نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه حقوق دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
قرار صلاحیت در وضعیت میانمار به تقاضای دادستان واجد دستاورد جدیدی است که در رویه قضایی دیوان کیفری بینالمللی سابقه ندارد. تقاضای دادستان برای صدور قرار صلاحیت کیفری به ماده (3)19 اساسنامه متکی است. این در حالی است که اعمال صلاحیت در وضعیت میانمار با مانع عدم عضویت آن در دیوان کیفری بینالمللی مواجه است. اما شعبه مقدماتی با برقراری ارتباط میان مواد (3)19 و (a)(2)12 اساسنامه درصدد ارائه دستاورد جدیدی برای تمام دولتهای غیرعضو دیوان کیفری بینالمللی است که بررسی ابعاد آن واجد اهمیت و از اهداف و موضوع این نوشتار است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و با اتکاء به مقررات اساسنامه و رویه قضایی دیوان کیفری بینالمللی میباشد تا به سوال اصلی پژوهش پاسخ داده شود. سوال پژوهش این است که دستاورد قرار صلاحیت کیفری در وضعیت میانمار برای جامعه بینالمللی چیست؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که توسعه صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی از قلمرو سرزمینی دولت عضو بنگلادش به قلمرو سرزمینی دولت غیرعضو میانمار دستاورد قرار صلاحیت کیفری در وضعیت میانمار است که مشابه آن تاکنون در رویه قضایی مفقود بوده است. بر این اساس وضعیت مجرمانه دولتها بهخاطر عدم عضویت آنها در دیوان کیفری بینالمللی یا عدم ارجاع وضعیت آنها از سوی شورای امنیت دیگر از صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی خارج نیست، مشروط به اینکه جرم در دو قلمرو سرزمینی دولت عضو و غیرعضو دیوان کیفری بینالمللی ارتکاب یابد. در این شرایط عضویت یک دولت در عدم عضویت دولت دیگر تاثیر مثبت میگذارد و وضعیت مجرمانه آن را پیشروی قضات دیوان کیفری بینالمللی قرار میدهد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله