مجید محمدشریفی؛ مریم دارابی منش
چکیده
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته ...
بیشتر
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته و پدیده هایی مانند تروریسم، سلاح های کشتار جمعی، منازعات قومی، امنیت انرژی و امنیت هویتی را به عنوان چالشهای امنیتی خود تعریف کرده و برای رفع این تهدیدها، ترکیه به عنوان کنشگری مهم در نظر گرفته شده است. در آغاز، این روابط تنها محدود به حوزۀ قدرت نظامی بود و توانایی-های ترکیه در این بخش بررسی می شد. اما در سال های اخیر اتحادیۀ اروپا بیشتر سعی در استفاده از توانمندی های غیرنظامی ترکیه داشته است. بر این اساس، پرسشی که مقاله حاضر مطرح می کند این است که ترکیه برای دستیابی به عضویت دائم در اتحادیۀ اروپا از چه توانمندی های امنیتی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش، نویسندگان مقاله با پرداختن به نگرانی های امنیتی اتحادیۀ اروپا به ویژه پس از جنگ سرد و تحولات بعد از یازده سپتامبر، قابلیت ها و توانائی های ترکیه در پاسخ به این نگرانی ها را تبیین میکنند.
هادی آجیلی؛ جبار خدادوست
چکیده
بحران مالی و اقتصادی چند سال اخیر اتحادیۀ اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرده و بیشتر دامنگیر کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه یونان شده است. بحران یورو که بزرگترین بحران اقتصادی اروپا از 1957 محسوب میشود، به طور خاص از بدهیهای بالای پنج کشور مذکور و تردید دربارۀ توانایی بازپرداخت بدهیهای آنها، سیاست ضعیف ...
بیشتر
بحران مالی و اقتصادی چند سال اخیر اتحادیۀ اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرده و بیشتر دامنگیر کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه یونان شده است. بحران یورو که بزرگترین بحران اقتصادی اروپا از 1957 محسوب میشود، به طور خاص از بدهیهای بالای پنج کشور مذکور و تردید دربارۀ توانایی بازپرداخت بدهیهای آنها، سیاست ضعیف مالی برخی کشورهای منطقۀ یورو و ناتوانی مقامات بانک مرکزی اروپا برای ایجاد انضباط مالی در میان اعضا ناشی میشد. هر چند از سال 2013 اتحادیه توانست تا حدودی بحران را مهار کند و مجدداً وارد دورهای از رونق اقتصادی شود، ولی تاکنون موفق به رفع کامل بحران نشده است و اثرات آن در آینده نیز بیشتر خود را نشان خواهد داد. باتوجه به مطالب مذکور سؤالی که مطرح میشود این است که بحران یورو چه تأثیری بر روند همگرایی اتحادیۀ اروپا داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که بحران یورو علاوه بر تأثیرات سیاسی و اجتماعی در برخی کشورهای عضو، منجر به ایجاد مشکلات فراوان اقتصادی و جدایی و شکاف میان اقتصادهای بزرگ و حاشیهای اتحادیۀ اروپا شده است. هر چند بهواسطهی تلاشهای بهعمل آمده در راستای مهار بحران، مشکلات اقتصادی کمتر شده و اتحادیۀ اروپا مجددا وارد دورۀ رشد اقتصادی شده، اما به نظر میرسد اثرات آن وسیع بوده و به نوعی روند همگرایی اتحادیۀ اروپا را متزلزل کرده است. برای بررسی فرضیۀ فوق، موضوع تأثیرات بحران یورو بر روند همگرایی اتحادیۀ اروپا در چارچوب مباحثی مانند کاهش ارزش یورو، افزایش شکاف اقتصادی، رشد روند واگرایی، افزایش بیکاری، گسترش ناآرامیهای اجتماعی و سقوط زودهنگام برخی دولتهای حاکم، رشد ملیگرایی افراطی و گرایشهای ضد اروپایی، احتمال خروج انگلستان از اتحادیۀ اروپا و مطرح شدن احتمال فروپاشی حوزۀ مالی یورو بررسی شده است.