مقالات
علی باقری دولت آبادی؛ جعفر حنانی
چکیده
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینههای ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانستهاند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیدههای سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیدههای سیاسی و جهان پیرامون ...
بیشتر
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینههای ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانستهاند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیدههای سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیدههای سیاسی و جهان پیرامون خود به کدامیک از رویکردهای نظری در روابط بینالملل نزدیکتر است؟ فردوسی را باید یک واقعگرای سیاسی بخوانیم یا یک آرمانگرا؟ برای این منظور از روش تطبیقی استفاده شده و تلاش گردیده است تا با استخراج مهمترین شاخصههای دو نظریه فوق، ارزیابی از اندیشههای فردوسی حاصل شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد درحالیکه فردوسی به لحاظ مباحث فرانظری به دیدگاههای سازهانگارانه نزدیک است، اما در مباحث نظری او را باید یک واقعگرا خواند. این نکته بهویژه در تفسیرهایی که از سرشت انسان، جنگ، قدرت و امنیت به دست میدهد بیش از هر چیز نمایان است. با این توضیح که واقعگرایی او از جنس هابز و والتز نیست و بهنوعی به وجهی جدید با نام «واقعگرایی آرمانخواهانه» نزدیک میشود.
مقالات
حسین دهشیار؛ نوذر نظری
چکیده
این نوشتار با بهره گیری از آرای مکتب کپنهاگ و مفهوم امنیتی کردن به عنوان چهارچوب نظری، و با تکیه بر مفهوم گفتار_کنش به طور اخص به بررسی سیاست امنیتی کردن جمهوری اسلامی ایران و ابعاد کلامی و عملی این سیاست در عرصه تصمیم گیری سیاست خارجی ایالات متحده در بازه زمانی بعد از یازدهم سپتامبر پرداخته است. بر اساس نظریه کپنهاگ تعریف هویتی بازیگران ...
بیشتر
این نوشتار با بهره گیری از آرای مکتب کپنهاگ و مفهوم امنیتی کردن به عنوان چهارچوب نظری، و با تکیه بر مفهوم گفتار_کنش به طور اخص به بررسی سیاست امنیتی کردن جمهوری اسلامی ایران و ابعاد کلامی و عملی این سیاست در عرصه تصمیم گیری سیاست خارجی ایالات متحده در بازه زمانی بعد از یازدهم سپتامبر پرداخته است. بر اساس نظریه کپنهاگ تعریف هویتی بازیگران از یکدیگر یک برساخته اجتماعی و امری بین الاذهانی است. مفهوم امنیتی کردن مفهوم کانونی نظریه امنیتی کپنهاگ است که بر طبق آن مسایل بر حسب درجه حساسیت به سه دسته مسائل عادی، مسائل سیاسی و مسائل امنیتی تقسیم می شوند. بر اساس این نظریه، فرایند تعریف هویتی ابتدا با تعریف کلامی بازیگران از یکدیگر ساخته شده و سپس با اتخاذ سیاست های امنیتی به صورت عملی جلوه گر می شود. بوش و اوباما هر کدام در دوره ریاست جمهوری چه سیاست امنیتی را سرلوح دستگاه سیاست خارجی قرارا دادند؟ و وجوه اشتراک و افتراق این دو رئیس جمهور و جایگاه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی این دولتها کدامند؟ روند مواجهه این دو رئیس جمهور با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران چگونه بود؟ پژوهش حاضر به این پرسشها می پردازد.
مقالات
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ حسین سلیمی؛ محمدحسین منادی زاده
چکیده
بررسی سیر تحول روابط میان هند و آمریکا بیانگر روابط پر فراز و نشیب میان آنهاست. بااینحال از دهه 1990 به دنبال تحولات اقتصاد جهانی و اتخاذ سیاست اقتصادی بازارمحور، هند در مسیر بازسازی روابط خود با ایالاتمتحده گام برداشت. بعلاوه سیاست توسعه روابط اقتصادی با کشورهای نوظهور در دوره کلینتون، راه را برای جهتگیری مجدد ایالاتمتحده ...
بیشتر
بررسی سیر تحول روابط میان هند و آمریکا بیانگر روابط پر فراز و نشیب میان آنهاست. بااینحال از دهه 1990 به دنبال تحولات اقتصاد جهانی و اتخاذ سیاست اقتصادی بازارمحور، هند در مسیر بازسازی روابط خود با ایالاتمتحده گام برداشت. بعلاوه سیاست توسعه روابط اقتصادی با کشورهای نوظهور در دوره کلینتون، راه را برای جهتگیری مجدد ایالاتمتحده در برداشتهای خود نسبت به هند هموار نمود. با وجود ملاحظات سیاسی و استراتژیک دولت بوش و پیشرفتهای بعدی در روابط دوجانبه، هرگونه چشمانداز بلندمدت همکاری میان ایالاتمتحده و هند، لزوماً باید اهداف اقتصادی و استراتژیک را در نظر بگیرد. بر این اساس در مقاله حاضر سعی شده تا با استفاده از روش کیفی رابطه میان همگرایی اقتصادی و منطق استراتژیک که نهتنها موجب افزایش شکوفایی اقتصادی، بلکه بهرهمندی اهداف استراتژیک دو کشور شده، مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد. لذا در مقابل این سؤال که تحولات اقتصادی در عرصه جهانی، چه تأثیری بر مناسبات هند و ایالاتمتحده داشتهاند؟ میتوان این فرضیه را مطرح ساخت که تحولات اقتصادی و بازارهای جهانی موجب وابستگی متقابل و نزدیکی هند و ایالاتمتحده و درنتیجه افزایش انعطافپذیری آنها در عین اهمیت یافتن صفبندیها برای دستیابی به اهداف استراتژیک شده است. یافتههای مقاله نشان میدهند که نیاز ایالاتمتحده به شرکای بینالمللی در ایجاد اتحادهای حمایتی، و تلاش هند برای کسب خودمختاری استراتژیک از طریق همکاری با ایالاتمتحده و همزمان مصونسازی این تجدید ساختار از طریق روابط نزدیک با دیگر کشورها، به معنای افزایش وابستگی متقابل و گسترش بیسابقه روابط هند و آمریکا است.
مقالات
مهدی زیبائی؛ رضا سیمبر؛ احمد جانسیز
چکیده
نظم خاورمیانه در معنای متعارف آن به دنبال ناآرامیهای عربی وارد مرحلهای نوین شده است که از آن با عنوان نظم پساناآرامیهای عربی یاد میشود. در این میان، نظم مذکور بهعنوان یک کلیت متأثر از طیفی از عوامل دربرگیرنده سطوح فروملی تا فراملی است که هر یک از آنها بهطور جداگانه نیازمند تحلیل و تفحص میباشند. تا آنجا که به موضوع نوشتار ...
بیشتر
نظم خاورمیانه در معنای متعارف آن به دنبال ناآرامیهای عربی وارد مرحلهای نوین شده است که از آن با عنوان نظم پساناآرامیهای عربی یاد میشود. در این میان، نظم مذکور بهعنوان یک کلیت متأثر از طیفی از عوامل دربرگیرنده سطوح فروملی تا فراملی است که هر یک از آنها بهطور جداگانه نیازمند تحلیل و تفحص میباشند. تا آنجا که به موضوع نوشتار حاضر ارتباط دارد، حضور و سیاستهای بازیگران بزرگ بینالمللی تأثیر قابلملاحظهای در جهتگیری نظم مورد بحث داشته است. بهطوریکه بازیگران مذکور با جانبداری از متحدان استراتژیک خود مانع شکلگیری نظمی خودجوش در منطقه بودهاند. مقاله حاضر با علم به متکثر بودن ابعاد نظم خاورمیانه در دوره یاد شده صرفاً به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که رفتار سه بازیگر بزرگ بینالملل: ایالاتمتحده، روسیه و اتحادیه اروپا نسبت به ناآرامیهای عربی و حوادث مرتبط با آنچه تأثیری بر نظم خاورمیانه برجا نهاده است؟ در این راستا فرض بر آن است که تغییر و تحولات خاورمیانه در دوره پسا ناآرامی عربی متأثر از عوامل مختلف (همبسته دولت-جامعه، کشمکشهای ایدئولوژیک، رقابتهای منطقهای و تأثیرات محیط بینالملل) است و در این میان بازیگران عمده بینالملل بخشی تأثیرگذار در این مجموعه بهحساب میآیند. با توجه به ملاحظات فوق در نوشتار پیش رو سعی خواهد شد رفتار سیاسی سه بازیگر مورد اشاره نسبت به ناآرامیهای عربی و حوادث آتی مرتبط با آن در چارچوب لایه بینالملل نظریه جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل مورد بررسی قرار گیرد.
مقالات
علیرضا سمیعی اصفهانی؛ سارا فرحمند
چکیده
«پیشمرگههای کرد» پس از تهاجم داعش، به طور غیررسمی کنترل برخی از مناطق شمالی رها شده توسط نیروهای نظامی عراق را در دست گرفتند و درنتیجه خواستهها برای استقلال کردستان قوت گرفت. این رویداد، پیامدهای داخلی و منطقهای مهمی را میتواند برای اقلیم کردستان عراق درپی داشته باشد. از اینرو، هدف نوشتار پیشرو بر پایۀ روش آیندهپژوهی ...
بیشتر
«پیشمرگههای کرد» پس از تهاجم داعش، به طور غیررسمی کنترل برخی از مناطق شمالی رها شده توسط نیروهای نظامی عراق را در دست گرفتند و درنتیجه خواستهها برای استقلال کردستان قوت گرفت. این رویداد، پیامدهای داخلی و منطقهای مهمی را میتواند برای اقلیم کردستان عراق درپی داشته باشد. از اینرو، هدف نوشتار پیشرو بر پایۀ روش آیندهپژوهی و تکنیک سناریوپردازی، پاسخ به این پرسش اصلی است که با توجه به رویدادهای کنونی و پیش بینی روند آینده آنها، چه سناریوهایی پیشروی حکومت اقلیم کردستان قرار دارد؟ بر این پایه، پنج سناریو در سه دستهبندی را میتوان مطرح نمود: الف) سناریوی مطلوب: 1) انجام مذاکرات اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق، ایران، ترکیه، آمریکا و متحدان غربی آن و اعلام استقلال کردستان؛ 2) استقلال اقلیم کردستان و بهرهگیری از توانمندیهای اقتصادی اربیل برای تاثیرگذاری بر کنشها و واکنشهای سیاسی آینده؛ ب) سناریوی محتمل: 1) میانجیگری بازیگر ثالث و کسب امتیاز اقتصادی و سیاسی در اداره مناطق مورد مناقشه و ایجاد سیستم کنفدرال در ازای تعویق یا کنار گذاشتن استقلال کردستان؛ 2) علام فوری استقلال کردستان عراق پس از شکست مذاکرات احتمالی با حکومت مرکزی عراق و دولتهای منطقهای و فرامنطقهای؛ ج) سناریوی ممکن: ایجاد کردستان بزرگ. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که پیامدهای حاصل از برگزاری رفراندوم 25 سپتامبر 2017، اقلیم کردستان را دچار مشکلات عدیده کرده است؛ بنابراین چنانچه حکومت اقلیم کردستان نتواند بر این بحران غلبه کند بسیاری از دستاوردهای فعلی در حوزه اقتصادی، آزادی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را از دست خواهد داد.
مقالات
علیرضا صحرایی؛ محسن خلیلی؛ مرتضی منشادی؛ روح الله اسلامی
چکیده
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که ...
بیشتر
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که کدامیک از جنبههای پیوستار قدرت در سیاست خارجی، بیشتر طرف توجه فروغی بود؟ نوشتار بر این فرضیه استوار شد که توجه محمدعلی فروغی در پیوستار قدرت، به ابعاد نرم قدرت در سیاست خارجی ایران بوده است. او با آگاهی از شرایط زمانه و معرفت از نظام بینالملل دانسته بود که ایران در ابعاد سخت پیوستار قدرت، توانایی معطوف به عمل ندارد. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تاریخی-تبیینی است.
مقالات
عبدالرضا عالیشاهی؛ یونس فروزان؛ حسین مسعودنیا
چکیده
پس از برگزاری انتخابات پارلمان عراق در 12 مه 2018، ائتلاف سائرون به ریاست مقتدی صدر با در اختیار گرفتن بیشترین کرسیهای پارلمان عراق، سعی در تشکیل دولتی هدفمند و اعمال سیاستهایی داشته است که کشور عراق را به سمت ثبات، توسعه و امنیت سوق دهد. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سؤال است که اصولاً مهمترین ویژگیها و کارکردهای ...
بیشتر
پس از برگزاری انتخابات پارلمان عراق در 12 مه 2018، ائتلاف سائرون به ریاست مقتدی صدر با در اختیار گرفتن بیشترین کرسیهای پارلمان عراق، سعی در تشکیل دولتی هدفمند و اعمال سیاستهایی داشته است که کشور عراق را به سمت ثبات، توسعه و امنیت سوق دهد. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سؤال است که اصولاً مهمترین ویژگیها و کارکردهای پان شیعیسم جریان صدر در عراق پساداعش چیست؟ یافتههای مقاله که بر اساس تئوری شکافهای اجتماعی است، حکایت از این مسئله دارد که سه رویکرد کلان در سیاستهای جریان صدر دیده میشود. نخست اقتدارگرایی شخصی صدر، دوم سیاستهای پراگماتیستی وی در گفتگو با اهل سنت و جریان وهابیسم سعودی و رویکرد کلان سوم حاکی از ناسیونالیسم افراطی وی دارد. در کنار این سه علت اصلی، سه عامل دیگر نیز بهمنزله دلایل تسهیل کننده در نظر گرفته شدهاند که عبارتند از: عدم دخالت مرجعیت نجف در مسائل سیاسی، چالش با نیروهای حشدالشعبی و اتخاذ مواضع مبهم و دوپهلو در قبال جمهوری اسلامی ایران و سوریه. روش تحقیق مقاله حاضر تبیینی و بهرهگیری از منابع مکتوب و مجازی است.
مقالات
غلامعلی قاسمی؛ محمد ستایش پور
چکیده
دزدی دریایی به عنوان کهنترین جنایت بینالمللی به شکلی نوین در گستره بینالمللی ظهور و بروز یافته و جمهوری اسلامی ایران را نیز درگیر کرده و شوربختانه خسارات مادی و معنوی وارد نموده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان متصدی اصلی صلح و امنیت بینالمللی، بارها (ازجمله صدور دو قطعنامه در نوامبر 2016 میلادی) بر لزوم مقابله با دزدی ...
بیشتر
دزدی دریایی به عنوان کهنترین جنایت بینالمللی به شکلی نوین در گستره بینالمللی ظهور و بروز یافته و جمهوری اسلامی ایران را نیز درگیر کرده و شوربختانه خسارات مادی و معنوی وارد نموده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان متصدی اصلی صلح و امنیت بینالمللی، بارها (ازجمله صدور دو قطعنامه در نوامبر 2016 میلادی) بر لزوم مقابله با دزدی دریایی نوین تصریح و تأکید داشته است. با اینکه قطعنامههای صادره از سوی این نهاد سیاسی، در قالب قطعنامههای توصیهای هستند اما متضمن نکات قابلتوجهی ازجمله احراز دزدی دریایی نوین به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی، لزوم همکاری بینالمللی و تجلی حقوق همکاری، بایستگی گروه ارتباط، استفاده از تمام اقدامات و شیوههای ضروری و لزوم بهره جستن از مقررههای مختلف دانسته میشوند. با تدقیق در عناصر جرم دزدی دریایی تحولیافته و چندوچون سازوکارهای کنونی جامعه بینالمللی و خاصه، ایران با توجه به راهکارهای توصیهای در قطعنامههای شورای امنیت، میشود گفت استفاده از ظرفیتهای موجود، بالأخص صلاحیت جهانی، بهمراتب مقتضیتر از آن است که چشمانتظار تأسیس دادگاهی ویژه ماند. با این که شورا بر تأسیس دادگاه ویژه تصریح دارد اما عملکرد و عبارتپردازیهای این نهاد بهخصوص در قیاس با صبغه آن، نشان از نبود عزم جدی در این شورا دارد. گفتنی است که راهکار اساسی برای پیشگیری از وقوع این دزدیها، تقویت دولت سومالی در اعمال اقتدارات حاکمیتی است. هراندازه که این اقدامات از طریق نهادهای منطقهای، ازجمله اتحادیه آفریقا تحقق پذیرد کارآمدتر خواهد بود.
مقالات
زهرا مبینی کشه؛ علی امیدی
چکیده
در قرن بیست و یکم، پدیده تروریسم روندها و ویژگیهای متمایزی از خود نشان داده است. با اینکه تروریسم منحصر به این قرن نیست، اما بعد از حادثه تروریستی 11 سپتامبر، توجه جهانی بیشتر از همیشه به گروهها و سازمانهای تروریستی جلب گردید و درواقع از این زمان بود که مسئله تروریسم و چگونگی مبارزه با آن به یکی از پارادایمهای تجزیهوتحلیل روابط ...
بیشتر
در قرن بیست و یکم، پدیده تروریسم روندها و ویژگیهای متمایزی از خود نشان داده است. با اینکه تروریسم منحصر به این قرن نیست، اما بعد از حادثه تروریستی 11 سپتامبر، توجه جهانی بیشتر از همیشه به گروهها و سازمانهای تروریستی جلب گردید و درواقع از این زمان بود که مسئله تروریسم و چگونگی مبارزه با آن به یکی از پارادایمهای تجزیهوتحلیل روابط بینالملل و سیاست جهانی تبدیل شد. بنابراین با توجه به سطح رو به رشد تهدیدات تروریستی، دامنه بینالمللی آن و امکان استفاده تروریسم از سلاحهای غیر متعارف، تبیین و شناخت تحولات آینده تروریسم بینالملل برای مقابله با آن ضروری به نظر میرسد. بنابراین هدف از نوشتن این مقاله پاسخگویی به این پرسش است که در سالهای آینده، چه تغییراتی در روند، روش و فعالیتهای گروههای تروریستی ایجادمیشود. تجزیهوتحلیل دادههای موجود مبتنی بر روش تحلیل روند نمایانگر آن است که استفاده از سلاحهای غیر متعارف توسط تروریستها در آینده گسترش مییابد، تهدیدات ناشی از تروریسم سایبری و اینترنتی در آینده افزایش مییابد، تروریستها در آینده از حملات انتحاری بیشتری استفاده خواهند کرد و در مدیریت تهدیدات تروریستی در آینده، تروریسم وطنی نقش مهمی ایفا میکند.
مقالات
فاطمه محسنی جیهانی؛ سید احمد طباطبایی
چکیده
پیشرفت تکنولوژی در زمینه تسلیحات، موجب تلاشهایی برای ساخت سلاحهای کاملاً خودمختار شده است. این سلاحهای رباتیک قادرند بدون دخالت انسان و بهطور مستقل هدف حمله را در میدان مخاصمه انتخاب کرده و به سمت آن شلیک کنند. این قابلیت، چالشهای اساسی زیادی را در خصوص مطابقت کاربرد این سلاحها با اصول حقوق بشر و حقوق بشردوستانه ایجاد کرده ...
بیشتر
پیشرفت تکنولوژی در زمینه تسلیحات، موجب تلاشهایی برای ساخت سلاحهای کاملاً خودمختار شده است. این سلاحهای رباتیک قادرند بدون دخالت انسان و بهطور مستقل هدف حمله را در میدان مخاصمه انتخاب کرده و به سمت آن شلیک کنند. این قابلیت، چالشهای اساسی زیادی را در خصوص مطابقت کاربرد این سلاحها با اصول حقوق بشر و حقوق بشردوستانه ایجاد کرده است. مقاله پیش رو بهخصوص توانایی این سلاحها در خصوص حمایت و حفاظت از غیرنظامیان و رعایت اصل تفکیک و تناسب را مورد بررسی قرار میدهد. مخالفان کاربرد سلاحهای کاملاً خودمختار بر این اعتقاد هستند که این سلاحها نمیتوانند مانند انسان تصمیم بگیرند، قضاوت کنند و درک محیطهای پیچیده برایشان مشکل است؛ درنتیجه نمیتوانند الزامات حقوق بشردوستانه ازجمله اصل تفکیک و تناسب را در جنگ برآورده کنند. در مقابل، طرفداران کاربرد سلاحهای خودمختار ادعا میکنند قوانین در حال پیشرفت است و این پیشرفت ظرفیت تنظیم و کنترل این سلاحها در پرتو قواعد حقوق بشردوستانه را دارد. این تحقیق به این نتیجه میرسد که سلاحهای کاملاً خودمختار ممکن است در مناطق خارج از سکنه، بیابانها و مناطق دریایی که عاری از افراد عادی و غیرنظامی هستند بتوانند کاربرد داشته باشند و اصول تفکیک و تناسب را حتی بهتر از انسانها اعمال کنند، اما در دیگر موارد تردیدهایی بسیار جدی وجود دارد.