حسین دلاور؛ محسن اسلامی؛ سید مسعود موسوی شفائی
چکیده
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک ...
بیشتر
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک بگذارد. در مقالۀ حاضر، روند عملکرد بریکس با مشارکت فعال چین برای بازتوزیع قدرت در شرایط خاصی بررسی شده و نویسندگان با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفیـتحلیلی مبتنیبر منابع کتابخانهای، درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمدهاند که «در جهانی که ایالات متحده ابرقدرت آن بوده، رفتار راهبردی چین در ابتکاراتی چون بریکس، بر چه مبنایی استوار بوده است؟» فرضیۀ مطرحشده نیز ناظر بر این است که «چین با تأثیرپذیری از شرایط بینالمللی پس از جنگ سرد، الگوی کلان توازنبخشی در سطوح داخلی و خارجی را پیگیری کرده است؛ ازاینرو، مشارکت فعال در ابتکاراتی چون بریکس، نشاندهندۀ جنبهای از توازن خارجی الگوی کلان چین برای بازتوزیع قدرت از طریق موازنۀ نرم است». نویسندگان، بیشتر ابزارهای اصلی موازنهسازی نرم را که چین از طریق بریکس بهکار میبرد، ازجمله دیپلماسی اقتصادی، را شناسایی کردهاند.
سید سعید میر ترابی حسینی؛ سید محمدهادی موسوی؛ ارسلان قربانی شیخنشین؛ محمدولی مدرس
چکیده
چکیده
در دوره پس از جنگ جهانی دوم بهواسطه ویران شدن اقتصاد اروپا و ژاپن، ایالاتمتحده قدرت اقتصادی و مالی جهان ظاهر شد و به پایهریزی نظمی جدید برای ساختار بخشیدن به تجارت و مبادلات مالی جهان همت گمارد که از آن با عنوان نظام برتونوودز یاد میشود. باوجودآنکه در خلال چند دهه اخیر تغییرات گستردهای در قدرت اقتصادی و تجاری کشورها ...
بیشتر
چکیده
در دوره پس از جنگ جهانی دوم بهواسطه ویران شدن اقتصاد اروپا و ژاپن، ایالاتمتحده قدرت اقتصادی و مالی جهان ظاهر شد و به پایهریزی نظمی جدید برای ساختار بخشیدن به تجارت و مبادلات مالی جهان همت گمارد که از آن با عنوان نظام برتونوودز یاد میشود. باوجودآنکه در خلال چند دهه اخیر تغییرات گستردهای در قدرت اقتصادی و تجاری کشورها صورت پذیرفته و این روند در دوره پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008، تشدید شده، این جابجاییها، انعکاس لازم را در ساختار مالی کنونی جهان نداشته است. در همین حال، گروه بریکس بهعنوان یک بلوک نوظهور اقتصادی و مالی در چند سال اخیر نهادها و رویههای مالی برتون وودز را به چالش کشیده و امکان شکلگیری نظم و رویههای نهادی جدید در مالیه جهان را قوت بخشیده است. مقاله حاضر، چگونگی چالش این بلوک قدرت جدید در برابر ساختار مالی جهانی غرب محور کنونی و پیامدهای آن را موردتوجه قرار داده است. همچنین نشان میدهد که گروه بریکس با محوریت چین از طریق ایجاد نهادها و رویههای جدید مالی چندجانبه و تلاش برای تقویت جایگاه خود در نهادهای مالی برتون وودز در مسیر تضعیف ساختار مالی جهانی تحت سیطره ایالاتمتحده حرکت کرده است. بررسی ابعاد مختلف فشارهای بریکس بر ساختار مالی تحت سیطره ایالاتمتحده بر مبنای تحلیل دادههای اقتصادی و مالی جهانی و بررسی پیامد این اقدامات، جزو نکات بدیع مقاله حاضر است. روش تحلیل نیز توصیفی-تبیینی است.