نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری علوم سیاسی، استادیار دانشگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) آجا،تهران، ایران

2 استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

3 دانشیار گروه مدیریت دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران

چکیده

سیاست جهانی، پس از فروپاشی نظام دوقطبی، به مرحلۀ نوینی از زیست خود گام نهاده است که به‌دلیل پیچیدگی و افزایش عدم‌قطعیت‌های محیط بین‌المللی، شکست یکجانبه‌گرایی و افول نسبی هژمونی، تنوع در کنشگران رسمی و غیررسمی، چرخش‌های نظری، مفهومی، و معنایی در روابط بین‌الملل و پیدایش قدرت‌های نوظهور، بر آشوبناکی این محیط بیش‌از‌پیش افزوده شده است. تأمل و تفکر دربارۀ اینکه آیندۀ نظم بین‌المللی پس از سپری کردن دوران گذار به چه سویی خواهد رفت و کشورها و قدرت‌های نوظهور در آن چه جایگاهی خواهند داشت، به یکی از مسائل و مباحث نظری مهم در میان اندیشمندان و سیاستمداران تبدیل شده و همۀ کشورها، خواهان دستیابی به جایگاه مطلوب‌تر و سهم بیشتری برای نقش‌آفرینی در آیندۀ نظام بین‌الملل هستند. پژوهش حاضر، در پی پاسخ‌گویی به این پرسش است که «براساس چشم‌اندازها و روایت‌های مطرح‌شده دربارۀ آیندۀ نظم جهانی و برپایۀ همگرایی و واگرایی میان قدرت‌های نوظهور و سنتی نظام بین‌الملل، چه نظم‌هایی در آیندۀ نظام بین‌الملل، از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهند بود؟» و «سناریوهای برتر آیندۀ نظم بین‌المللی، چه سناریوهایی هستند؟» پژوهش حاضر، دارای رویکرد آینده‌پژوهی بوده و از روش تحلیل ساختار و راهبرد بازیگران استفاده کرده است. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از طریق نرم‌افزار مکتور انجام شده و جامعۀ آماری پژوهش، تعداد 25 نفر از خبرگان دانشگاهی را که به‌صورت نمونه‌گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده‌اند، دربرمی‌گیرد. یافته‌های پژوهش، بیانگر این است که اگرچه آیندۀ نظم بین‌الملل، به‌دلیل پیچیدگی و سیال بودن محیط و عدم‌قطعیت‌های پرشمار، دچار ابهام است، اما برپایۀ کنشگری قدرت‌های نوظهور در تعامل و رقابت با قدرت‌های سنتی، تمایل بازیگران به وقوع نظام چندقطبی، چندمرکزی، و جهان مناطق، بیش از سایر چشم‌اندازها است.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image