یونس مسعودیان؛ قاسم ترابی
چکیده
جنگ ترکیبی به عنوان یکی از جدیدترین روشهای پیکار در عصر حاضر در مناقشات کشورها شناخته میشود. جنگ غیرخطی، شورش محور و یا محدود از جمله عناوینی است که برای آن بکارگفته میشود. در جنگ روسیه و اوکراین که شامل ابعاد نظامی، سایبری، اطلاعاتی و غیره میشود، بکارگیری جنگ ترکیبی در اولویت عمل هر دو کشور قرار گرفته است. روسیه به عنوان یک قدرت ...
بیشتر
جنگ ترکیبی به عنوان یکی از جدیدترین روشهای پیکار در عصر حاضر در مناقشات کشورها شناخته میشود. جنگ غیرخطی، شورش محور و یا محدود از جمله عناوینی است که برای آن بکارگفته میشود. در جنگ روسیه و اوکراین که شامل ابعاد نظامی، سایبری، اطلاعاتی و غیره میشود، بکارگیری جنگ ترکیبی در اولویت عمل هر دو کشور قرار گرفته است. روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ، ستیزی را با کشوری نه چندان مطرح در جنگها آغاز کرده که در کنار پیشرفتهای خود به برخی از اهداف نیز دست نیافته است. کمکهای غرب به اوکراین، تشکیل یگانهای جنگ سایبریِ عملیاتی، جنگ اطلاعاتی، نفوذ و... همگی از مفاهیمی هستند که در این بین نقش ایفا میکنند. پژوهش حاضر به سوالی با این مضمون پاسخ خواهد داد که روند اقدامات، میزان قدرت روسیه و پیشرفت آن در جنگ ترکیبی علیه اوکراین تا چه اندازه موثر بوده است؟ فرضیه در قامت پاسخ به آن بیان داشته است، عواملی همچون برنامه ریزی ضعیف نظامی، آمادگی رزمی پایین، کمک های غرب در زمینههای مختلف آفندی، پدافندی و سایبری، نفوذ در بدنه نیروهای در حال جنگ همچون گروه واگنر، از جمله عواملی هستند که باعث فرسایشی شدن ارتش روسیه در جنگ اوکراین شدهاند و در کنار پیشرفتها، عقب افتادگیهایی را نیز برای روسیه به دنبال داشتهاند. روش کیفی – تحلیلی، برپایه اسناد کتابخانهای و مجلات معتبر علمیِ بینالمللی، شیوهای است که در نگارش این پژوهش بکارگرفته شده است. در نهایت یافتههای طرح عنوان داشته است که روسیه به دلیل انجام برخی محاسبات غلط درگیر جنگی فرسایشی شده که در صورت نداشتن راه حلی معقول و مورد پسند، در باتلاق آن فرو خواهد رفت.
فریده امانی؛ سید امیر نیاکویی
چکیده
بعد از مدتها تنش دیپلماتیک میان روسیه و اوکراین، این دو کشور در اواخر فوریه 2022 وارد درگیری مستقیم نظامی شدند. این درگیری تا حدود زیادی عرصه گستردهای از سیاست بینالملل را دستخوش تغییرات نموده است. آمریکا به دنبال گسترش مرزهای ناتو به سمت مرزهای غربی روسیه است تا حلقه محاصره این کشور تنگتر شود این مسئله باعث بروز تنش بزرگی در اروپای ...
بیشتر
بعد از مدتها تنش دیپلماتیک میان روسیه و اوکراین، این دو کشور در اواخر فوریه 2022 وارد درگیری مستقیم نظامی شدند. این درگیری تا حدود زیادی عرصه گستردهای از سیاست بینالملل را دستخوش تغییرات نموده است. آمریکا به دنبال گسترش مرزهای ناتو به سمت مرزهای غربی روسیه است تا حلقه محاصره این کشور تنگتر شود این مسئله باعث بروز تنش بزرگی در اروپای شرقی شده است. هدف این مقاله بررسی متغیرهای تأثیرگذار در اتخاذ سیاستهای دولت بایدن در قبال جنگ 2022 روسیه و اوکراین است. برایناساس، در پی یافتن پاسخ این سؤال است که سیاست خارجی آمریکا در قبال حمله روسیه به اوکراین متأثر از چه عواملی بوده و چگونه میتوان آن را تبیین کرد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که آموزههای رئالیسم نئوکلاسیک در رفتار سیاست خارجی آمریکا در قبال این جنگ مشهود میباشد، رفتاری هم که آمریکا در پی این جنگ اتخاذ کرده است، آمیزه-ای از تعامل عوامل بیرونی (نظام بینالملل) و عوامل داخلی (ساختار و قدرت داخلی و نوع ادراک نخبگان تصمیمگیرنده سیاست خارجی آمریکا) بوده است. روش پژوهش حاضر بهصورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و سایتها است.
هادی اعظمی؛ محمد نظری؛ سید علی حسینی
چکیده
مکیندر از صاحبنظران علم ژئوپلیتیک نوشته است که هر کس بر اروپای شرقی تسلط یابد بر هارتلند مسلط میشود و کسی که بر هارتلند مسلط شود بر جزیره دنیا مسلط شده است و کسی که به این مرحله برسد می تواند دنیا را کنترل نماید. اوکراین یکی از اجزای اصلی هارتلندی بود که او اظهار میداشت. اکنون بحران اوکراین به یکی محورهای رویارویی و رقابت ژئوپلیتیک ...
بیشتر
مکیندر از صاحبنظران علم ژئوپلیتیک نوشته است که هر کس بر اروپای شرقی تسلط یابد بر هارتلند مسلط میشود و کسی که بر هارتلند مسلط شود بر جزیره دنیا مسلط شده است و کسی که به این مرحله برسد می تواند دنیا را کنترل نماید. اوکراین یکی از اجزای اصلی هارتلندی بود که او اظهار میداشت. اکنون بحران اوکراین به یکی محورهای رویارویی و رقابت ژئوپلیتیک بین روسیه و امریکا و ناتو تبدیل شده است. بحران اوکراین از جمله منازعات بین المللی است که دامنه آن به سرعت از قلمرو ملی خارج شده و به مسأله مهم در تعاملات بین المللی به خصوص بین قدرت های موثر آن تبدیل شده است تا جایی که به اعتقاد برخی از استراتژیستها، بستری را برای احیای جلوه هایی از جنگ سرد فراهم کرده است. البته اگر چه به کار بردن اصطلاح جنگ سرد با مؤلفه های شناخته شده آن چندان واقع بینانه نیست، اما نتیجه این بحران بر مناسبات بین المللی و قواعد بازی آن تأثیر عمیق و تعیین کننده خواهد گذاشت. در پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی دارد، داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گرد آوری شده و ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین برای روسیه و آمریکا، دو بازیگر مؤثر در این جریان و ترسیم وضعیت مورد انتظار، بیان شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که دلیل اصلی منازعه اوکراین، بعد مهم و کلیدی ژئوپلیتیک این کشور برای دو قدرت بزرگ روسیه و آمریکا میباشد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیک و نوشتاری استفاده شده است.
محمد علی رمضانی؛ ناصر حکمت نژاد
چکیده
از مسائل مهمی که اتحادیه اروپا با آن مواجه است و همزمان به گسترش اتحادیه و سیاست خارجی آن مربوط می شود، سیاست اتحادیه اروپا در خصوص کشورها و مناطق مجاور اتحادیه است. جدید ترین ابزار سیاست خارجی اتحادیه در قبال همسایگان خود، سیاست موسوم به همسایگی اتحادیه اروپا (ENP) می باشد. این سیاست را باید در واقع محل تقاطع سیاست خارجی، امنیتی، توسعه ...
بیشتر
از مسائل مهمی که اتحادیه اروپا با آن مواجه است و همزمان به گسترش اتحادیه و سیاست خارجی آن مربوط می شود، سیاست اتحادیه اروپا در خصوص کشورها و مناطق مجاور اتحادیه است. جدید ترین ابزار سیاست خارجی اتحادیه در قبال همسایگان خود، سیاست موسوم به همسایگی اتحادیه اروپا (ENP) می باشد. این سیاست را باید در واقع محل تقاطع سیاست خارجی، امنیتی، توسعه ای و تجاری اتحادیه اروپا دانست که هدف اصلی آن صدور هنجارهای اروپایی به آن سوی مرزها و تشکیل حلقه ای از دوستان با تأکید بر ایجاد حکومت خوب، ثبات اقتصادی و سیاسی، دموکراسی سازی و احترام به حقوق بشر در همسایگان اتحادیه به عنوان مقدمه ای برای ارتقاء ثبات و امنیت درون اتحادیه می باشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا با کالبد شکافی سیاست همسایگی اتحادیه اروپا به بررس کارآیی این سیاست در راستای دست یابی به اهداف مورد نظر بپردازد. در این پژوهش اوکراین به عنوان یکی از مهمترین کشورهای اروپایی که این سیاست در قبال آن اعمال شده است به عنوان نمونه بررسی شد؛ نتایج این بررسی نشان داد که اگرچه اقداماتی در راستای دستیابی به اهداف این سیاست توسط کشورهای مجری صورت گرفته ولی در کل این سیاست به دلیل ناسازگاری منافع و اهداف اتحادیه در کشورهای شریک، یکی فرض کردن فرایند سیاست گسترش اتحادیه با سیاست همسایگی و نبود چشم انداز الحاق، فقدان انگیزه های کافی و قابل ملاحضه، عدم حمایت از جامعه مدنی در کشورهای تحت پوشش و حمایت مالی اندک از سیاست همسایگی، نتوانسته آنچنان که باید موفقیتآمیز باشد.