مهدی نجفی؛ علی اسمعیلی
چکیده
حضور اسرائیل در قلب درگیریها و چالشهای امنیتی چندین دهۀ گذشتۀ خاورمیانه، پیوند عمیقی میان امنیت ملی اسرائیل و تحولات منطقهای ایجاد کرده است. پژوهش حاضر، در پی تجزیهوتحلیل مؤلفههای تأثیرگذار بر راهبرد امنیتی اسرائیل در برابر بحران سوریه در بازۀ زمانی 2021-2011 است. پرسش اصلی پژوهش این است که «ویژگیهای بحران سوریه در ...
بیشتر
حضور اسرائیل در قلب درگیریها و چالشهای امنیتی چندین دهۀ گذشتۀ خاورمیانه، پیوند عمیقی میان امنیت ملی اسرائیل و تحولات منطقهای ایجاد کرده است. پژوهش حاضر، در پی تجزیهوتحلیل مؤلفههای تأثیرگذار بر راهبرد امنیتی اسرائیل در برابر بحران سوریه در بازۀ زمانی 2021-2011 است. پرسش اصلی پژوهش این است که «ویژگیهای بحران سوریه در بازۀ زمانی 2021-2011 چگونه بر راهبرد امنیتی اسرائیل در برابر این بحران تأثیرگذار بوده است؟» یافتههای پژوهش نشان میدهد، «بحران سوریه بهدلیل سرایت احتمالی آن به اسرائیل از طریق درگیریها در جولان سوریه، مهاجرت آوارگان فلسطینی مقیم سوریه و دروزیهای سوری به اسرائیل، و دستیابی گروههای ضداسرائیل به تسلیحات راهبردی سوریه درصورت سقوط دولت اسد، برای اسرائیل، نوظهور، غافلگیرکننده و دربردارندۀ میزان تهدید شدید، ولی زمان پاسخگویی کافی بود». راهبرد امنیتی اسرائیل در این مرحله، مبتنیبر «سیاست دخالت محدود» بود؛ ولی با حضور نظامی ایران و متحدانش برای حمایت از دولت اسد و نقش آنها در تغییر موازنه بهنفع دولت سوریه و استقرارشان در جنوب سوریه در اواخر سال ۲۰۱۶، بحران سوریه برای اسرائیل به برنامهای، پیشبینیشده با تهدیدی شدیدتر و زمان پاسخگویی کافی تبدیل شد و راهبرد اسرائیل از دخالت محدود به راهبرد کاملاً تهاجمی «جنگ بین جنگها» (مبام) علیه ایران و متحدانش در سالهای 2017 تا 2021 تغییر یافت که بر ایجاد منطقۀ حائل در جنوب سوریه و بمباران گسترده و پرتلفات نیروهای ایران و متحدانش در سرتاسر خاک سوریه متمرکز بوده است. روش بهکاررفته برای انجام این پژوهش، روش توصیفیـتحلیلی بوده و برای گردآوری دادهها نیز از منابع کتابخانهای و اینترنتی استفاده شده است.
محمدجواد فتحی؛ عبدالوهاب یوسفی نژاد
چکیده
بحران سوریه بیش از هر کنشگر ِفرامنطقهای منافع فدراسیون روسیه را در معرض تهدید قرار داده است؛ به همین دلیل این کشور در راستای صیانت از منافع خود در منطقۀ استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم مدیترانه درصدد مدیریت تحولات برآمده است. سؤال محوری پژوهش این است که الگوی روسی مدیریت بحران سوریه از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ به منظور پاسخ ...
بیشتر
بحران سوریه بیش از هر کنشگر ِفرامنطقهای منافع فدراسیون روسیه را در معرض تهدید قرار داده است؛ به همین دلیل این کشور در راستای صیانت از منافع خود در منطقۀ استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم مدیترانه درصدد مدیریت تحولات برآمده است. سؤال محوری پژوهش این است که الگوی روسی مدیریت بحران سوریه از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ به منظور پاسخ به این سوال از مدل نظری مکعب بحرانِ چارلز هرمان و مؤلفههای سهگانه «تهدید»، «زمان» و «آگاهی» بهره گرفته شده است. بحران مذکور کشور روسیه را با مسئله گزینش از میان سه الگوی مدیریت نرمافزاری و مسالمتآمیز، قهری و تهاجمی و هوشمند مواجه ساخته است. در بحران سوریه میزان تهدید موجود علیه ارزشهای اساسی و حیاتی روسیه خفیف بوده و از سوی دیگر زمان زیادی جهت پاسخگویی به تهدیدات در اختیار است و البته میزانی از عدم آگاهی نسبت به پدیدهها و مکان رخ دادن آنها نیز وجود دارد، ازاینرو مطابق مکعب بحران، خوانش فدراسیون روسیه از تحولات سوریه این است که بحران از نوع کند و بطئی میباشد، بنابراین فوریتی جهت اقدامات تهاجمی و قهری نیست. یافتهها نشان میدهد که مقامات روسیه بر اساس نوع استنباط و معنایابی از سه مشخصه اصلی مکعب بحران به این نتیجه رسیدند که الگوی مدیریتِ هوشمندِ بحران با اولویت بهرهگیری از اهرمهای نرمافزاری نتایج بهتری را برای آنها به همراه خواهد داشت. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد توصیفی انجام شده و شیوه گردآوری دادهها نیز اسنادی ـ کتابخانهای بوده است.
عنایت الله یزدانی؛ سید سعید حسن زاده؛ مهناز گودرزی
چکیده
سیاست خارجی قدرت های بزرگ در روند تحولات و مسائل بین المللی و منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. کشور سوریه تقریبا بیش از پنج سال است که با معضلی به نام تروریسم دست به گریبان شده است. از ابتدای شروع منازعات، قدرت های بزرگ هریک به نوعی نسبت به این بحران واکنش نشان دادند. ایران که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی متحدی استراتژیک ...
بیشتر
سیاست خارجی قدرت های بزرگ در روند تحولات و مسائل بین المللی و منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. کشور سوریه تقریبا بیش از پنج سال است که با معضلی به نام تروریسم دست به گریبان شده است. از ابتدای شروع منازعات، قدرت های بزرگ هریک به نوعی نسبت به این بحران واکنش نشان دادند. ایران که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی متحدی استراتژیک برای سوریه به حساب می آمد، به طور علنی به حمایت از دولت بشار اسد برخاست و با انواع کمک های مالی و نظامی، حمایت همه جانبه خود را از دولت بشار اسد به جامعه جهانی نشان داد. از دیگر سو، سوریه برای فرانسه یک کشور تاثیر گذار به حساب می آید و تحولات سیاسی این کشور و آینده آن برای فرانسه مهم به شمار می رود. فرانسه اولین کشوری بود که ائتلاف نیروهای مخالف سوری را تنها نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت، اما این مواضع تند به دنبال حملات تروریستی که در 13 نوامبر 2015 توسط گروه تروریستی داعش صورت پذیرفت، به نوعی تعدیل شد و باعث شد که فرانسه سیاست خارجی خود را در قبال سوربه تغییر دهد. این مقاله سعی دارد به این سوال بپردازد که جهت گیری سیاست خارجی ایران و فرانسه در قبال بحران سوریه چگونه بوده است؟ مفروض مقاله این است که سیاست خارجی ایران در قبال تحولات سوریه در مسیر حفظ وضع موجود (بقای بشار اسد) استوار است و فرانسه در سیاست خارجی خود در قبال این تحولات، سیاست تهاجمی در قالب همگرایی محتاطانه با آمریکا را برگزیده است.
قاسم ترابی؛ مژگان موسوی
چکیده
تغییر و تحولات متعدد در ساختار خاورمیانه از آغاز شکلگیری تاکنون باعث شده که برخی این منطقه را اساساً «منطقهای ناتمام» تلقی کنند. وقوع خیزشهای عربی از سال 2011 گرچه در بطن روندها و جریانهای تاریخی پیشین ریشه دارد؛ اما دامنه و گسترۀ آن به حدی بوده است که میتوان از آن بهعنوان شروع یک «فرایند تاریخی» جدید، مشابه آنچه پس از جنگجهانیاول ...
بیشتر
تغییر و تحولات متعدد در ساختار خاورمیانه از آغاز شکلگیری تاکنون باعث شده که برخی این منطقه را اساساً «منطقهای ناتمام» تلقی کنند. وقوع خیزشهای عربی از سال 2011 گرچه در بطن روندها و جریانهای تاریخی پیشین ریشه دارد؛ اما دامنه و گسترۀ آن به حدی بوده است که میتوان از آن بهعنوان شروع یک «فرایند تاریخی» جدید، مشابه آنچه پس از جنگجهانیاول رخ داد، یاد کرد. اثرات ناشی از این خیزشها، در مسائل بسیار مهم و جدی همچون خشونت و افراط، بهکارگیری تروریسم برای اهداف سیاسی، جنگهای نیابتی منطقهای، رقابتهای کلاسیک و نوین قدرتهای بینالمللی و تلاش برای شکلدادن به شرایط جدید سیاسی و استراتژیک توسط کشورهای مهم منطقه، قابل مشاهده است. از میان بحرانهای متعددی که از آغاز تحولات عربی در این منطقه شکل گرفته، بحران سوریه بهعنوان هسته مرکزی و اهرم تعادلی مابین صفبندیهای قدیم و جدید منطقه، مطمح نظر است. اهمیت حیاتی سوریه به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران سبب شده که آیندۀ این کشور در رأس موضوعات حائز اهمیت برای ایران قرار گیرد. از اینرو هدف این مقاله درنظرگرفتن آیندههای احتمالی بحران سوریه در قالب سناریوهای محتمل و ممکن و تبعات آن بر امنیت جمهوریاسلامیایران است. لذا با بهکارگیری مفاهیم رویکرد رئالیستی که به زعم نگارنده بهتر میتواند وضعیت خاورمیانه را به تصویر بکشد و با بهرهگیری از روش سناریونویسی به دنبال تبیین مسئلۀ پژوهش میباشد.