علی محمدیان؛ علیرضا رضایی
چکیده
دیپلماسی و مذاکره میان واحدهای دولتی و غیردولتی در ابعاد مختلف داخلی، منطقهای و جهانی سابقهای به درازای عمر بشری دارد و همواره در طول تاریخ برقرار بوده است. واژگان و مفاهیم دیپلماسی، دیپلمات، دیپلماتیک و مذاکره در ادبیات روابط بینالملل کاربرد فراوانی دارند و اغلب برای بیان رابطه بین دو یا چند کشور و یا چند بازیگر غیردولتی به ...
بیشتر
دیپلماسی و مذاکره میان واحدهای دولتی و غیردولتی در ابعاد مختلف داخلی، منطقهای و جهانی سابقهای به درازای عمر بشری دارد و همواره در طول تاریخ برقرار بوده است. واژگان و مفاهیم دیپلماسی، دیپلمات، دیپلماتیک و مذاکره در ادبیات روابط بینالملل کاربرد فراوانی دارند و اغلب برای بیان رابطه بین دو یا چند کشور و یا چند بازیگر غیردولتی به کار میروند. ازاینرو، سؤال اصلی آن است که تحول در مفهوم دیپلماسی چه ارتباطی با تئوریهای روابط بینالملل دارد؟ مقالهی حاضر به تحلیل تحول دیپلماسی در روابط بینالملل میپردازد و برای این منظور، تحول تاریخی دیپلماسی را از اواسط قرن پانزدهم تا قرن حاضر بازخوانی میکند. درواقع مسئلهی اصلی موردتوجه در این مقاله آن است که تحول در مفهوم دیپلماسی را با توجه به نظریههای واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری تشریح نماید. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که با تقسیمبندی دیپلماسی به سه دورهی مختلف (سنتی، غیرمتعارف، دووجهی در این پژوهش) میتوان آن را بر اساس نظریههای مطرحشده تحلیل و تبیین نمود. بااینوجود باید این نکته را نیز مدّنظر داشت که همهی ابعاد و کلیت تحول مفهوم دیپلماسی با این سه نظریه قابلتحلیل و بررسی نیست. شیوهی پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات بر مبنای روش کتابخانهای و استفاده از منابع اینترنتی است.
علی محمدیان؛ قاسم ترابی
چکیده
سقوط صدام در سال 2003، دولت و نظام سیاسی عراق را بهطورکلی متحول ساخت و آن کشور را در بحران چندسالهای فروبرد، بهگونهای که باعث قدرت گیری شیعیان برای اولین بار در تاریخ عراق و افزایش قدرت حکومت اقلیم کردستان گردید. کردستان تنها منطقهای از عراق است که تا قبل از حمله داعش (2014) به برخی از مناطق آن، توانسته است بدون تأثیرپذیری از محیط ...
بیشتر
سقوط صدام در سال 2003، دولت و نظام سیاسی عراق را بهطورکلی متحول ساخت و آن کشور را در بحران چندسالهای فروبرد، بهگونهای که باعث قدرت گیری شیعیان برای اولین بار در تاریخ عراق و افزایش قدرت حکومت اقلیم کردستان گردید. کردستان تنها منطقهای از عراق است که تا قبل از حمله داعش (2014) به برخی از مناطق آن، توانسته است بدون تأثیرپذیری از محیط ناامن، در راستای اهداف و برنامههای خود بکوشد و بهعنوان یک بازیگر ذرهای، خود را در داخل منطقه و جهان مطرح نماید. این پژوهش با بهرهگیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانهای درصدد پاسخگویی به این سؤال است که: تحولات عراق چه تأثیری بر فرآیند استقلالخواهی کردها داشته است؟ یافتهها حاکی از آن است که طی چند سال گذشته تحولات ویژهای در عراق رویداده است که ازجمله آنها میتوان به سقوط صدام در سال 2004، تدوین قانون اساسی عراق در سال 2005 و ظهور و قدرتنمایی داعش در سال 2014 اشاره نمود. این موارد علت اصلی استقلالخواهی کردها نیستند، اما موجب تسریع در فرآیند استقلالخواهی کردها شدهاند و نقش متغیر تسهیلکننده را دارا میباشند. در این راستا، پیشبینی میشود در صورت سمتگیری تحولات به این صورت، استقلال کردستان عراق صورت خواهد گرفت.