سعید شکوهى؛ عسگر صفری
چکیده
برگزاری همهپرسی از سوی دولت اقلیم کردستان عراق در 25 سپتامبر 2017 از مهمترین تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه بعد از شکلگیری جمهوری مهاباد در میانه جنگ جهانی دوم بود. این همهپرسی نشان داد که علیرغم همه افتوخیزهایی که جنبش استقلالخواهی و ملیگرایی کردها پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی داشته است، میل به تشکیل یک دولت مستقل کردی همچنان ...
بیشتر
برگزاری همهپرسی از سوی دولت اقلیم کردستان عراق در 25 سپتامبر 2017 از مهمترین تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه بعد از شکلگیری جمهوری مهاباد در میانه جنگ جهانی دوم بود. این همهپرسی نشان داد که علیرغم همه افتوخیزهایی که جنبش استقلالخواهی و ملیگرایی کردها پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی داشته است، میل به تشکیل یک دولت مستقل کردی همچنان در بین کردها وجود دارد و چون این گرایش به استقلال با یکی از اساسیترین حقوق افراد و ملتها یعنی اصل حق تعیین سرنوشت ارتباط دارد انتظار میرود گرایش به استقلالخواهی در میان کردها در آینده نیز تداوم داشته باشد. با توجه به اینکه ایران ازجمله کشورهایی است که دارای جمعیت کردی بوده و با مسئله استقلالخواهی آنها نیز در داخل مواجه بوده است، این سؤال مطرح میشود که پارادیپلماسی چه نقشی میتواند در تعامل دولت مرکزی با کردهای ساکن در ایران و کردهای منطقه ایفا کند؟ در پاسخ به این سؤال یافتههای مقاله نشان میدهند که پارادیپلماسی، برخلاف نگاه امنیتی- سیاسی حاکم بر دیپلماسی سنتی، میتواند فرصت مناسبی برای بهبود تعامل دولت مرکزی ایران با کردها فراهم آورد. همچنین مناطق کردنشین در این سیاست میتوانند نقش مهمی در بازتعریف روابط ایران با مناطق کردنشین در دیگر کشورهای منطقه بازی کنند. پارادیپلماسی از طریق افزایش نقش و مشارکت اجتماعی هویتهای فروملی نظیر کردها به انسجام اجتماعی منجر میشود. انسجام اجتماعی از مهمترین عوامل در جلوگیری از اختلافات سرزمینی و مسئله استقلالخواهی است. روش مقاله تبیینی است.
علیرضا ابراهیم گل؛ سیامک کریمی
چکیده
پنجهزار گونه اقلیت در سراسر جهان زندگی میکنند. نگاهی به نقشه پراکندگی این اقلیتها به خوبی نشان میدهد که آنها در مناطق بحرانخیز جهان جا گرفتهاند. یکی از جدیترین و جدیدترین رویدادهایی که حول موضوع اقلیتها در حقوق بینالملل شکل گرفته است، خواست «جدایی یکجانبه» از جانب آنهاست؛ یعنی جدایی که با رضایت دولت مادر همراه نیست. ...
بیشتر
پنجهزار گونه اقلیت در سراسر جهان زندگی میکنند. نگاهی به نقشه پراکندگی این اقلیتها به خوبی نشان میدهد که آنها در مناطق بحرانخیز جهان جا گرفتهاند. یکی از جدیترین و جدیدترین رویدادهایی که حول موضوع اقلیتها در حقوق بینالملل شکل گرفته است، خواست «جدایی یکجانبه» از جانب آنهاست؛ یعنی جدایی که با رضایت دولت مادر همراه نیست. جدایی کوزوو از صربستان، درخواست جدایی اقلیم کردستان از عراق و درخواست جدایی کاتالونیا از اسپانیا از جمله نمونههای آشکار این وقایع به شمار میروند. موضع حقوق بینالملل درباره این جداییها چیست؟ آیا این جداییها مشروع هستند؟ نظریه «جدایی چارهساز» از جمله نظریههایی است که تلاش کرده تا به این پرسشها پاسخ بدهد. بنا به این نظریه، آنجا که پایان بخشیدن به نقض فاحش حقوق بشر جز با جدایی بخشی از سرزمین دولت مادر حاصل نمیآید، ناگزیر باید حق بر جدایی را به رسمیت شناخت. این نوشتار تلاش میکند بدون آن که به مشروعیت جدایی یکجانبه بپردازد، صحت و اعتبار نظریه جدایی چارهساز را از منظر حقوق بینالملل مورد سنجش قرار دهد. به نظر میرسد این نظریه با اصول حقوق بینالملل سازگار نیست.