نوع مقاله : مقالات
نویسندگان
1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود
2 دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آزادشهر، گلستان
چکیده
ظهور و گسترش داعش (دولت اسلامی) در عراق، بهویژه در سال 2014، سرعت و گسترۀ چشمگیری داشت. تحلیل و تبیین این رویداد پیچیده، چندبعدی، و دارای زوایای مختلف را نمیتوان به یک علت یا یک عامل فروکاست، بلکه مطالعه اسباب و علل و بازیگران پرشماری را طلب میکند. این پژوهش به روش پسرویدادی و با بررسی متون معطوف به مواضع پشتیبانان داعش در عراق، راهبردی را مطالعه میکند که در پژوهشهای مرتبط، نمود و نشانی ندارد. هدف این پژوهش، شناسایی لایۀ پنهانتری از علل شکلگیری داعش در عراق و نقش عربستان سعودی در گسترش این جریان است. این پژوهش با ابتنا به نظریۀ امنیت هستیشناختی و با تکیه بر مفهوم پیلۀ حفاظتی آنتونی گیدنز در راستای پاسخگویی به پرسش: «چرا راهبرد عربستان سعودی بر گسترش و اشاعه داعش در عراق متمرکز بود؟»، یکی از راهبردهای عربستان سعودی در عراق را واکاوی کرده و این فرضیه را مطرح میکند که یکی از راهبردهای عربستان سعودی برای رسیدن به ثبات راهبردی و امنیت داخلی، راهبرد رهایی از خطر گروههای تکفیری در داخل و برونفکنی خطر به خارج از مرزهای کشور خود بوده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که عربستان سعودی، بهعنوان مهمترین کشور خاستگاه بنیادگرایی تکفیری، از طریق صدور تهدیدهای بالقوۀ داخلی به مناطق دیگر، افزونبر بهرهگیری از امتیازهای بالفعل آن در درگیریهای منطقهای، در پی تحکیم امنیت داخلی و حفظ موجودیت حکومت عربستان است، اما خدشهدار شدن مشروعیت داخلی و خارجی عربستان بهسبب حمایت از داعش ازیکسو، و رقابت داعش با عربستان از منظر مشروعیت دینی و درنتیجه، تهدید درونی حکومت عربستان ازسویدیگر، نشان داد که راهبرد اشاعۀ بنیادگرایی تکفیری، اگرچه ابتدا به گسترش و قدرتمندتر شدن داعش در عراق انجامید، اما تضمینی برای ثبات و امنیت داخلی عربستان سعودی نیست.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله