حسین اصغری ثانی؛ محسن خلیلی؛ محسن اسلامی؛ مسعود موسوی شفائی
چکیده
گسترش صلح، بهعنوان هویت ملی، برجستهترین ویژگی سیاست خارجیِ پساجنگ سردِ کشور کوچک نروژ است. نامآوری الگوی نروژی صلح در نظام بینالملل، با وجود محدودیتهای ژئوپلیتیکی، مسئله اصلی این نوشتار است؛ ازاینرو، نگارندگان تلاش کردهاند با استفاده از سامانه نظری برندسازی ملت، نشان دهند که چگونه با وجود بازیگران بزرگ و قدرتمند، دیپلماسی ...
بیشتر
گسترش صلح، بهعنوان هویت ملی، برجستهترین ویژگی سیاست خارجیِ پساجنگ سردِ کشور کوچک نروژ است. نامآوری الگوی نروژی صلح در نظام بینالملل، با وجود محدودیتهای ژئوپلیتیکی، مسئله اصلی این نوشتار است؛ ازاینرو، نگارندگان تلاش کردهاند با استفاده از سامانه نظری برندسازی ملت، نشان دهند که چگونه با وجود بازیگران بزرگ و قدرتمند، دیپلماسی صلح به برندینگ سیاست خارجی نروژ تبدیل شده است. تحلیل کیفی دادهها، بر دو پایۀ تبیین تاریخی و علی استوار بوده و انگارۀ نوشتار این است که برند فراملی نروژیها، نتیجۀ تمرکز منابع بر مزیتهای فرهنگیـتاریخی صلحسازی/ صلحبانی است.
علی داوطلب؛ سید محمد علی تقوی؛ محسن خلیلی؛ وحید سینائی
چکیده
جنگ داخلی سوریه محصول مجموعهای پیچیده از عوامل داخلی و خارجی است. در این پژوهش، علل داخلی بروز بحران سوریه از زاویه روند تحول مناسبات قومی و مذهبی در این کشور بررسی میشود. پرسش پژوهش آن است که سیاستهای قومی–مذهبی دولتهای سوریه چه تأثیری بر مناسبات اقوام و مذاهب در این کشور و نهایتاً بروز بحران کنونی داشتهاند. این پژوهش ...
بیشتر
جنگ داخلی سوریه محصول مجموعهای پیچیده از عوامل داخلی و خارجی است. در این پژوهش، علل داخلی بروز بحران سوریه از زاویه روند تحول مناسبات قومی و مذهبی در این کشور بررسی میشود. پرسش پژوهش آن است که سیاستهای قومی–مذهبی دولتهای سوریه چه تأثیری بر مناسبات اقوام و مذاهب در این کشور و نهایتاً بروز بحران کنونی داشتهاند. این پژوهش بازه زمانی فروپاشی امپراتوری عثمانی تا 2018 را دربرمیگیرد. روش تحقیق تاریخی بوده و چارچوب نظری آن «الگوهای سیاست قومی» ارائه شده توسط مارتین مارجر است. طبق یافتههای این پژوهش، سیاست قومیمذهبی حکومت سوریه در دوره قیمومیت فرانسه، الگوی تکثرگرایینابرابر با هدف برجسته کردن هر چه بیشتر تمایزات میان اقلیتهای قومیمذهبی و اکثریت عرب سنی سوریه به منظور متحد کردن آنها علیه جریان استقلالطلبی سوریه برپایه ناسیونالیسم عرب سنی بوده است. سیاستهای قومی– مذهبی حکومتهای دوره استقلال نیز مبتنی بر الگوی همانندسازی فرهنگی و ساختاری در مورد اکثریت عرب سنی و اقلیتها بوده است. این سیاست در مورد کردها متضمن تکثرگرایینابرابر شدید به صورت تلاش برای اخراج و نابودسازی فیزیکی و فرهنگی آنها نیز بود. فرضیه پژوهش آن است که سیاست تکثرگرایی نابرابر دولت قیم فرانسوی حاکم بر سوریه و سیاست همانندسازی دولتهای دوران استقلال، علیرغم اهداف متضاد، در یک جهت حرکت کرده و موجب بروز حس سوءظن، بیاعتمادی و احساسخطر دائمی هم در حکومتها و هم در گروههای قومیمذهبی و نهایتاً تداوم و تشدید منازعات اقوام و مذاهب در این کشور شده است.
علیرضا صحرایی؛ محسن خلیلی؛ مرتضی منشادی؛ روح الله اسلامی
چکیده
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که ...
بیشتر
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که کدامیک از جنبههای پیوستار قدرت در سیاست خارجی، بیشتر طرف توجه فروغی بود؟ نوشتار بر این فرضیه استوار شد که توجه محمدعلی فروغی در پیوستار قدرت، به ابعاد نرم قدرت در سیاست خارجی ایران بوده است. او با آگاهی از شرایط زمانه و معرفت از نظام بینالملل دانسته بود که ایران در ابعاد سخت پیوستار قدرت، توانایی معطوف به عمل ندارد. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تاریخی-تبیینی است.
فاطمه دانشور؛ سمانه شفیعزاده؛ محسن خلیلی
چکیده
کشورهای صاحب نفت در جهان سوم که از دهۀ 1950 به بعد هر یک بهشکلی درگیر مبارزه با کمپانی های بزرگ نفتی بودند، با تأسیس «اوپک» در سپتامبر 1960 در صدد استفاده از نفت بهعنوان سلاحی برای نیل به اهداف اقتصادی و سیاسی برآمدند؛ برای نمونه، اوپک در سال های 1973 و 1974 قیمت های نفت را بهصورت بیسابقهای افزایش داد. نیکسون نیز تحتِ تأثیر فرآیند ...
بیشتر
کشورهای صاحب نفت در جهان سوم که از دهۀ 1950 به بعد هر یک بهشکلی درگیر مبارزه با کمپانی های بزرگ نفتی بودند، با تأسیس «اوپک» در سپتامبر 1960 در صدد استفاده از نفت بهعنوان سلاحی برای نیل به اهداف اقتصادی و سیاسی برآمدند؛ برای نمونه، اوپک در سال های 1973 و 1974 قیمت های نفت را بهصورت بیسابقهای افزایش داد. نیکسون نیز تحتِ تأثیر فرآیند سیاستگذاری خارجی، افکار عمومی آمریکا و شرایط بینالمللی، سیاست جدیدی را در مورد خلیج فارس در پیش گرفت که مبتنی بر سپردن مسؤولیت حفظ ثبات و امنیت منطقه به دولت های منطقه ای بود و به «دکترین نیکسون» مشهور شد. در این شرایط و بهویژه تحت تأثیر دکترین نیکسون ، هدف سیاست خارجی ایران تحقق نقش ژاندارمی منطقه بود و به همین علت به خرید بیشتر تسلیحات از آمریکا روی آورد. بنیانِ مقاله، تبیین تأثیرپذیری سیاست نفتی ایران در دهۀ 1350 از دکترین نیکسون با استفاده از مدل پیوستگی «روزنا» است.
محسن خلیلی
چکیده
در سیاست بین الملل، جهت گیریِ سیاست خارجی دولت ها به میزان قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل ثابت و متغیرِ موجود در خمیرمایۀ ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهامگیری از مقولههای سهگانۀ سیاست خارجی (جهتگیری، نقشِ ملّی و هدفها)، کوشش می کنند تا تأثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دورۀ زمانی 1357تا1384 ...
بیشتر
در سیاست بین الملل، جهت گیریِ سیاست خارجی دولت ها به میزان قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل ثابت و متغیرِ موجود در خمیرمایۀ ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهامگیری از مقولههای سهگانۀ سیاست خارجی (جهتگیری، نقشِ ملّی و هدفها)، کوشش می کنند تا تأثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دورۀ زمانی 1357تا1384 بیان کنند. همچنین، با استفاده از مقولۀ قدرت ملّی در ژئوپلیتیک، کوشش میکنند نشان دهند چرا دورههای زمانی گوناگون بههمراه گفتمانهای متمایز، بر سیاست خارجی ایران در سالهای 1357تا1384، حاکم بوده است. درواقع، بهنظرمیرسد، عوامل متغیرِ تعیینکنندۀ سیاست خارجی، تغییرات کیفی موجود در سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب را توجیه میکنند.