خلیل اله سردارنیا؛ محمد فلاح؛ هنگامه البرزی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش ارائه پاسخ تحلیلی از منظر اقتصاد سیاسی و نیز جامعه شناختی سیاسی به این پرسش است: تحریمهای شدید نفتی و بانکی مرتبط با آن در بستر تنشهای سیاسی و هستهای بین ایران و ایالات متحده آمریکا و هم پیمانان غربی آن چه تاثیری بر امنیت ملی ایران در دهه 1390 شمسی داشته است؟ فرضیه پژوهش آن است که با توجه به وابستگی شدید بودجه ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش ارائه پاسخ تحلیلی از منظر اقتصاد سیاسی و نیز جامعه شناختی سیاسی به این پرسش است: تحریمهای شدید نفتی و بانکی مرتبط با آن در بستر تنشهای سیاسی و هستهای بین ایران و ایالات متحده آمریکا و هم پیمانان غربی آن چه تاثیری بر امنیت ملی ایران در دهه 1390 شمسی داشته است؟ فرضیه پژوهش آن است که با توجه به وابستگی شدید بودجه دولت ایران به درآمدهای نفتی، تحریم نفتی و کاهش شدید این درآمدها، امنیت ملی ایران در ابعاد اقتصادی و سیاسی را آسیبپذیر ساخته است. این مطالعه با روش تبیینی – تحلیلی و روش کتابخانهای و اینترنتی برای دادهها در چارچوب رویکرد جامعه بنیاد مکتب کپنهاگ به امنیت ملی انجام شده است. یافتهها حاکی از آن است که تحریمهای نفتی در یک دهه اخیر به ویژه در دوره ریاست جمهوری ترامپ این پیامدهای منفی را بر اقتصاد ایران داشته است: ناعتمادی و کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی و داخلی، کاهش تولید در بخشهای صنعتی و کشاورزی، عدم انتقال دانش فنی در نفت، بیکاری فزاینده، تورم شدید و بی سابقه ناشی از تحریم و نقدینگی بالای ناشی از استقراضهای بیرویه دولت از بانک مرکزی و چاپ اسکناس، گسترش فساد اقتصادی در اشکال قاچاق، احتکار، اختلاس، رانت جویی، افزایش ضریب جینی یا نابرابری و شکاف طبقاتی شدید، آسیب پذیری شدید سرمایهگذاری صاحبان سرمایههای کوچک و میانی در بورس و جاهای دیگر. چنین پیامدهای منفی ناشی از تحریمها به ویژه در نیمه دوم دهه 1390 سبب رخ دادن اعتراضات ساختارشکن، رادیکال و زنجیروار با پیوندهای افقی بین اعتراضات اصناف و گروههای اجتماعی در شکل خیابانی شدند
خلیل اله سردارنیا؛ علیرضا انصاری
چکیده
گذار دموکراتیک از بالا به پایین، یکی از گذارهایی است که توسط حکومتها در واکنش به الزامات و ضرورتهای داخلی و بینالمللی روی میدهد. این نوع گذار، با آزادسازی سیاسی یا دموکراسی حداقلی شروع میشود و با فراهمشدن شرایط مطلوب و مسئولیتپذیری در حکومت، مردم و نهادهای مدنی در گذر زمان میتواند به تحکیم دموکراسی بینجامد. با اتخاذ رویکرد ...
بیشتر
گذار دموکراتیک از بالا به پایین، یکی از گذارهایی است که توسط حکومتها در واکنش به الزامات و ضرورتهای داخلی و بینالمللی روی میدهد. این نوع گذار، با آزادسازی سیاسی یا دموکراسی حداقلی شروع میشود و با فراهمشدن شرایط مطلوب و مسئولیتپذیری در حکومت، مردم و نهادهای مدنی در گذر زمان میتواند به تحکیم دموکراسی بینجامد. با اتخاذ رویکرد جامعهشناختی سیاسی و با روش تبیینی علی- تحلیلی، هدف مهم از انجام این پژوهش، پاسخ به این پرسش اصلی است که: مهمترین ریشهها یا عوامل مؤثر بر آغاز آزادسازی و دموکراسی تدریجی در کویت از دههی 1990 به اینسو چه بودهاند؟ فرضیهی پژوهش: مهمترین عوامل مؤثر بر آزادسازی سیاسی یا دموکراسی تدریجی از بالا به پایین در کویت از دههی 1990 به اینسو عبارتاند از: تهاجم عراق به کویت بهمثابه فرصتساز مهم خارجی، تشدید دموکراسیخواهی از سوی نهادها و فعالان مدنی و جنبشهای اجتماعی، اختلافات سیاسی در بلوک قدرت یا هیئت حاکمه و تأثیرات فکری- نگرشی و بسیجی مطبوعات و اینترنت. یافتههای تحقیق حاکی از آن هستند که حکومت کویت در تمایز با سایر کشورهای عربی منطقه، در بستر الزامات و ضرورتهای یادشده بهسمت نوعی واقعبینی و زمانشناسی مصلحتجویانه حرکت کرد و آزادسازی سیاسی تدریجی را آغاز کرده و بهصورت کنترلشده ادامه داده است. این گذار عمدتاً جنبهی تاکتیکی برای حفظ حکومت و بقای سیاسی بوده است، تا ماهوی و در آینده با چالشهای مهمی مواجه خواهد بود.
خلیل اله سردارنیا
چکیده
دیپلماسی عمومی، اصطلاحی است که در چند دهه اخیر به تاثیر از گسترش اینترنت و شبکه های خبری ماهواره ای به صورت فزاینده مورد توجه محافل علمی – آکادمیک و دیپلماتیک قرار گرفته است. این نوع دیپلماسی در ارتباط با نفوذ، هدایت و بسیج افکار عمومی در راستای اهداف کنشگران حکومتی و غیر حکومتی به کار می رود. در این نوشتار، نگارنده در صدد ارائه پاسخ ...
بیشتر
دیپلماسی عمومی، اصطلاحی است که در چند دهه اخیر به تاثیر از گسترش اینترنت و شبکه های خبری ماهواره ای به صورت فزاینده مورد توجه محافل علمی – آکادمیک و دیپلماتیک قرار گرفته است. این نوع دیپلماسی در ارتباط با نفوذ، هدایت و بسیج افکار عمومی در راستای اهداف کنشگران حکومتی و غیر حکومتی به کار می رود. در این نوشتار، نگارنده در صدد ارائه پاسخ تحلیلی به این سوال است که چرا شبکه ماهواره ای الجزیره با وجود کمتر از دو دهه فعالیت رسانه ای، نسبت به شبکه های ماهواره ای غربی در دیپلماسی عمومی و نفوذ در افکار عمومی در جهان عرب از موفقیت زیادی برخوردار بوده است؟ مهمترین دلایل در موفقیت این شبکه عبارتند از: استقلال و تابوشکنی سیاسی در پوشش خبری- تصویری، محتوای انتقادی و تحلیلی، نقد سلطه و مداخله ایالات متحده آمریکا در منطقه، گفتمان رسانه ای پان عرب و پان اسلامی، دفاع از حقوق مردم فلسطین، تکنیک ها و ساختار نوین و جذاب در پوشش خبری - تصویری و میزگردهای تحلیلی با تمرکز بر مسائل مهم منطقه. در این تحقیق، روش تحقیق از نوع تحلیل ثانویه داده ها و نیز روش تبیین علی تحلیلی- استدلالی است. مهمترین یافته این تحقیق آن است که شبکه ماهواره ای الجزیره از موفقیت شایان توجهی در دیپلماسی عمومی منطقه ای و نفوذ و بسیج افکار عمومی در خاورمیانه و شمال آفریقا برخوردار بوده است.