مقالات
مینا محتشمی؛ تقی ابراهیمی سالاری؛ محمد حسین مهدوی عادلی
چکیده
این مقاله با بررسی ابعاد و شاخصهای امنیت انرژی، به ارائۀ شاخص ترکیبی جامع، جهت ارزیابی امنیت انرژی در کشورهای عضو (OECD) میپردازد. ابعاد درنظرگرفتهشده براساس تعریف سواکول (2011) انتخاب شده است که عبارتاند از: «بعُد دسترسی به انرژی»، «بعُد تکنولوژی»، «بعُد قیمت انرژی»، «بعُد محیطزیست» و «بعُد پایداری حکومت»؛ که برای ارزیابی ...
بیشتر
این مقاله با بررسی ابعاد و شاخصهای امنیت انرژی، به ارائۀ شاخص ترکیبی جامع، جهت ارزیابی امنیت انرژی در کشورهای عضو (OECD) میپردازد. ابعاد درنظرگرفتهشده براساس تعریف سواکول (2011) انتخاب شده است که عبارتاند از: «بعُد دسترسی به انرژی»، «بعُد تکنولوژی»، «بعُد قیمت انرژی»، «بعُد محیطزیست» و «بعُد پایداری حکومت»؛ که برای ارزیابی و محاسبۀ این ابعاد 182 شاخص به کار رفته است. ساخت این شاخص ترکیبی براساس روششناسی هفتمرحلهای ارائهشده در کتاب راهنمای ساخت شاخصهای ترکیبی، روششناسی و راهنمای کاربران مرکز تحقیقات کمیسیون اروپایی (JRC) و OECD)) صورت گرفته است. نتایج نهایی رتبهبندی حاکی از آن است که کشور آمریکا به طور ویژه، به ابعاد مختلف امنیت انرژی توجه داشته است. بنابراین، توانسته است با اختلاف خوبی با دیگر کشورهای (OECD)، در جایگاه اوّل امنیت انرژی این گروه قرار میگیرد. ایجاد ذخیرهسازیهای استراتژیک نفتی، تنوعبخشی در عرضة انرژی، برخورداری از سطح تکنولوژی بالا و وضعیت حکمرانی مناسب از مهمترین عوامل دخیل در دستیابی به این جایگاه شناخته میشوند.
مقالات
سید جلال دهقانی فیروز آبادی؛ مهدی عطائی
چکیده
موضوع هستهای به عنوان مهمترین مسألۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهۀ گذشته، عرصۀ رقابت گفتمانهای مختلف در این حوزه بوده است. هریک از سه دولت اصلاحات، اصولگرا و اعتدالگرا رویههای متفاوتی را در قبال موضوع هستهای در پیش گرفتهاند. برای فهم چرایی این چرخشها در سیاست هستهای دولتهای مختلف، نیازمند آن هستیم که ...
بیشتر
موضوع هستهای به عنوان مهمترین مسألۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهۀ گذشته، عرصۀ رقابت گفتمانهای مختلف در این حوزه بوده است. هریک از سه دولت اصلاحات، اصولگرا و اعتدالگرا رویههای متفاوتی را در قبال موضوع هستهای در پیش گرفتهاند. برای فهم چرایی این چرخشها در سیاست هستهای دولتهای مختلف، نیازمند آن هستیم که این تغییرات را به لایههای عمیقتر گفتمانی و نظامهای معنایی ارجاع دهیم. از این رو، مقالۀ حاضر با استفاده از نظریۀ گفتمان لاکلا و موف، چارچوب نظری را فراهم آورده است که به تبیین عناصر و دقایق گفتمان ناظر بر موضوع هستهای در دولت احمدی نژاد و کشمکشها و رقابتهای هژمونیک میان این گفتمان و گفتمانهای رقیب میپردازد. از این رو،گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد را مبتنی بر این چهارچوب نظری، از طریق بررسی گفتارهای هستهای او تحلیل میکنیم. سؤال اصلی پژوهش آن است که نظام معنایی و گفتمان هستهای حاکم بر دولت احمدی نژاد چیست و چه عواملی هژمونی و افول این گفتمان را فراهم آوردند؟ تحلیل گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد نشان میدهد که این گفتمان با دالّ مرکزی «مقاومت و تحمیل»، به جهت برخورداری از عوامل سیاسی بیشتر، فعالتر و منسجمتر، بهکارگیری فرآیندهای طرد و برجستهسازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمانهای رقیب، توانست هژمونیک شود؛ اما خصلت ناپایدار سازههای گفتمانی منجر به ظهور ناسازهایی در گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد شد که زمینۀ ظهور و هژمونی گفتمان هستهای دولت اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فراهم کرد.
مقالات
محمد سلطانی نژاد
چکیده
هدف نوشتار، بررسی ابعاد هویتی و هنجاری تلاش ایران برای پیوستن به باشگاه کشورهای هستهای است و به این پرسش پاسخ داده است که هویت و دغدغههای هویتی در منازعۀ هستهای ایران و حل آن چه جایگاهی دارد. در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پژوهش تحلیلی و کیفی، این فرضیه به آزمون گذاشته میشود که به رسمیت شناخته نشدن دغدغههای هویتی ایران ...
بیشتر
هدف نوشتار، بررسی ابعاد هویتی و هنجاری تلاش ایران برای پیوستن به باشگاه کشورهای هستهای است و به این پرسش پاسخ داده است که هویت و دغدغههای هویتی در منازعۀ هستهای ایران و حل آن چه جایگاهی دارد. در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پژوهش تحلیلی و کیفی، این فرضیه به آزمون گذاشته میشود که به رسمیت شناخته نشدن دغدغههای هویتی ایران توسط غرب در جریان منازعۀ هستهای، در ادامه پیدا کردن این منازعه، اثرگذار بوده است. به همینترتیب، فرونشاندن این دغدغههای هویتی در قالب ترتیبات اتخاذشده در قالب برنامه عمل مشترک و سپس برنامه جامع اقدام مشترک، به حلوفصل منازعۀ هستهای یاری رسانده است. همچنین نویسنده با استفاده از نظریۀ روانشناسی اجتماعی، دلیل راه یافتن دغدغههای هویتی ایران به منازعۀ هستهای را رقابت هویتی میان ایران و غرب میداند. بهاینترتیب که رقابت هویتی میان ایران و غرب، مخالفت غرب با تکمیل چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم در داخل ایران را از نظر هویتی برای ایران دارای اهمیت ساخته و آن را به تلاش برای احقاق حقوق هستهای خود، باوجود تحریمها و تهدیدها مصمم گردانده است.
مقالات
عبدالرضا فرجی راد؛ مریم بائی لاشکی؛ محمدتقی جهانبخش
چکیده
جنوب آسیا بهویژه کشورهای هند و پاکستان از متقاضیان بزرگِ گاز و ایران و ترکمنستان ازجمله دارندگان عمدۀ منابع گاز، در منطقه و جهان محسوب میشوند. بر این اساس در سالهای گذشته برای تأمین گاز هند و پاکستان، دو خط لوله پیشنهادشده است. پژوهش حاضر بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که ژئوپلیتیک خطوط لوله انتقال انرژی به شبهقاره هند، چه تأثیری ...
بیشتر
جنوب آسیا بهویژه کشورهای هند و پاکستان از متقاضیان بزرگِ گاز و ایران و ترکمنستان ازجمله دارندگان عمدۀ منابع گاز، در منطقه و جهان محسوب میشوند. بر این اساس در سالهای گذشته برای تأمین گاز هند و پاکستان، دو خط لوله پیشنهادشده است. پژوهش حاضر بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که ژئوپلیتیک خطوط لوله انتقال انرژی به شبهقاره هند، چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیۀ مقاله بدینصورت است که با توجه ظرفیتهای ژئوپلیتیک و نیز موقعیت ژئواستراتژیک جمهوری اسلامی ایران، با تلاش برای تحقق خط لوله صلح، این کشور میتواند بهصورت ایجابی در تأمین امنیت ملی و افزایش وزن ژئوپلیتیک خود مؤثر باشد، اما به علت ساختار نظم ژئوپلیتیک پساجنگ سرد و محوریت هژمونی آمریکا در این نظم و مخالفت این کشور با مشارکت فعال ایران در پروژههای انتقال انرژی در منطقه، سیاست انزوای ژئوپلیتیک ایران و حذف آن از خطوط انتقال انرژی و یا ممانعت از شکلگیری آنها و طرح خطوط جایگزین ازجمله تاپی بهجای خطوطی که نقش ایران در آن پررنگ است را پیگیری مینماید. این پژوهش بهروش توصیفی ـ تحلیلی و با کمک منابع الکترونیک و کتابخانهای انجامشده است.
مقالات
مهدی فیروزآبادیان؛ محمود جلالی کروه؛ لیلا رئیسی
چکیده
چکیده
ممعمولاً روابط بین حقوق بینالملل و سیاست بینالملل، رابطهای تقابلی در نظر گرفته میشود که یکی دربرگیرندۀ عدالت و برابری و دیگری دربردارندۀ قدرت است. اغلب چنین فرض میشود که حقوق بینالملل به وسیلۀ قدرت کاهش مییابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینههای اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط ...
بیشتر
چکیده
ممعمولاً روابط بین حقوق بینالملل و سیاست بینالملل، رابطهای تقابلی در نظر گرفته میشود که یکی دربرگیرندۀ عدالت و برابری و دیگری دربردارندۀ قدرت است. اغلب چنین فرض میشود که حقوق بینالملل به وسیلۀ قدرت کاهش مییابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینههای اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط بینالمللی را محدود میکند. فرض این مقاله این است که هژمون موجد، حامی و تثبیتکنندۀ قواعد حقوقی بینالمللی است. کشورهای قدرتمند و مخصوصاً دولتهای هژمون برای کمکردن هزینههای مربوط به تثبیت صلح و امنیت بینالمللی، ناگزیر از نهادسازی و بهکارگیری قواعد حقوقیاند، چنانکه حقوق بینالملل نیز برای تحمیل قواعد خود به قدرت نیاز دارد. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و از منظری تاریخی قصد دارد به بررسی نقش هژمون در گسترش حقوق بینالملل بپردازد.
مقالات
سیروس محبی؛ سعیده السادات احمدی
چکیده
نوع برخورد غرب و بالاخص آمریکا با ایران در مسألۀ هسته ای، دارای شباهتهایی با نوع برخورد انگلستان با این کشور در جریان ملّیشدن نفت می باشد. این پژوهش در پی آن است تا این دو واقعه را با یکدیگر مقایسه کند و با بررسی شرایط جهانی و جای گیری بازیگران اصلی در هریک از دو رویداد، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری این وقایع را بر سیستم جهانی تحلیل ...
بیشتر
نوع برخورد غرب و بالاخص آمریکا با ایران در مسألۀ هسته ای، دارای شباهتهایی با نوع برخورد انگلستان با این کشور در جریان ملّیشدن نفت می باشد. این پژوهش در پی آن است تا این دو واقعه را با یکدیگر مقایسه کند و با بررسی شرایط جهانی و جای گیری بازیگران اصلی در هریک از دو رویداد، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری این وقایع را بر سیستم جهانی تحلیل کرده و به این سؤال پاسخ دهد که کدام فاکتورهای واقعۀ اول، روند رسیدن به توافق در مسألۀ هسته ای را نیز تحت تأثیر قرار داد. در این پژوهش، با روش تطبیقی و مقایسهای و برمبنای نظریۀ نظام جهانی والرشتاین و مفهوم افول هژمونی، شرایط مربوط به موضوع هسته ای را بر پایۀ نتایج حاصل از ملّیشدن نفت، تحلیل و بررسی کرده و نکات اشتراک را تشریح کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دو واقعه از جهاتی؛ مانند شرایط جهانی، جای گیری بازیگران در سیستم، نوع برخورد هژمون با مسأله و نوع تأثیرگذاری بر سیستم مشابهت داشته و از جهت نوع برخورد و نگاه طرفین درگیر در وقایع نیز دارای اشتراکاتی هستند که روند حلّ مسأله را تحت تأثیر قرار داده است.