نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم سیاسی ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد، ایران
2 استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد، ایران
3 دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد، ایران فردوسی مشهد
چکیده
سیاستگذاری خارجی و تأمین منافع ملی از طریق آن، یکی از اساسیترین نیازها و بههمانسان از پیچیدهترین وظایفی برای همه دولتهای ملی بهشمار میآید. افغانستان نیز در طول تاریخ، مسیر دشواری را برای دستیابی به اهداف و منافع ملی طی کرده و با در نظر گرفتن نیازها و امکانات ملی خویش، جهتگیریها و رویکردهای متعددی را در سیاست خارجی خود اتخاذ و دنبال کرده است. دراینمیان، دورۀ بیست-سالۀ اخیر که با استقرار نظام جمهوری و تحولات چشمگیر در معادلات منطقهای و فرامنطقهای و درعینحال تهدیدات فراوان بهویژه امنیتی برای افغانستان همراه بود، از اهمیت بالایی در سیاست خارجی کشور برخوردار است. ازاینجهت، نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که «نشانههای امنیتیشدن سیاست خارجی افغانستان بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱م چه بوده و در چه سطوحی بازنمایی شده-اند؟» فرضیۀ پژوهش این است که «یکی از بارزترین ویژگیهای سیاست خارجی افغانستان در دورۀ مورد بررسی، جنبۀ امنیتی آن بوده که اتخاذ رویکرد امنیتی- نظامی و برنامههای خلع سلاح به همراه پیشبرد پروسۀ صلح در سطح داخلی و نیز، رویکرد سیاسی- امنیتی و ائتلاف راهبردی- امنیتی همراه با لابیگری در نشستهای دو و چندجانبۀ دولتی و همایشهای منطقهای و فرامنطقهای در سطح خارجی، از مهمترین نشانههای آن بودهاند». بهمنظور بررسی این فرضیه، چارچوب نظری امنیتیکردن و روش کیفی مبتنی بر رویکرد تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفته و دادههای این پژوهش از منابع کتابخانهای و اینترنتی استخراج شده است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله