افشین متقی؛ مصیب قره بیگی
چکیده
جمهوری خلق چین در سالهای اخیر دستخوش روند صنعتی شدن فزآینده بوده است؛ به گونه ای که این کشور، اکنون یکی از بزرگترین اقتصادهای در حال رشد دنیا را از آن خود کرده است. در طول دهههای 1970 و 1980، چین یکی از کشورهای صادرکنندة نفت محسوب می شد؛ اما در سال 1993، این کشور تبدیل به یک واردکنندة نفت شده و رشد اقتصادی این کشور وابسته به نفت خارجی گردید. ...
بیشتر
جمهوری خلق چین در سالهای اخیر دستخوش روند صنعتی شدن فزآینده بوده است؛ به گونه ای که این کشور، اکنون یکی از بزرگترین اقتصادهای در حال رشد دنیا را از آن خود کرده است. در طول دهههای 1970 و 1980، چین یکی از کشورهای صادرکنندة نفت محسوب می شد؛ اما در سال 1993، این کشور تبدیل به یک واردکنندة نفت شده و رشد اقتصادی این کشور وابسته به نفت خارجی گردید. با وجود کوششهای چین برای تنوع بخشیدن به منابع نفتی خود، این کشور به طور روزافزونی به نفت خلیج فارس وابسته میشود. جمهوری خلق چین، اکنون دومین مصرفکنندۀ بزرگ انرژی در دنیا و سومین واردکنندۀ نفت خام در جهان است و برای حفظ رشد شتابندة اقتصادی خود، نیازمند افزایش میزان نفت وارداتی است. رشد اقتصادی فزآیندۀ چین در سال های اخیر، نیاز روزافزون این کشور به انرژی را افزایش داده و امنیت در دستیابی به انرژی را به عنوان چشم اسفندیار این کشور مطرح ساخته است. پرسش بنیادین این پژوهش این است که جایگاه خلیج فارس در سیاست خارجی چین چیست؟ پژوهش پیش روی، با روش توصیفی- تحلیلی، به این سوال چنین پاسخ میگوید که خلیج فارس دارای اهمیتی استراتژیک برای چین است.
سید هادی زرقانی؛ علی اکبر دبیری
چکیده
در سال 2008، «سازمان کشورهای صادرکنندۀ گاز» که به اوپک گازی معروف شد با عضویت 11 کشور و با تعیین شهر دوحه به عنوان مقر خود رسماً آغاز به کار کرد. اگر چه این سازمان دارای ماهیتی اقتصادی و تجاری است، اما بسیاری از صاحبنظران شکل گیری اوپک گازی را مقدمه ای برای تحول در ساختار ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک جهان می دانند. از همین روست که اروپا و ...
بیشتر
در سال 2008، «سازمان کشورهای صادرکنندۀ گاز» که به اوپک گازی معروف شد با عضویت 11 کشور و با تعیین شهر دوحه به عنوان مقر خود رسماً آغاز به کار کرد. اگر چه این سازمان دارای ماهیتی اقتصادی و تجاری است، اما بسیاری از صاحبنظران شکل گیری اوپک گازی را مقدمه ای برای تحول در ساختار ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک جهان می دانند. از همین روست که اروپا و آمریکا که از بزرگترین مصرفکنندگان گاز طبیعی محسوب می شوند، شکل گیری این سازمان را از منظر خود تهدیدی بر امنیت انرژی و دستیابی آسان به گاز طبیعی می دانند و بهشدت با آن مخالف هستند. در این میان، نکتۀ حائز اهمیت این است که اکثریت اعضای این سازمان را کشورهای اسلامی تشکیل می دهند، بهطوریکه کشورهای ایران، قطر، اندونزی، برونئی، الجزایر، لیبی، مصر، نیجریه و قزاقستان (ناظر) 9 عضو از 13 عضو (11 عضو اصلی و 2 عضو ناظر) را به خود اختصاص داده اند. ضمن اینکه با پیوستن کشورهای ترکمنستان، مالزی، ازبکستان، موریتانی، مالی سهم کشورهای اسلامی در این سازمان بیشتر و پررنگتر خواهد شد. اهمیت روزافزون گاز به عنوان یک منبع انرژی پاک، وابستگی اقتصادی غرب و بهخصوص اروپا به گاز صادراتی این سازمان، تأثیرپذیری صنایع نظامی و دفاعی غرب از تحولات بازار گاز، تغییر نقشه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جهان و کمرنگ شدن نقش آمریکا و غرب در اقتصاد جهانی، افزایش قدرت مانور و چانهزنی اعضای سازمان بهخصوص روسیه و ایران در برابر غرب و آمریکا، ایجاد زمینه برای همگرایی بیشتر کشورهای عضو سازمان و ... از جمله فرصت های مناسبی است که به اعتقاد کارشناسان باعث افزایش وزن ژئوپلیتیک کشورهای عضو بهخصوص کشورهای اسلامی در برابر غرب و آمریکا خواهد شد. در این مقاله تلاش شده تا ضمن بررسی پتانسیل کشورهای اسلامی در اوپک گازی، زمینه های موجود برای بهرهگیری از این سازمان در ارتقاء جایگاه جهان اسلام در نظام ژئوپلیتیک جهانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.