ابوالقاسم شهریاری
چکیده
از جمله دلایل تشکیل سازمان بریکس بحرانهای مالی و معضلات وابستگی به دلار است، بههمین دلیل نیز کشورهای عضو این سازمان طی یک دهه گذشته تلاش نمودهاند تا با انجام فرایندهایی که نام دلارزدایی بر آن نهاده شده است، قدرت بانکهای مرکزی خود را افزایش دهند. ایران ازجمله کشورهایی است که عضو سازمان بریکس شده است و درعینحال تحتتأثیر تحریم ...
بیشتر
از جمله دلایل تشکیل سازمان بریکس بحرانهای مالی و معضلات وابستگی به دلار است، بههمین دلیل نیز کشورهای عضو این سازمان طی یک دهه گذشته تلاش نمودهاند تا با انجام فرایندهایی که نام دلارزدایی بر آن نهاده شده است، قدرت بانکهای مرکزی خود را افزایش دهند. ایران ازجمله کشورهایی است که عضو سازمان بریکس شده است و درعینحال تحتتأثیر تحریم و وابستگی به دلار قرار دارد. برایناساس، هدف پژوهش حاضر امکانسنجی دلارزدایی از اقتصاد ایران بر اساس عضویت در بریکس بر اساس نظریه دلارزدایی است. باتوجهبه اینکه دو کشور چین و روسیه در حال استفاده از سامانههای مبادلات جهانی خود هستند و هر دو عضو بریکس نیز میباشند، این سؤال مطرح شده است که باتوجهبه توافقنامههای اقتصادی بریکس عضویت در این سازمان برای ایران چه مزیتهایی ایجاد خواهد نمود و چگونه زمینه دلارزدایی برای ایران را فراهم خواهد آورد؟ فرضیه تحقیق نیز عبارت است از اینکه باتوجهبه فعالیت سامانههای مبادلات جهانی چین و روسیه در مقابل سوئیفت، استفاده از زمینه همکاری اقتصادی بریکس بستر مناسبی برای دلارزدایی ایران دارد. جهت بررسی وضعیت موجود با استفاده از تکنیک سری زمانی اطلاعات بازه زمانی 1996 الی 2020 مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عضویت در بریکس علاوه بر مهیا نمودن زمینه افزایش مبادلات اقتصادی، باتوجهبه گستردگی کشورهای همکار در سامانههای چین و روسیه، بستر مناسبی نیز برای دلارزدایی از تجارت ایران فراهم خواهد آورد. درعینحال بایست توجه نمود که دلارزدایی بهمنزله کنار نهادن دلار بهعنوان یک ارز در مبادلات بینالمللی نیست و صرفاً به افزایش تنوع در سبد ارزی کشورها اشاره دارد.
حسین دلاور؛ محسن اسلامی؛ سید مسعود موسوی شفائی
چکیده
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک ...
بیشتر
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک بگذارد. در مقالۀ حاضر، روند عملکرد بریکس با مشارکت فعال چین برای بازتوزیع قدرت در شرایط خاصی بررسی شده و نویسندگان با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفیـتحلیلی مبتنیبر منابع کتابخانهای، درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمدهاند که «در جهانی که ایالات متحده ابرقدرت آن بوده، رفتار راهبردی چین در ابتکاراتی چون بریکس، بر چه مبنایی استوار بوده است؟» فرضیۀ مطرحشده نیز ناظر بر این است که «چین با تأثیرپذیری از شرایط بینالمللی پس از جنگ سرد، الگوی کلان توازنبخشی در سطوح داخلی و خارجی را پیگیری کرده است؛ ازاینرو، مشارکت فعال در ابتکاراتی چون بریکس، نشاندهندۀ جنبهای از توازن خارجی الگوی کلان چین برای بازتوزیع قدرت از طریق موازنۀ نرم است». نویسندگان، بیشتر ابزارهای اصلی موازنهسازی نرم را که چین از طریق بریکس بهکار میبرد، ازجمله دیپلماسی اقتصادی، را شناسایی کردهاند.
سید سعید میر ترابی حسینی؛ سید محمدهادی موسوی؛ ارسلان قربانی شیخنشین؛ محمدولی مدرس
چکیده
چکیده
در دوره پس از جنگ جهانی دوم بهواسطه ویران شدن اقتصاد اروپا و ژاپن، ایالاتمتحده قدرت اقتصادی و مالی جهان ظاهر شد و به پایهریزی نظمی جدید برای ساختار بخشیدن به تجارت و مبادلات مالی جهان همت گمارد که از آن با عنوان نظام برتونوودز یاد میشود. باوجودآنکه در خلال چند دهه اخیر تغییرات گستردهای در قدرت اقتصادی و تجاری کشورها ...
بیشتر
چکیده
در دوره پس از جنگ جهانی دوم بهواسطه ویران شدن اقتصاد اروپا و ژاپن، ایالاتمتحده قدرت اقتصادی و مالی جهان ظاهر شد و به پایهریزی نظمی جدید برای ساختار بخشیدن به تجارت و مبادلات مالی جهان همت گمارد که از آن با عنوان نظام برتونوودز یاد میشود. باوجودآنکه در خلال چند دهه اخیر تغییرات گستردهای در قدرت اقتصادی و تجاری کشورها صورت پذیرفته و این روند در دوره پس از بحران مالی و اقتصادی سال 2008، تشدید شده، این جابجاییها، انعکاس لازم را در ساختار مالی کنونی جهان نداشته است. در همین حال، گروه بریکس بهعنوان یک بلوک نوظهور اقتصادی و مالی در چند سال اخیر نهادها و رویههای مالی برتون وودز را به چالش کشیده و امکان شکلگیری نظم و رویههای نهادی جدید در مالیه جهان را قوت بخشیده است. مقاله حاضر، چگونگی چالش این بلوک قدرت جدید در برابر ساختار مالی جهانی غرب محور کنونی و پیامدهای آن را موردتوجه قرار داده است. همچنین نشان میدهد که گروه بریکس با محوریت چین از طریق ایجاد نهادها و رویههای جدید مالی چندجانبه و تلاش برای تقویت جایگاه خود در نهادهای مالی برتون وودز در مسیر تضعیف ساختار مالی جهانی تحت سیطره ایالاتمتحده حرکت کرده است. بررسی ابعاد مختلف فشارهای بریکس بر ساختار مالی تحت سیطره ایالاتمتحده بر مبنای تحلیل دادههای اقتصادی و مالی جهانی و بررسی پیامد این اقدامات، جزو نکات بدیع مقاله حاضر است. روش تحلیل نیز توصیفی-تبیینی است.