سید مصطفی هاشمی؛ عبدالرضا فرجی راد؛ رحیم سرور
چکیده
کد ژئوپلیتیک، نقشۀ عوامل ثابت و متغیّر جغرافیایی تأثیرگذار بر سیاست و بر خاسته از جغرافیای یک کشور است که سیاست خارجی را تحتتأثیر قرار میدهد. شناخت دیدگاههای ژئوپلیتیک نشئتگرفته از کدهای ژئوپلیتیک همسایگان و شناسایی کدهای ژئوپلیتیک موجود در کشورهای هدف میتواند نقش مؤثری در رویکرد سیاست خارجی همراستا با وزن ژئوپلیتیک یک ...
بیشتر
کد ژئوپلیتیک، نقشۀ عوامل ثابت و متغیّر جغرافیایی تأثیرگذار بر سیاست و بر خاسته از جغرافیای یک کشور است که سیاست خارجی را تحتتأثیر قرار میدهد. شناخت دیدگاههای ژئوپلیتیک نشئتگرفته از کدهای ژئوپلیتیک همسایگان و شناسایی کدهای ژئوپلیتیک موجود در کشورهای هدف میتواند نقش مؤثری در رویکرد سیاست خارجی همراستا با وزن ژئوپلیتیک یک کشور ایفا کند. با توجه به اشتراک فراوانی که در پیشینۀ تمدنی، تاریخی، فرهنگی و نژادیِ عراق با ایران وجود دارد و همچنین نفوذ قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در این کشور، شناسایی و مطالعۀ کدهای ژئوپلیتیک این کشور برای جهتدهی به سیاست خارجی ایران، امری لازم و ضروری است. بنابراین نگارندگان، با تأکید بر تحلیل کدهای ژئوپلیتیک موجود در جغرافیای سیاسی ایران و عراق کوشش کردهاند تا با روش توصیفی و تحلیلی عوامل ژئوپلیتیک که بر روابط فیمابین اثرگذار را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهند.
سیّد هادی زرقانی؛ ابراهیم احمدی
چکیده
به گواه اسناد تاریخی روابط دو کشور ایران و هند دارای پیشینهای به درازای پنج هزار سال است. ولی به شکل دولتهای مدرن امروزی، روابط دو کشور بلافاصله پس از استقلال هند از پاکستان در 1947 برقرار شد و علیرغم نقش متغیرهای مداخلهای، در قبل و پس از انقلاب، دو کشور هیچگاه وارد تنش جدی نشدند و همواره در پی تنشزدایی و رفع ابهام در روابط مابین ...
بیشتر
به گواه اسناد تاریخی روابط دو کشور ایران و هند دارای پیشینهای به درازای پنج هزار سال است. ولی به شکل دولتهای مدرن امروزی، روابط دو کشور بلافاصله پس از استقلال هند از پاکستان در 1947 برقرار شد و علیرغم نقش متغیرهای مداخلهای، در قبل و پس از انقلاب، دو کشور هیچگاه وارد تنش جدی نشدند و همواره در پی تنشزدایی و رفع ابهام در روابط مابین بودند. هماکنون نیز ایران و هند به تبعیت از وابستگیهای متقابل و نگرانیهای مشترک، مناسبات قابلقبول و روبهجلویی دارند. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش اینگونه است که زمینههای تنشزدایی و میل به همکاریهای مشترک ژئوپلیتیکی ایران و هند متأثر از چه عواملی هستند؟ در پاسخ به سؤال پژوهش، این فرضیه مطرح است که طیفی از وابستگیهای متقابل، مانع هرگونه تنش بین دو کشور شده است؛ لذا در بسیاری از زمینهها دو کشور، میل به تعامل و همکاری دارند. عواملی نظیر: ملاحظات و نگرانیهای مشترک امنیتی، منافع مشترک درحوزۀ انرژی، موقعیت مناسب ایران در دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی، نقش بندر دریایی چابهار در کریدور شمال- جنوب، منافع و مشارکت (استراتژیکی، اقتصادی و عمرانی) در افغانستان از جمله مواردیاند که باعث وابستگی متقابل منافع ایران و هند هستند و به خودی خود زمینههای همکاری و تعامل دوسویۀ دو کشور را فراهم آوردند. غیر از این، پیشبینی میشود با حصول توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی، روابط هند و ایران گسترش چشمگیری داشته باشد. بهویژه اینکه برخورداری هند از رشد بالای اقتصادی، بهرهمندی از مؤلفههای قدرت (نرم و سخت) و توان بالای تکنولوژیک؛ فرصتهای مناسبی را نیز فراروی ایران قرار میدهد. این پژوهش براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به شیوۀ کتابخانهای و براساس مراجعه به منابع معتبر کتب، مقالات و گزارشات مستند گردآوری شده است.
محسن خلیلی
چکیده
در سیاست بین الملل، جهت گیریِ سیاست خارجی دولت ها به میزان قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل ثابت و متغیرِ موجود در خمیرمایۀ ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهامگیری از مقولههای سهگانۀ سیاست خارجی (جهتگیری، نقشِ ملّی و هدفها)، کوشش می کنند تا تأثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دورۀ زمانی 1357تا1384 ...
بیشتر
در سیاست بین الملل، جهت گیریِ سیاست خارجی دولت ها به میزان قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل ثابت و متغیرِ موجود در خمیرمایۀ ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهامگیری از مقولههای سهگانۀ سیاست خارجی (جهتگیری، نقشِ ملّی و هدفها)، کوشش می کنند تا تأثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دورۀ زمانی 1357تا1384 بیان کنند. همچنین، با استفاده از مقولۀ قدرت ملّی در ژئوپلیتیک، کوشش میکنند نشان دهند چرا دورههای زمانی گوناگون بههمراه گفتمانهای متمایز، بر سیاست خارجی ایران در سالهای 1357تا1384، حاکم بوده است. درواقع، بهنظرمیرسد، عوامل متغیرِ تعیینکنندۀ سیاست خارجی، تغییرات کیفی موجود در سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب را توجیه میکنند.