نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تخصصی روابط بینالملل، گروه علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان
2 دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان(نویسنده مسئول)
3 دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
چکیده
پس از پایان جنگ سرد، چین همواره روابط خود با دو منطقهی خلیج فارس و آسیای مرکزی را توسعه داده است. توسعة روابط چین با دو منطقه یاد شده، برای جمهوری اسلامی ایران که یکی از قدرتهای مهم هر دو منطقه است، پیامدهای مختلفی داشته و دارد. با این حال، سیاست خارجی هر دو کشور در قبال یکدیگر تا امروز یکدست نبوده است. چین بهعنوان یک ابرقدرت جهانی در حال ظهور وارد تعامل با جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای شده است. این وضعیت سبب عدم تقارن در روابط دو کشور شده است. پرسش اساسی که این پژوهش قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است چرا و چگونه میتوان عدم تقارن موجود در روابط ایران و چین در دو منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، باوجود برخی تعارضها در منافع، توضیح داد؟ مقالهی حاضر، با استفاده از روش کیفی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و از طریق منابع کتابخانهای و اینترنتی این فرضیه را بررسی میکند که روابط نامتقارن ایران و هم چین، بهویژه در آسیای مرکزی و خلیج فارس، از طریق عملگرایی موجود در سیاست خارجی این دو کشور قابل درک است؛ هر چند رویکرد عمل گرایانه آنها لزوماً یکی نیست.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله