نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی تهران (نویسنده مسئول مقاله)

2 استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج

چکیده

«چرا ترامپ نتوانست در معرفی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک تهدید متوجه امنیت بین‌الملل موفق عمل نماید؟». این پژوهش با کاربست مفهوم «کلان ‌امنیتی‌کردن» که توسط مکتب گپنهاگ مطرح شده و جزئی از نظریه «امنیتی‌کردن» مکتب کپنهاگ می‌باشد درصدد پاسخ‌گویی به پرسش فوق است. بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که «دلایل موفقیت‌آمیز(و نتیجه‌بخش) نبودن کنش‌گفتاری «ترامپ» در «کلان امنیتی‌کردن» جمهوری اسلامی چه مواردی می‌باشد؟» این فرضیه را ارائه می‌دهد که «ناکامی «ترامپ» در «کلان امنیتی‌کردن» جمهوری اسلامی ایران ناشی از پنج عامل می‌باشد:1)عدم رعایت جنبه بیرونی شرایط تسهیل‌کننده «کلان امنیتی‌کردن» جمهوری اسلامی ایران یعنی ناتوانی در معرفی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک تهدید سطح کلان متوجه مرجع امنیت سطح کلان (در این‌جا جامعه جهانی یا حداقل بلوک غرب)؛ 2) عدم ایجاد وحدت منفی یا ناتوانی در ایجاد اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران؛ 3)ناتوانی در تبدیل مخاطبان عادی به مخاطبان حمایت‌کننده یا عدم اقناع مخاطبان (در این-جا مردم جهان یا حداقل مردم کشورهای غربی) به‌دلیل پایین بودن سرمایه اجتماعی بازیگر امنیتی‌کننده(ترامپ)؛ 4)عدم افزودن یک بعد جهان‌شمول‌گرایانه به کنش‌گفتاری «کلان امنیتی‌کردن‌» جمهوری اسلامی؛ و 5) عدم رعایت جنبه درونی شرایط تسهیل‌کننده «کلان امنیتی‌کردن» یعنی عدم انتخاب شعارها و اصطلاحات مناسب که با استناد به آن‌ها می‌توان موضوعات خاص(نظیر جمهوری اسلامی ایران) را بدون ارائه استدلال‌های دقیق در مورد چرایی امنیتی بودن آن‌ها، امنیتی‌ نمود».

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image