هادی اعظمی؛ محمد نظری؛ سید علی حسینی
چکیده
مکیندر از صاحبنظران علم ژئوپلیتیک نوشته است که هر کس بر اروپای شرقی تسلط یابد بر هارتلند مسلط میشود و کسی که بر هارتلند مسلط شود بر جزیره دنیا مسلط شده است و کسی که به این مرحله برسد می تواند دنیا را کنترل نماید. اوکراین یکی از اجزای اصلی هارتلندی بود که او اظهار میداشت. اکنون بحران اوکراین به یکی محورهای رویارویی و رقابت ژئوپلیتیک ...
بیشتر
مکیندر از صاحبنظران علم ژئوپلیتیک نوشته است که هر کس بر اروپای شرقی تسلط یابد بر هارتلند مسلط میشود و کسی که بر هارتلند مسلط شود بر جزیره دنیا مسلط شده است و کسی که به این مرحله برسد می تواند دنیا را کنترل نماید. اوکراین یکی از اجزای اصلی هارتلندی بود که او اظهار میداشت. اکنون بحران اوکراین به یکی محورهای رویارویی و رقابت ژئوپلیتیک بین روسیه و امریکا و ناتو تبدیل شده است. بحران اوکراین از جمله منازعات بین المللی است که دامنه آن به سرعت از قلمرو ملی خارج شده و به مسأله مهم در تعاملات بین المللی به خصوص بین قدرت های موثر آن تبدیل شده است تا جایی که به اعتقاد برخی از استراتژیستها، بستری را برای احیای جلوه هایی از جنگ سرد فراهم کرده است. البته اگر چه به کار بردن اصطلاح جنگ سرد با مؤلفه های شناخته شده آن چندان واقع بینانه نیست، اما نتیجه این بحران بر مناسبات بین المللی و قواعد بازی آن تأثیر عمیق و تعیین کننده خواهد گذاشت. در پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی دارد، داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گرد آوری شده و ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین برای روسیه و آمریکا، دو بازیگر مؤثر در این جریان و ترسیم وضعیت مورد انتظار، بیان شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که دلیل اصلی منازعه اوکراین، بعد مهم و کلیدی ژئوپلیتیک این کشور برای دو قدرت بزرگ روسیه و آمریکا میباشد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیک و نوشتاری استفاده شده است.
محمد علی رمضانی؛ ناصر حکمت نژاد
چکیده
از مسائل مهمی که اتحادیه اروپا با آن مواجه است و همزمان به گسترش اتحادیه و سیاست خارجی آن مربوط می شود، سیاست اتحادیه اروپا در خصوص کشورها و مناطق مجاور اتحادیه است. جدید ترین ابزار سیاست خارجی اتحادیه در قبال همسایگان خود، سیاست موسوم به همسایگی اتحادیه اروپا (ENP) می باشد. این سیاست را باید در واقع محل تقاطع سیاست خارجی، امنیتی، توسعه ...
بیشتر
از مسائل مهمی که اتحادیه اروپا با آن مواجه است و همزمان به گسترش اتحادیه و سیاست خارجی آن مربوط می شود، سیاست اتحادیه اروپا در خصوص کشورها و مناطق مجاور اتحادیه است. جدید ترین ابزار سیاست خارجی اتحادیه در قبال همسایگان خود، سیاست موسوم به همسایگی اتحادیه اروپا (ENP) می باشد. این سیاست را باید در واقع محل تقاطع سیاست خارجی، امنیتی، توسعه ای و تجاری اتحادیه اروپا دانست که هدف اصلی آن صدور هنجارهای اروپایی به آن سوی مرزها و تشکیل حلقه ای از دوستان با تأکید بر ایجاد حکومت خوب، ثبات اقتصادی و سیاسی، دموکراسی سازی و احترام به حقوق بشر در همسایگان اتحادیه به عنوان مقدمه ای برای ارتقاء ثبات و امنیت درون اتحادیه می باشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا با کالبد شکافی سیاست همسایگی اتحادیه اروپا به بررس کارآیی این سیاست در راستای دست یابی به اهداف مورد نظر بپردازد. در این پژوهش اوکراین به عنوان یکی از مهمترین کشورهای اروپایی که این سیاست در قبال آن اعمال شده است به عنوان نمونه بررسی شد؛ نتایج این بررسی نشان داد که اگرچه اقداماتی در راستای دستیابی به اهداف این سیاست توسط کشورهای مجری صورت گرفته ولی در کل این سیاست به دلیل ناسازگاری منافع و اهداف اتحادیه در کشورهای شریک، یکی فرض کردن فرایند سیاست گسترش اتحادیه با سیاست همسایگی و نبود چشم انداز الحاق، فقدان انگیزه های کافی و قابل ملاحضه، عدم حمایت از جامعه مدنی در کشورهای تحت پوشش و حمایت مالی اندک از سیاست همسایگی، نتوانسته آنچنان که باید موفقیتآمیز باشد.