مقالات
هادی اعظمی؛ سید هادی زرقانی؛ علی اکبر دبیری
چکیده
از آنجایی که منطقهگرایی به معنای بذل توجه ویژه به یک منطقه جغرافیایی مشخص است، کشورها برای عضویت و شکل دهی به سازمانهای منطقهای و تحقق منافع و ایده آلهایشان به مناطقی توجه میکنند که بیشترین وابستگی اقتصادی، سیاسی- امنیتی و فرهنگی را به آن داشته باشند. در واقع، دولتها سازمانهای منطقهای را براساس اولویتهای منطقهای و ...
بیشتر
از آنجایی که منطقهگرایی به معنای بذل توجه ویژه به یک منطقه جغرافیایی مشخص است، کشورها برای عضویت و شکل دهی به سازمانهای منطقهای و تحقق منافع و ایده آلهایشان به مناطقی توجه میکنند که بیشترین وابستگی اقتصادی، سیاسی- امنیتی و فرهنگی را به آن داشته باشند. در واقع، دولتها سازمانهای منطقهای را براساس اولویتهای منطقهای و دیدگاههای ژئوپلیتیک خود بر میگزینند. در این پژوهش با استفاده از ساختار فضائی نظریه سیستم ژئوپلیتیک جهانی، به بررسی جایگاه کشورهای سازمان همکاری شانگهای و نیز ایران در قلمرو ژئواستراتژیک و مناطق ژئوپلیتیک پرداخته شده و زمینههای جغرافیایی و اولویتهای منطقهای اعضای آن مشخص گردیده است. در نهایت دیدگاههای ژئوپلیتیک چین و روسیه به عنوان دو قدرت اصلی این سازمان و ایران به عنوان عضو ناظر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است نشان میدهد که بر خلاف روسیه و چین که شکل دهی و عضویت در این سازمان بر اساس اولویتهای منطقهای و دیدگاههای ژئوپلیتیک آنها صورت پذیرفته است، عضویت ایران در این سازمان انطباق چندانی با اولویت منطقهای و هویت ژئوپلیتیک آن ندارد.
مقالات
محمدرضا حافظ نیا؛ زهرا احمدی پور؛ چمران بویه
چکیده
رفتار سیاسی یک کشور در عرصة فرامرزی و جهانی برگرفته از «ژئوپلیتیک» و اهداف معطوف به آن است. شناخت ماهیت ژئوپلیتیک یک کشور به درک و تحلیل نوع رفتار و کنش های ژئوپلیتیک آن کمک خواهد کرد. مقاله حاضر ویژگی ها و خصوصیات ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران را مورد مداقه قرار داده و به دنبال پاسخ به این پرسش است که عوامل مؤثر در شکل گیری قلمروهای ...
بیشتر
رفتار سیاسی یک کشور در عرصة فرامرزی و جهانی برگرفته از «ژئوپلیتیک» و اهداف معطوف به آن است. شناخت ماهیت ژئوپلیتیک یک کشور به درک و تحلیل نوع رفتار و کنش های ژئوپلیتیک آن کمک خواهد کرد. مقاله حاضر ویژگی ها و خصوصیات ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران را مورد مداقه قرار داده و به دنبال پاسخ به این پرسش است که عوامل مؤثر در شکل گیری قلمروهای ژئوپلیتیک ایران کدامند؟ در پاسخ، این فرضیه را مطرح کردهایم که شکلگیری قلمروهای ژئوپلیتیک ایران متأثر از مؤلفههایی چون «موقعیت جغرافیایی»، «ایدئولوژی»، «منافع اقتصادی» و «فرهنگ سیاسی» است که نمود عینی آنها در اسناد بالادستی و رسمی همچون قانون اساسی و منابع غیر رسمی تبلور یافته است. در این خصوص پرسش نامه ای طرح و یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران رشتة جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در مورد میزان تأثیر این مؤلفهها نظر دادهاند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در شکل گیری قلمروهای ژئوپلیتیک ایران عامل «ایدئولوژی» بیشترین تأثیر و عامل «منافع اقتصادی» کمترین تأثیر را داشته است. همچنین یافته ها نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران 14 قلمرو شامل 1) جهان اسلام، 2) قلمرو شیعی، 3) قلمرو فرهنگ و تمدن ایران، 4) قلمرو خاورمیانه، 5) قلمرو خلیجفارس، 6) قلمرو کشورهای رقیب و معارض با آمریکا، 7) قلمروهای متخاصم با اسرائیل، 8) قلمرو مستضعفان جهان 9) قلمرو جنبشهای آزادیبخش جهان، 10) قلمرو آسیای مرکزی، 11) قلمرو کاسپین، 12) قلمرو قفقاز، 13) قلمرو آسیای جنوبی و 14) قلمرو آمریکای لاتین است که در این میان از نظر ژئوپلیتیک، قلمرو شیعی بیشترین و قلمرو کاسپین کم ترین اهمیت را در استراتژی ها و کنش های ژئوپلیتیک ایران دارد.
مقالات
سعید خالوزاده
چکیده
فعالیتهای هستهای ایران یکی از مهمترین چالشهایی است که بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی سایه افکنده و علاوه بر مناسبات سیاسی، جنبههای دیگر روابط ایران و اروپا را هم تحتالشعاع قرار داده است. ارزیابی روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی نشان میدهد که اختلافات دو طرف طی سالهای اخیر پررنگتر و منجر ...
بیشتر
فعالیتهای هستهای ایران یکی از مهمترین چالشهایی است که بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی سایه افکنده و علاوه بر مناسبات سیاسی، جنبههای دیگر روابط ایران و اروپا را هم تحتالشعاع قرار داده است. ارزیابی روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی نشان میدهد که اختلافات دو طرف طی سالهای اخیر پررنگتر و منجر به رادیکالشدن موضع اتحادیة اروپا در قبال ایران شده است. در این مقاله، به بررسی تأثیر چالشهای ناشی از فعالیتهای هستهای ایران بر روابط جمهوری اسلامی و اتحایةاروپا میپردازیم. پرسش اصلی این نوشتار عبارت است از اینکه چرا اتحادیة اروپا در برخورد با فعالیتهای هستهای ایران از گزینة آمریکا یعنی «کاربرد زور» حمایت و با آن همراهی نکرده است. فرضیة اصلی مقاله آن است که اتحادیة اروپا با ردّ گزینة توسل به زور، دیپلماسی تحریم شدید ایران را جایگزین کرده و آمریکا را با خود همراه ساخته است. در این راستا، اعمال فشار، مجازاتهای اقتصادی و تحریمهای فراگیر و حمایت از صدور قطعنامههای ضد ایرانی توسط «شورای امنیت»، در هماهنگی کامل با آمریکا مورد توجه اتحادیة اروپایی است. مقطع مورد نظر این مقاله، عمدتاً ده سال اخیر و بهخصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم در ایران است. همچنین به نقش برجستة آمریکا در این رابطه، اشاره میشود.
مقالات
سید محمد کاظم سجاد پور؛ مهرداد پهلوانی
چکیده
روابط بینالملل آکنده از افسانه و واقعیت است. در مورد روابط هند و آمریکا و جایگاه ایران در روابط این دو کشور هم در چند سال اخیر افسانههای فراوانی ساخته شده است. برخی افسانهها هند را نیازمند برقراری رابطه با آمریکا میدانند و بر این اساس، تصمیمات سیاست خارجی هند تابع آمریکا تلقی میشود. در مقابل، برخی افسانهها با توجه به اوضاع ...
بیشتر
روابط بینالملل آکنده از افسانه و واقعیت است. در مورد روابط هند و آمریکا و جایگاه ایران در روابط این دو کشور هم در چند سال اخیر افسانههای فراوانی ساخته شده است. برخی افسانهها هند را نیازمند برقراری رابطه با آمریکا میدانند و بر این اساس، تصمیمات سیاست خارجی هند تابع آمریکا تلقی میشود. در مقابل، برخی افسانهها با توجه به اوضاع اقتصادی آمریکا و آغاز بحران اقتصادی در غرب، این کشور را در تلاش برای یافتن بازارهای جدید و تقویت همکاری با قدرتهای در حال ظهوری همچون هند دانستهاند و برای نمونه به سفر اوباما به هندوستان در سال 2010 اشاره میکنند. در هر یک از این، افسانهها جایگاهی متفاوت برای ایران در روابط هند و آمریکا ترسیم شده است. آن دسته از افسانهها که هند را تابع آمریکا میدانند، معتقدند سیاست هند در قبال ایران تابعی از روابط ایران و آمریکا است. اما دسته دیگری از افسانهها معتقد به سیاست خارجی مستقل برای هند در قبال ایران است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی دیدگاههای مختلف در مورد روابط هند و آمریکا و جایگاه ایران در این رابطه، موقعیت واقعی ایران در مناسبات هند و آمریکا تبیین شود. در حقیقت با توجه به منافع ملّی هندوستان و رویکرد منفعت – محور نخبگان این کشور و نیز با توجه به مزیتهای اقتصادی، امنیتی و استراتژیک ایران، جایگاه این کشور در در سیاست خارجی هند تثبیت شده است.
مقالات
الهه کولایی؛ محمّد صداقت
چکیده
«سازمان کشورهای مستقل همسود» در دسامبر 1991م بهوسیلة روسیة سفید، روسیه و اوکراین در «مینسک» (مرکز روسیة سفید) پایهگذاری شد. اهداف تشکیل این سازمان عبارت بود از: گسترش روابط دوستانه بین اعضا، حسن همجواری و افزایش همکاری کشورهای عضو و درک و اعتماد متقابل. «سازمان کشورهای مستقل همسود» یکی از مهمترین سازمانهای منطقهای در ...
بیشتر
«سازمان کشورهای مستقل همسود» در دسامبر 1991م بهوسیلة روسیة سفید، روسیه و اوکراین در «مینسک» (مرکز روسیة سفید) پایهگذاری شد. اهداف تشکیل این سازمان عبارت بود از: گسترش روابط دوستانه بین اعضا، حسن همجواری و افزایش همکاری کشورهای عضو و درک و اعتماد متقابل. «سازمان کشورهای مستقل همسود» یکی از مهمترین سازمانهای منطقهای در آسیای مرکزی و قفقاز تلقی میشود. با تشکیل این سازمان، نشستها و گردهماییهای بسیاری برگزار شد و توافقنامههای زیادی به امضا رسید، ولی اهدافی که این سازمان برای تحقق آنها تأسیس شده است، محقق نشد. هدف این نوشتار بررسی چهار عوامل ناکامی این سازمان در مسیر همگرایی اعضاء است. چهار عامل عبارتند از: نگرانی کشورهای تازه استقلالیافته از احیای نفوذ روسیه، جریانهای تجزیهطلب و اختلافهای مرزی، اختلاف اعضای این سازمان و نیز رقابت آمریکا و روسیه در «خارج نزدیک». نویسندگان با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» دادههای این پژوهش را مورد آزمون قرار دادهاند تا روشن شود چه عواملی سبب شکل نگرفتن همگرایی در سازمان «کشورهای مستقل همسود» شده است.
مقالات
اصغر کیوان حسینی؛ معصومه زارعی هدک
چکیده
پیروزی انقلاب اسلامی از مهمترین تحولاتی است که در طول سه دهۀ گذشته رفتار خارجی اسرائیل و سیاستهای لابی مدافع آن (در آمریکا) را دستخوش تحول ساخته؛ تغییری که از یک سو باعث شد متغیر «تهدید ایران» در روابط میان این رژیم با آمریکا جایگاه ویژهای یابد و از سوی دیگر، این تهدید به زمینهای خاص برای تلاشهای لابی یهود در مسیر تأثیرگذاری ...
بیشتر
پیروزی انقلاب اسلامی از مهمترین تحولاتی است که در طول سه دهۀ گذشته رفتار خارجی اسرائیل و سیاستهای لابی مدافع آن (در آمریکا) را دستخوش تحول ساخته؛ تغییری که از یک سو باعث شد متغیر «تهدید ایران» در روابط میان این رژیم با آمریکا جایگاه ویژهای یابد و از سوی دیگر، این تهدید به زمینهای خاص برای تلاشهای لابی یهود در مسیر تأثیرگذاری بر سیاست خاورمیانهای واشنگتن تبدیل گردد. در این نوشتار سعی شده که بر مبنای مبحث نظری «امنیت هستیشناختی»، سه دورۀ تاریخی «پیروزی انقلاب اسلامی»، «دهۀ نود» و «مقطع پس از یازدهم سپتامبر» مورد بررسی قرار گیرد. در این بازخوانی برداشتی که در هر دوره نسبت به تهدید ناشی از ایران شکل گرفته، و عملکرد رژیم اسراییل و لابی حامی آن در آمریکا در مسیر مقابله با تهدید مزبور، مورد نظر بوده است. در این میان، بررسی ابعاد چند وجهی این رویکرد مقابلهگرا در بستر مبارزه با تروریسم، بخش محوری این مقاله است.