نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانش آموختۀ دکتری روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران(نویسنده مسئول)
چکیده
تحولپژوهشی و رویکردسنجی یکی از مباحث مهم در فهم وضعیت پژوهشی یک دانش در بازهی مشخص زمانی و در یک جامعهی دانشگاهی یا پژوهشی مشخص است. فقر نظری در این حوزهی مطالعاتی در نهایت با ایجاد ابهام علمی منجر به عدم شکلگیری حلقههای فکری موثر خواهد شد. در این پژوهش بر مبنای رویکرد درونرشتهای و با مطالعهی 143 مقالهی پژوهشی روابط بینالملل ایرانی منتشر شده در سال 1400، پلهی اول نهاده شده است. براساس روش خاص ابداعی مبتنی بر دانش رایانهای موفق به تشکیل جامعهی آماری اتفاقی و قابل اتکاء شدهایم و برمبنای روش پژوهش نظریهی داده بنیاد نیز در نهایت به پنج تئوری تایید شده دست یافتیم که در پژوهشهای آینده در این حوزه میتوانند بعنوان شاخص راهنما پژوهشها باشند. خروجی پژوهش حاضر تعیین حوزههای فقرپژوهشی و موارد توجه بیش از حد است؛ آنچنان که دریافتیم روابط بینالملل ایرانی بیش از حد آمریکازده و بیتوجه به نیازهای مبتنی بر دکترین سیاستخارجی دولتنهاد است. همچنان که در حوزهی روشپژوهش و معرفتشناسی نیز سردرگمی ناشی از فقدان آموزش موثر را مشاهده کردیم. در پژوهش حاضر نگاه کلاننگر حاکم است و به بررسی با رویکرد برونرشتهای و عوامل ایجاد چنین "فقر" یا "شدت توجه" نپرداختهایم. عدم توجه جامعهی دانشگاهی به نیازهای مبتنی بر دکترین سیاستخارجی دولتنهاد دارای ریشههایی از جنس عوامل محیطی و همچنین نظام ارزشی-هنجاری حاکم بر اندیشهی متفکران روابط بینالملل ایرانی و تلاش برای فاصلهگذاری معنادار با مباحث دولتنهاد است که موضوع پژوهش حاضر نبوده و میبایست در پژوهشهای دیگر به آن پرداخته شود.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله