نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
2 دانشیار روابط بین الملل گروه علوم سیاسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
3 دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
4 دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
چکیده
سیاست خارجی به عنوان حوزه مطالعاتی رشته روابط بینالملل معمولا از این منظر مورد تحلیل قرار گرفته است. اما با ورود جامعه-شناسی تاریخی به روابط بینالملل و «چند متغیره شدنِ» تحلیل رویدادها، برداشتهایی که دولت را به عنوان کنشگر عام و یکپارچهای در نظر میگرفتند که متغیرهای سیستمی، رفتار آن را مشخص میکرد، مورد تردید قرار گرفت؛ چرا که این نظریات به روندهای تاریخی و پیچیدهای که دولتها در سطح نظام به کنش/ واکنش میپردازند را توضیح نمیدادند. جامعهشناسی تاریخی با در نظر گرفتن تغییر و تحول در دورههای زمانی، تاثیر/ تاثر روندها بر یکدیگر و با رویکرد تطبیقی بین دولتها و جوامع سعی کرده علاوه بر سطح نظام، علل و چگونگیِ شدنِ پدیدهها را در سطح داخل و تعامل بین سطوح را جستجو کند. به سخن دیگر، اندیشمندان رویکرد مذکور به دو حوزه «جامعهشناسی تاریخی دولت» و «جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل» پرداختهاند، اما «جامعهشناسی تاریخی سیاست خارجی» به عنوان پیوند دهنده دو قلمروی داخل و خارج به عنوان حلقه مفقوده این دو حوزه است که ناظر بر رفتار دولت در محیط بینالملل میباشد در پژوهش حاضر ارائه خواهد شد. در این راستا هدف مقاله حاضر، ارائه چارچوب جامعهشناسی تاریخی سیاست خارجی برای تحلیل رفتار دولتها در رابطه با سایر بازیگران با در نظر گرفتن جامعهشناسی تاریخیِ دولت و جامعهشناسی تاریخیِ روابط بینالملل است. بر این اساس، نتیجه پژوهش حاضر نشان میدهد برای تحلیل رفتار دولتها در عرصه بینالملل میتوان چند شاخص را مورد بررسی قرار داد: شکل دولت، مناسبات دولت- جامعه، روابط علی رویدادها، صورتبندیها و تعاملات بین اجتماعی. با اتکا به این الگوی نظری، روش پژوهش حاضر کیفی و تحلیلی است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله