محمدرضا فرجی
چکیده
یکی از راهبردهای بازیگران بویژه بازیگران کوچک سلسله مراتب قدرت در وضعیت آشوبگونه سیستم بینالملل انطباق رفتاری و سیستمی آنها با محیط پیرامونی خود میباشد. به عبارتی از آنجایی که در محیط آنارشکگونه سیستم بینالملل رقابت بسیاری برای دستیابی به منابع محدود بین بازیگران سیستم جریان دارد که این رقابت نهایتاً منجر به کشمکش و وضعیتهایی ...
بیشتر
یکی از راهبردهای بازیگران بویژه بازیگران کوچک سلسله مراتب قدرت در وضعیت آشوبگونه سیستم بینالملل انطباق رفتاری و سیستمی آنها با محیط پیرامونی خود میباشد. به عبارتی از آنجایی که در محیط آنارشکگونه سیستم بینالملل رقابت بسیاری برای دستیابی به منابع محدود بین بازیگران سیستم جریان دارد که این رقابت نهایتاً منجر به کشمکش و وضعیتهایی در سیستم میشود که در آن بازیگر ضعیف توان تغییر و تحولات محیطی نداشته و یا محذورات بازیگر بسیار بیشتر از مقدورات آن میباشد و در این شرایط بازیگر با هدف جلوگیری از هدر رفتن توان خود در سلسله مراتب قدرت، متمایل به انطباق الگوهای رفتاری خود با شرایط موجود میگردد. بنابراین پژوهش با تمرکز بر مکانیسم انطباق در سیاست خارجی و با روش توصیفی- تحلیلی سعی در تبیین راهبردهای سیاست خارجی بازیگران منطقه خلیج فارس دارد. ماحصل پژوهش اشاره به این دارد که محدودیتهای محیطی، بازیگران را به سمت راهبردهای انطباقی سوق میدهد و بازیگران منطقه خلیج فارس نیز در مواجه با محدودیتهای پیرامونی با توجه به مقدورات و آرمانهای خود سه نوع انطباق خلاق (بازیگران میانی عملگرا)، فعال (قطبهای قدرت) و منفعل (بازیگران ضعیف) را اتخاذ میکنند.
روح اله اسلامی شعبجره؛ محمد صحرایی
چکیده
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه ...
بیشتر
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه بررسی الگوی سیاست خارجی ایران با استفاده از چارچوب تئوریک هالستی است. نگارنده کوشش کرده است در بررسی الگوی سیاست خارجی ساسانیان، مهمترین عوامل روابط فراگیر ایران با همسایگانش به ویژه رقیب قدرتمند آن امپراتوری روم، مواردی همچون ارمنستان، به رسمیت شناختن دین مسیحیت در روم، رقابت اقتصادی و تجاری بین ایران و چینوروم وتوسعه طلبی دو ابر قدرت (ایران و روم) در بینالنهرین و شبه جزیرة عربستان را درنظر بگیرد. در این پژوهش شاخصهایی همچون اهداف، جهتگیری، ابزارها، اقدامات وتکنیکهای سیاست خارجی ساسانیان مورد تحلیل قرار گرفته است. فرضیه چنین است که الگوی سیاست خارجی ساسانیان بر اساس الگوی خاص ایرانشهری است. برای اثبات اینفرضیه تاریخ سیاست خارجی ساسانیان در ارتباط با اعراب، ترکها، چینیها و رومیها مورد تحلیل قرار گرفته است. الگوی ایرانشهری ساسانیان بر اساس دفاع از دین زرتشت و هویت ملی ایرانشهر بوده است که حتی بعد از اسلام نیز در دولتهایی چون صفویه و جمهوری اسلامی تکرار شده است.