فاطمه محروق؛ رسول نعیم نژاد
چکیده
مقاله حاضر درصدد بررسی پویاییهای نوین ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قفقاز جنوبی ناشی از جنگ دوم قرهباغ و جنگ روسیه و اوکراین (2022) با تکیه بر پروژه کریدور زنگزور است. اهمیت این پژوهش در آن است که تاکنون بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه براساس نظریههای کلاسیک ادبیات روابط بینالملل مورد بررسی قرار گرفته است. این درحالی است که با ...
بیشتر
مقاله حاضر درصدد بررسی پویاییهای نوین ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قفقاز جنوبی ناشی از جنگ دوم قرهباغ و جنگ روسیه و اوکراین (2022) با تکیه بر پروژه کریدور زنگزور است. اهمیت این پژوهش در آن است که تاکنون بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه براساس نظریههای کلاسیک ادبیات روابط بینالملل مورد بررسی قرار گرفته است. این درحالی است که با شدت گرفتن جنگ روسیه و اکراین (2022) و اهمیت مسیرهای ترانزیتی جایگزین در قفقازجنوبی به دلیل موقعیت میانگاهی آن در نظمهای منطقهای مجاور که محل تداخل برنامههای منطقهای بازیگران مهم بینالمللی است سبب ناکارامدی نگرشهای سنتی به منطقهگرایی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با توجه به مدل تحلیلی منطقهگرایی متداخل، درصدد پاسخ به این پرسش است که تأثیر شبکه منطقهای متداخل روسیه و ترکیه بر پروژه کریدور زنگزور چیست؟ استدلال نویسندگان مقاله آن است شبکه متداخل روسیه و ترکیه به دلیل تداخل سیاستهای منطقهای آنها در قفقاز جنوبی و شکلدهی به الگوهای رفتاری همافزا با شرکا و جایگزین راهبردی برای رقبا بهتر میتواند واقعیتهای موجود در الگوهای رفتاری روسیه و ترکیه را به صورت ساختارمند و چندوجهی تبیین کند.
فائز دین پرست؛ هاشم قادری؛ محمد علی عمو زین الدین موسوی
چکیده
سودای توسعه در ترکیه از زمان شکلگیری جمهوری آغاز و امروز این روند از سوی دولت در دستور حکومت قرار گرفته است. اما پویش توسعه در ترکیه تنها از دهه 80 به بعد روندی موفقیتآمیزی تا سال 2015 داشته است. مقاله حاضر با هدف نشان دادن چگونگی فرآیند و در مسیر قرار گرفتن توسعه اقتصادی و سیاسی در ترکیه نوشته شده است. پژوهش حاضر با اتخاذ چارچوب نظری اقتصاد ...
بیشتر
سودای توسعه در ترکیه از زمان شکلگیری جمهوری آغاز و امروز این روند از سوی دولت در دستور حکومت قرار گرفته است. اما پویش توسعه در ترکیه تنها از دهه 80 به بعد روندی موفقیتآمیزی تا سال 2015 داشته است. مقاله حاضر با هدف نشان دادن چگونگی فرآیند و در مسیر قرار گرفتن توسعه اقتصادی و سیاسی در ترکیه نوشته شده است. پژوهش حاضر با اتخاذ چارچوب نظری اقتصاد سیاسی نهادگرای عجماوغلو - رابینسون این پرسش را پی میگیرد که نهادهای سیاسی و اقتصادی ترکیه چگونه در فرایند توسعه این کشور تأثیر گذاردهاند؟ دادههای مورد نیاز این مقاله با روش اسنادی گردآوری شده و روش تحلیل مقاله ردیابی فرایند است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که حرکت نهادهای سیاسی- اقتصادی ترکیه به سوی فراگیری بیشتر، فرایند توسعه را در ترکیه تقویت کرده است؛ بهنحوی که با تثبیت نهاد مالکیت، افزایش نقش بخش خصوصی، استقلال نظام قضایی، کاهش قدرت نظامیان، گشودگی بیشتر سیاسی و گسترش جامعة مدنی کشور ترکیه به سمت فراگیری نهادی حرکت کرده است که پیامد آن گسترش انگیزههای فعالیت و مشارکت اقتصادی شهروندان و مآلاً رونق اقتصادی افزونتر است
اعظم محمدی خسروی؛ بهزاد شاهنده؛ سیداسدالله اطهری؛ داوود هرمیداس باوند
چکیده
پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) از مهمترین پروژههای سد سازی در جهان میباشد، که محل اجرای آن مناطق کردنشین ترکیه است. روش مطالعه در این پژوهش تکنیک دلفی بوده و از نظریه امنیت باری بوزان استفاده شده است. سوال پژوهش این بود پیامد پروژه گاپ بر مشارکت سیاسی کردها و هویت ملی ترکیه چیست؟ پاسخ به سوال در چارچوب فرضیه پژوهش بدینگونه بود ...
بیشتر
پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) از مهمترین پروژههای سد سازی در جهان میباشد، که محل اجرای آن مناطق کردنشین ترکیه است. روش مطالعه در این پژوهش تکنیک دلفی بوده و از نظریه امنیت باری بوزان استفاده شده است. سوال پژوهش این بود پیامد پروژه گاپ بر مشارکت سیاسی کردها و هویت ملی ترکیه چیست؟ پاسخ به سوال در چارچوب فرضیه پژوهش بدینگونه بود که پروژه گاپ میتواند باعث افزایش مشارکت سیاسی کردها، کاهش فعالیتهای پ.ک.ک، تغییر مبارزات کردها از فاز نظامی به فاز سیاسی شود و نمیتواند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود. اما نتایج دلفی با 60% آراء حاکی از عدم تاثیر این پروژه بر کاهش مبارزات پ.ک.ک، با 73% آراء بیانگر پیامدهای منفی پروژه بر هویت کردی و با 82% آراء بیانگر آن است که این پروژه باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه نمیشود. پروژه گاپ تأثیر ملموس بر فعالیت پ.ک.ک و مشارکت سیاسی مردم کرد نداشته و تغییر در این موارد ناشی از متغیرهای دیگر میباشد. پروژه گاپ دارای پیامدهای منفی بر هویت کردی است و از آشکارترین این پیامدها تخریب آثار باستانی کردها که بخشی از هویت آنها است میباشد. به علت انکار هویت کردی توسط دولت ترکیه و اعمال خشونت، نبود قرابت نژادی، فرهنگی، تاریخی و زبانی کردها با ترکها و بالاجبار قرار گرفتن کردها در درون مرزهای سیاسی ترکیه، بحران هویت ملی وجود دارد و استفاده از روشهای چون آسمیلاسیون و پروژههای همچون گاپ به علت نگاه امنیتی دولت به مناطق کردنشین، نمیتوانند باعث ایجاد هویت ملی مشترک در ترکیه شود.
حسین اصغری ثانی؛ سیدمسعود موسوی شفائی؛ مریم برازجانی
چکیده
منطقۀ خودمختار سینکیانگ از دوران سلسلۀ هان، برای حاکمان چینی درحکم یک معمای پیچیده عمل کرده و مردم آن در حوزههای فرهنگی، مذهبی، قومی و... متفاوت بودهاند. افزونبراین، ویژگیهای جغرافیایی و وجود یک منطقۀ مرزی از عوامل دیگری است که کنترل چین بر این منطقه را بهچالش کشیده است. با شروع سال 1949، چین با جداییطلبی اویغورها و استقلال ...
بیشتر
منطقۀ خودمختار سینکیانگ از دوران سلسلۀ هان، برای حاکمان چینی درحکم یک معمای پیچیده عمل کرده و مردم آن در حوزههای فرهنگی، مذهبی، قومی و... متفاوت بودهاند. افزونبراین، ویژگیهای جغرافیایی و وجود یک منطقۀ مرزی از عوامل دیگری است که کنترل چین بر این منطقه را بهچالش کشیده است. با شروع سال 1949، چین با جداییطلبی اویغورها و استقلال ترکستان شرقی، بهعنوان یک معضل داخلی، روبهرو شد. از اوایل دهۀ 1990، چین، جنبههای بینالمللی این معضل را بهرسمیت شناخت و مجبور به مقابله با تجلیهای خارجی آن شد. این سیاست جدید، روابط چین با ترکیه را که افزونبر پیوندهای تاریخی، زبانی، مذهبی و فرهنگی با اویغورهای مسلمان، بهلحاظ ایدئولوژیکی هم از ملیگرایی اویغور الهام گرفته و جایگاه مناسبی برای پناهندگان اویغور است، تحت تأثیر قرار داد؛ بنابراین، نگارندگان قصد دارند به این پرسش پاسخ دهند که «وضعیت سینکیانگ چه تأثیری بر روابط چین و ترکیه داشته است؟» بهنظر میرسد، کیفیت و کمیت روابط چین و ترکیه پیش از دهۀ 1990، با تأثیرپذیری از دگرگونیهای سینکیانگ، در وضعیت نامطلوبی بوده و تحولات سینکیانگ پس از دهۀ 1990، تحت تأثیر روابط اقتصادی، نظامی، و سیاسی بین دو کشور، بهزیان اویغورها مدیریت شده است.
حسین فتاحی اردکانی
چکیده
تغییرات رخداده در خاورمیانۀ پساداعش و نمایان شدن تهدیدهای امنیتی جدید، سبب شده است که ترکیه به درک جدیدی از نقش خود در محیط منطقهای و بینالمللی دست پیدا کند که نقطۀ کانونی آن، قدرتمند شدن از طریق فعال شدن در منطقه و پویشهای جدید بینالمللی است. برپایۀ این راهبرد جدید، ترکیه در پی برقراری توازن و متعادلسازی سیاست خارجی خود ...
بیشتر
تغییرات رخداده در خاورمیانۀ پساداعش و نمایان شدن تهدیدهای امنیتی جدید، سبب شده است که ترکیه به درک جدیدی از نقش خود در محیط منطقهای و بینالمللی دست پیدا کند که نقطۀ کانونی آن، قدرتمند شدن از طریق فعال شدن در منطقه و پویشهای جدید بینالمللی است. برپایۀ این راهبرد جدید، ترکیه در پی برقراری توازن و متعادلسازی سیاست خارجی خود در خاورمیانه و محیط بینالمللی است. بههمیندلیل، راهبرد «هم غرب، هم شرق» را در کوتاهمدت و میانمدت در سیاست خارجی خود دنبال میکند تا در بلندمدت به هدف اصلیاش، یعنی تبدیل شدن به یک قدرت مستقل جهانی با ارزشهای ترکیـاسلامی برسد. این پژوهش با کاربست نظریۀ نوواقعگرایی و روش توصیفیـتحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که «راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش چیست؟» یافتههای پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای راهبرد سیاست خارجی ترکیه در حوزۀ سیاسی، بازنگری در ارتباط با داعش، منطقهگرایی با چاشنی بینالمللگرایی، برقراری دوبارۀ روابط با سوریه، حفظ موازنۀ قدرت با ایران، و نگاه به روسیه برای بازیابی نقش منطقهای خود در خاورمیانه است. این کشور در حوزۀ اقتصادی، سیاست ثبات منابع انرژی و توسعۀ همکاریهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی را دنبال میکند و در حوزۀ فرهنگی نیز در پی تقویت قدرت نرم و توسعۀ نفوذ در کشورهای خاورمیانه است.
مصطفی خیری؛ فرامرز تقی لو
چکیده
خیزش های عربی در سوریه منجر به سرنگونی حکومت بشار اسد نگردیده بلکه به جنگ داخلی میان گروه های سوری و رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای کسب نفوذ بیشتر منتهی شده است. پیآمد چنین وضعیتی کنترل کردستان سوریه توسط حزب اتحاد دمکراتیک که از آن بهعنوان شاخه سوری پ.ک.ک. یاد می شود، بوده است. سئوال این است که استراتژی ...
بیشتر
خیزش های عربی در سوریه منجر به سرنگونی حکومت بشار اسد نگردیده بلکه به جنگ داخلی میان گروه های سوری و رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای کسب نفوذ بیشتر منتهی شده است. پیآمد چنین وضعیتی کنترل کردستان سوریه توسط حزب اتحاد دمکراتیک که از آن بهعنوان شاخه سوری پ.ک.ک. یاد می شود، بوده است. سئوال این است که استراتژی ترکیه در مواجه با تهدیدات ناشی از ظهور منطقه خود مختار کرد از دل بحران سوریه و در امتداد مرزهای جنوبی ترکیه چیست؟ در تشریح جوانب مختلف این مساله در ابتدا ماهیت بحران سوریه و چگونگی کنترل کردستان سوریه توسط پ.ی.د. به روشی توصیفی-تحلیلی و با ارجاع به منابع کتابخانه ای بررسی شده است. فرضیه مقاله بر پایه یافته های پژوهش این است که ترکیه در ابتدا با پیگیری سیاست صبر و انفعال در قبال داعش و استفاده از اهرم بارزانی تلاش نمود مانع پیدایش کردستان سوریه و یا کنترل آن توسط پ.ی.د. شود. با ظهور کردستان سوریه که بیشتر ناشی از عقب نشینی استراتژیک اسد از شمال سوریه و حمایت غرب از پ.ی.د. بود، آنکارا با حضور نظامی در سوریه و چرخش به سوی محور ایران وروسیه از یک سو و امتیاز گیری از آمریکا سعی در مهار تهدیدات پ.ی.د. نموده است.
محمدعلی شیرخانی؛ رحیم بایزیدی
چکیده
سرمایه انسانی و بهتبع آن جریان بینالمللی سرمایه انسانی از مهمترین شاخصهای مؤثر بر توسعه اقتصادی کشورها هستند. این مسئله باعث شده تا هم کشورهای درحالتوسعه و هم کشورهای توسعهیافته، تمرکز بسیاری بر جذب آنها بهعنوان تولیدکنندگان ارزش اقتصادی داشته باشند. مسئله مهمی که از دغدغههای علمی در سطح جهانی میباشد، اثرات خروج ...
بیشتر
سرمایه انسانی و بهتبع آن جریان بینالمللی سرمایه انسانی از مهمترین شاخصهای مؤثر بر توسعه اقتصادی کشورها هستند. این مسئله باعث شده تا هم کشورهای درحالتوسعه و هم کشورهای توسعهیافته، تمرکز بسیاری بر جذب آنها بهعنوان تولیدکنندگان ارزش اقتصادی داشته باشند. مسئله مهمی که از دغدغههای علمی در سطح جهانی میباشد، اثرات خروج سرمایههای انسانی بر توسعه اقتصادی در کشورهای مبدأ (درحالتوسعه) و کشورهای مقصد (توسعهیافته) است. در این پژوهش تلاش داریم با استفاده از روش مقایسهای به بررسی و مقایسه ایران و ترکیه بهعنوان مواردی از کشورهایی که با خروج سرمایههای انسانی مواجه بودهاند، به این سؤال پاسخ دهیم که خروج سرمایههای انسانی چه تأثیری بر توسعه اقتصادی آنها گذاشته است؟ در این زمینه دو رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد نخست بر اثرات منفی جریان بینالمللی سرمایه انسانی و رویکرد دوم نیز بر اثرات مثبت جریان بینالمللی سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی کشورهای مبدأ تأکید دارد. درنهایت این نتیجه حاصل شد که گرچه در مواردی معدود ازجمله درآمدهای رمیتنسی، سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری، خروج سرمایههای انسانی میتواند توسعه اقتصادی را بهبود بخشد، اما بهخصوص خروج سرمایههای انسانی باکیفیت، عموماً آثار زیانباری بر توسعه اقتصادی کشورهای مبدأ میگذارد.
علی اصغر ستوده؛ سید امیر نیاکویی
چکیده
سیاست خارجی ترکیه مدرن بعد از شکلگیری بر مبنای گرایش به غرب بوده که با عضویت در ناتو نمود پیدا کرد. بااینحال، پایان جنگ سرد به شکل اساسی وابستگیهای امنیتی ترکیه را تغییر داد. استراتژی «مشکلات صفر با همسایگان» و «عمق استراتژیک» حزب عدالت و توسعه بعد از صعود به قدرت واکنشی به این تغییرات بوده است؛ اما انقلابهای عربی و درنهایت منازعات ...
بیشتر
سیاست خارجی ترکیه مدرن بعد از شکلگیری بر مبنای گرایش به غرب بوده که با عضویت در ناتو نمود پیدا کرد. بااینحال، پایان جنگ سرد به شکل اساسی وابستگیهای امنیتی ترکیه را تغییر داد. استراتژی «مشکلات صفر با همسایگان» و «عمق استراتژیک» حزب عدالت و توسعه بعد از صعود به قدرت واکنشی به این تغییرات بوده است؛ اما انقلابهای عربی و درنهایت منازعات داخلی سوریه و عراق به شکل اساسی باعث بازتعریف اولویتها و وابستگیهای امنیتی جدید ترکیه شده است. در این راستا، این پرسش مطرح میشود که پویشهای امنیتی جدید خاورمیانه، بهویژه منازعات داخلی سوریه و عراق، چه تأثیری بر شکلگیری اولویتها و وابستگیهای امنیتی جدید ترکیه داشته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که پویشهای امنیتی جدید خاورمیانه باعث گذار ترکیه از مجموعه امنیتی بالکان -ترکیه به مجموعه امنیتی خاورمیانه شده است و این گذار در دو دوره زمانی اتفاق افتاده است. در دوره نخست، پویشهای جدید، فرصتهایی برای افزایش نقش منطقهای ترکیه در رقابت با رقیبان منطقهای بخصوص جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمود؛ و در دوره دوم، منازعات داخلی سوریه و عراق پیوستگی امنیتی ترکیه را با مجموعه امنیتی خاورمیانه در چهارچوب صعود بحران کردی و بنیادگرایی اسلامی افزایش داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و اینترنتی است.
لیلا براتی؛ وحید سینایی؛ سید احمد فاطمی نژاد
چکیده
روابط ایران و ترکیه در دهههای اخیر در مجموع روبهگسترش، اما در مقاطعی تحتتأثیر اختلافات دو کشور سرد و غیردوستانه بوده است. این نوسانها باعث شکلگیری تببینهای متفاوتی از روابط این دو کشور در بین پژوهشگران سیاست خارجی و روابط بینالملل شده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین پایایی روابط دو کشور علیرغم بروز اختلاف میان آنها است. ...
بیشتر
روابط ایران و ترکیه در دهههای اخیر در مجموع روبهگسترش، اما در مقاطعی تحتتأثیر اختلافات دو کشور سرد و غیردوستانه بوده است. این نوسانها باعث شکلگیری تببینهای متفاوتی از روابط این دو کشور در بین پژوهشگران سیاست خارجی و روابط بینالملل شده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین پایایی روابط دو کشور علیرغم بروز اختلاف میان آنها است. به عبارت دیگر پرسش اصلی این است که چرا ایران و ترکیه در دهههای اخیر علیرغم اختلافات بنیادی دچار تنش طولانیمدت با یکدیگر نشده و همواره به تنشزدایی و همکاری روی آوردهاند؟ در پاسخ، این فرضیه طرح شده است: پیوستگی فرایندهای امنیتزا و امنیتزدایی که بر ایران و ترکیه تأثیر میگذارند باعث شده که دو کشور از بحرانیشدن اختلافات میان خود جلوگیری نمایند و به همکاری روی آورند. برای بررسی این فرضیه از نظریۀ مجموعۀ امنیتی منطقهای استفاده شد و شش عنصر مجاورت جغرافیایی، الگوی دوستی و دشمنی، وجود دو بازیگر مؤثر، استقلال نسبی، وابستگی متقابل امنیتی، روابط فرهنگی- تمدنی و روابط اقتصادی در مناسبات ایران و ترکیه مورد سنجش قرار گرفت. روش مورد استفاده در مقاله، روش تبیینی است. یافتههای مقاله نشان میدهد که علت جلوگیری از تنشهای شدید و گسترش روابط دو کشور، بهویژه در زمینههای اقتصادی قرارداشتن آنها در یک مجموعه امنیتی بوده است.
مجید محمدشریفی؛ مریم دارابی منش
چکیده
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته ...
بیشتر
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته و پدیده هایی مانند تروریسم، سلاح های کشتار جمعی، منازعات قومی، امنیت انرژی و امنیت هویتی را به عنوان چالشهای امنیتی خود تعریف کرده و برای رفع این تهدیدها، ترکیه به عنوان کنشگری مهم در نظر گرفته شده است. در آغاز، این روابط تنها محدود به حوزۀ قدرت نظامی بود و توانایی-های ترکیه در این بخش بررسی می شد. اما در سال های اخیر اتحادیۀ اروپا بیشتر سعی در استفاده از توانمندی های غیرنظامی ترکیه داشته است. بر این اساس، پرسشی که مقاله حاضر مطرح می کند این است که ترکیه برای دستیابی به عضویت دائم در اتحادیۀ اروپا از چه توانمندی های امنیتی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش، نویسندگان مقاله با پرداختن به نگرانی های امنیتی اتحادیۀ اروپا به ویژه پس از جنگ سرد و تحولات بعد از یازده سپتامبر، قابلیت ها و توانائی های ترکیه در پاسخ به این نگرانی ها را تبیین میکنند.