نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
. استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
هدف این مقاله بررسی پیشرانهای اوراسیاگرایی جدید ایران و تحلیل اهداف و دورنمای آن در دوره روحانی است. راهبرد پیشین در این زمینه زیر عنوان «نگاهبهشرق» به دلایل مختلفی چون شناخت نادقیق از روندها و قدرتهای اوراسیایی، اجماع اندک، سیاستزدگی و امریکازدگی دستاورد مشخصی نداشت و اساساً واکنشی به فشارهای امریکا بود. هرچند این فشارها متغیری همچنان مهم در نواوراسیاگرایی جدید ایران است، اما در رویکرد جدید سعی شده ضمن تلاش برای کاهش اثر این متغیر، سیاست فعالتری برای مشارکت در پویاییهای جدید اوراسیایی اتخاذ شود. این مقاله با روش کیفی- سیستمی و توجه به برهمکنش متغیرها، کارگزاران و موضوعات مختلف در سطوح منطقهای و بینالمللی و در چهارچوب «بیندولتگراییجدید»، جنبههای نظری و عملی نواوراسیاگرایی ایران را بررسی میکند. احتراز از سیاستزدگی، رویکرد تعدیل فشار و نه ضرورتاً مقابله با امریکا، اجماع بیشتر داخلی، سیاست چندبرداری، تأکید بر ژئواکونومی به جای ژئوپولیتیک و نگاه جامع و نه جزئینگر از وجوه عمده اوراسیاگرایی جدید ایران هستند. بهعنوان نتیجه، تأکید میشود که هرچند فشار امریکا عامل «اجبارآمیز» مهمی در اوراسیاگرایی جدید ایران است، اما تلاش برای انطباق با تحولات فزاینده بینالمللی و اوراسیایی در شرایط گذار به نظم جدید نیز متغیر «انتخابی» مهمی در شکلگیری این سیاست است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله