نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه شاهد
2 دانشگاه یزد
چکیده
یکی از مسائل محوری در گسترۀ پرتنش و بحرانی غرب آسیا، تأثیر پنداره و فرض تنهایی راهبردی بر اهداف، انگیزهها، و راهبردهای منطقهای نخبگان تصمیمساز جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا جمهوری اسلامی ایران، دچار تنهایی راهبردی شد و برای برونرفت از این تنهایی از کدام دکترینها بهره گرفته است؟» فرضیه پژوهش این است که «تغییر نظام از پهلوی به جمهوری اسلامی سبب شد که ایران ازیکسو، درعمل بهجز سوریه، متحد دولتیِ قدرتمند و پایداری نداشته باشد و ازسویدیگر، جبههای از متحدان درونمنطقهای و فرامنطقهای، کشور را محاصره کنند. همین مسئله سبب شده است که اهداف و راهبردهای منطقهای ایران بر این ایده استوار شود که راهکار مقابله با تصور تهدید ناشی از تنهایی راهبردی، بازدارندگی درونزا همراه با نقشآفرینی برونمرزی برای مقابله با منابع تهدید در خارج از جغرافیای سرزمینی است». یافتههای پژوهش نشان میدهد، اهدافی مانند حمایت از جنبشهای آزادیبخش، حائلسازی در برابر منابع تهدید، مقابله با آمریکا و موازنه با متحدان منطقهای آمریکا، و راهبردهای برجستهای مانند منع منطقهای و ضددسترسی، نبرد نامتعارف زمینی و دریایی، بازدارندگی موشکی کلاسیک و نئوبالستیکگرایی،صنعت پهپاد، الگوی حزبالله و لبنانیزه کردن، اتحادسازی با کنشگران فرامنطقهای، دیپلماسی مذهبی و فرهنگی، نشاندهندۀ تأثیرپذیری مستقیم از انگاره تهدیدآمیز تنهایی راهبردی است که برای برونرفت از این تنهایی و انزوای منطقهای طرح شدهاند. روش پژوهش در این مقاله، کیفی بوده و مراجعه به اسناد کتابخانهای، مبنا قرار گرفته است. مسئلۀ اصلی نیز با رویکرد تحلیلیـتبیینی بررسی شده است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله