محمد داود عرفان؛ حسین اطهری؛ روح اله اسلامی؛ مهدی نجف زاده
چکیده
مکتب سیاسی هرات که با تأسی از اندیشههای اسلامی- عرفانی مولانا عبدالرحمان جامی و شبکهای از دانشمندان دوران تیموری شکل گرفته است، بر عدل، صلح، زبان فارسی، مدارا و تساهل، آموزههای ایران باستان و آموزههای ترکی- مغولی تأکید دارد. امیرعلی شیرنوایی، وزیر دربار تیموریان و مولانا حسین واعظ کاشفی دو تن از شاگردان جامی در بارور شدن مکتب ...
بیشتر
مکتب سیاسی هرات که با تأسی از اندیشههای اسلامی- عرفانی مولانا عبدالرحمان جامی و شبکهای از دانشمندان دوران تیموری شکل گرفته است، بر عدل، صلح، زبان فارسی، مدارا و تساهل، آموزههای ایران باستان و آموزههای ترکی- مغولی تأکید دارد. امیرعلی شیرنوایی، وزیر دربار تیموریان و مولانا حسین واعظ کاشفی دو تن از شاگردان جامی در بارور شدن مکتب سیاسی هرات، نقش ارزندهای را ایفا کردهاند. آموزههای جامی از طریق این دو، وارد جوامع سیاسی آن دوره شده و از طریق دربار در زمینهی اجتماعی و فرهنگی عملاً جریان یافته است. صلح یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که با مفاهیم دیگری چون مصلحت، مصالحه، مدارا و تساهل همپوشانی داشته و در نظریه و عمل مکتب سیاسی هرات تبلور یافته است، طوریکه عصر تیموریان یکی از ادوار صلحآمیز تاریخ منطقه بهشمار میرود. این مقاله با چارچوب مفهومی مکتب سازه انگاری و روششناسی هرمنوتیک کوئنتین اسکینر در صدد پاسخ به پرسش جایگاه صلح بین جوامع در اندیشهی سیاسی مکتب هرات است. به نظر میرسد که حضور مولانا جامی رهبر فرقهی نقشبندیه که به صلح مدارا مشهور است؛ بهعنوان مشاور بزرگ فرهنگی دربار، یکی از دلایل اصلی فضای صلحآمیز دورهی تیموریان است. جامی با ایجاد شبکهای از اندیشمندان عرفانیمشرب، در درون و بیرون از حاکمیت تیموری، صلح را به عنوان وضعیت اصلی آن دوره مطرح ساخته بود.
روحاله اسلامی؛ فریده امانی
چکیده
ایران و عربستان از تأثیرگذارترین و مهمترین کشورهای منطقه خاورمیانه و در حوزهی بزرگتر جغرافیایی و عقیدتی جهان اسلام هستند که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، روابط خصمانه و تقابلگرایانهای در قبال دیگری در پیش گرفتند. رویکردهای متفاوت دو کشور در مسائل منطقهای و جهانی، تلاش دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، تبدیل شدن ...
بیشتر
ایران و عربستان از تأثیرگذارترین و مهمترین کشورهای منطقه خاورمیانه و در حوزهی بزرگتر جغرافیایی و عقیدتی جهان اسلام هستند که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، روابط خصمانه و تقابلگرایانهای در قبال دیگری در پیش گرفتند. رویکردهای متفاوت دو کشور در مسائل منطقهای و جهانی، تلاش دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، تبدیل شدن دو کشور بهعنوان نمادی از قطبهای مذهبی شیعه و سنی، مواضع طرفین در خصوص بحران های منطقهای باعث شد تا رابطهای نه چندان مثبتی بین دو کشور حاکم باشد و در مواردی منجر به تنش و نزاع گردد. در همین راستا، نگارندگان به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستند که چرا بهرغم همگونی مذهبی و منافع منطقهای دو کشور ایران و عربستان همچنان بر دشمنیهای خود اصرار ورزیدهاند؟ در پاسخ به سوال پژوهش بر اساس چارچوب نظری امنیت هستیشناختی این فرضیه مطرح میشود که پایبندی دو کشور ایران و عربستان سعودی بر دشمنی خود با دیگری به امری عادی تبدیل شده که منافع آنها را به نحوی مطلوبتر برای آنها تأمین میکند و هر دو کشور نمیخواهند با تغییر نگاه خود به دیگری این روند عادی را برهم زده براین اساس منازعه آنها بعد هویتی (سازهانگارانه) و هستی شناسی دارد. روش تحقیق در این پژوهش، تفسیری و شیوه گردآوری دادهها به روش کتابخانهای و مقالات، سایتها و... میباشد.
علیرضا صحرایی؛ محسن خلیلی؛ مرتضی منشادی؛ روح الله اسلامی
چکیده
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که ...
بیشتر
پیوستار قدرت در سیاست خارجی دربرگیرنده قدرت سخت (اجبارآمیز، بیواسطه و فیزیکی) و قدرت نرم (غیرمستقیم و بلندمدت و تکیه بر مجابسازی تا زور) است. برای برساختن پیوستار قدرت در سیاست خارجی از نوشتار کریستوفر هیل بهرهگیری و سپس نوشتارهای محمدعلی فروغی- از بازیگران اصلی سیاست در عصر پهلوی اول- بازخوانی شد. پرسش اساسی مقاله این بود که کدامیک از جنبههای پیوستار قدرت در سیاست خارجی، بیشتر طرف توجه فروغی بود؟ نوشتار بر این فرضیه استوار شد که توجه محمدعلی فروغی در پیوستار قدرت، به ابعاد نرم قدرت در سیاست خارجی ایران بوده است. او با آگاهی از شرایط زمانه و معرفت از نظام بینالملل دانسته بود که ایران در ابعاد سخت پیوستار قدرت، توانایی معطوف به عمل ندارد. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تاریخی-تبیینی است.
روح اله اسلامی شعبجره؛ محمد صحرایی
چکیده
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه ...
بیشتر
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه بررسی الگوی سیاست خارجی ایران با استفاده از چارچوب تئوریک هالستی است. نگارنده کوشش کرده است در بررسی الگوی سیاست خارجی ساسانیان، مهمترین عوامل روابط فراگیر ایران با همسایگانش به ویژه رقیب قدرتمند آن امپراتوری روم، مواردی همچون ارمنستان، به رسمیت شناختن دین مسیحیت در روم، رقابت اقتصادی و تجاری بین ایران و چینوروم وتوسعه طلبی دو ابر قدرت (ایران و روم) در بینالنهرین و شبه جزیرة عربستان را درنظر بگیرد. در این پژوهش شاخصهایی همچون اهداف، جهتگیری، ابزارها، اقدامات وتکنیکهای سیاست خارجی ساسانیان مورد تحلیل قرار گرفته است. فرضیه چنین است که الگوی سیاست خارجی ساسانیان بر اساس الگوی خاص ایرانشهری است. برای اثبات اینفرضیه تاریخ سیاست خارجی ساسانیان در ارتباط با اعراب، ترکها، چینیها و رومیها مورد تحلیل قرار گرفته است. الگوی ایرانشهری ساسانیان بر اساس دفاع از دین زرتشت و هویت ملی ایرانشهر بوده است که حتی بعد از اسلام نیز در دولتهایی چون صفویه و جمهوری اسلامی تکرار شده است.