هادی آجیلی؛ جبار خدادوست
چکیده
بحران مالی و اقتصادی چند سال اخیر اتحادیۀ اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرده و بیشتر دامنگیر کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه یونان شده است. بحران یورو که بزرگترین بحران اقتصادی اروپا از 1957 محسوب میشود، به طور خاص از بدهیهای بالای پنج کشور مذکور و تردید دربارۀ توانایی بازپرداخت بدهیهای آنها، سیاست ضعیف ...
بیشتر
بحران مالی و اقتصادی چند سال اخیر اتحادیۀ اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرده و بیشتر دامنگیر کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه یونان شده است. بحران یورو که بزرگترین بحران اقتصادی اروپا از 1957 محسوب میشود، به طور خاص از بدهیهای بالای پنج کشور مذکور و تردید دربارۀ توانایی بازپرداخت بدهیهای آنها، سیاست ضعیف مالی برخی کشورهای منطقۀ یورو و ناتوانی مقامات بانک مرکزی اروپا برای ایجاد انضباط مالی در میان اعضا ناشی میشد. هر چند از سال 2013 اتحادیه توانست تا حدودی بحران را مهار کند و مجدداً وارد دورهای از رونق اقتصادی شود، ولی تاکنون موفق به رفع کامل بحران نشده است و اثرات آن در آینده نیز بیشتر خود را نشان خواهد داد. باتوجه به مطالب مذکور سؤالی که مطرح میشود این است که بحران یورو چه تأثیری بر روند همگرایی اتحادیۀ اروپا داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که بحران یورو علاوه بر تأثیرات سیاسی و اجتماعی در برخی کشورهای عضو، منجر به ایجاد مشکلات فراوان اقتصادی و جدایی و شکاف میان اقتصادهای بزرگ و حاشیهای اتحادیۀ اروپا شده است. هر چند بهواسطهی تلاشهای بهعمل آمده در راستای مهار بحران، مشکلات اقتصادی کمتر شده و اتحادیۀ اروپا مجددا وارد دورۀ رشد اقتصادی شده، اما به نظر میرسد اثرات آن وسیع بوده و به نوعی روند همگرایی اتحادیۀ اروپا را متزلزل کرده است. برای بررسی فرضیۀ فوق، موضوع تأثیرات بحران یورو بر روند همگرایی اتحادیۀ اروپا در چارچوب مباحثی مانند کاهش ارزش یورو، افزایش شکاف اقتصادی، رشد روند واگرایی، افزایش بیکاری، گسترش ناآرامیهای اجتماعی و سقوط زودهنگام برخی دولتهای حاکم، رشد ملیگرایی افراطی و گرایشهای ضد اروپایی، احتمال خروج انگلستان از اتحادیۀ اروپا و مطرح شدن احتمال فروپاشی حوزۀ مالی یورو بررسی شده است.
علیرضا ابراهیم گل؛ سیامک کریمی
چکیده
پنجهزار گونه اقلیت در سراسر جهان زندگی میکنند. نگاهی به نقشه پراکندگی این اقلیتها به خوبی نشان میدهد که آنها در مناطق بحرانخیز جهان جا گرفتهاند. یکی از جدیترین و جدیدترین رویدادهایی که حول موضوع اقلیتها در حقوق بینالملل شکل گرفته است، خواست «جدایی یکجانبه» از جانب آنهاست؛ یعنی جدایی که با رضایت دولت مادر همراه نیست. ...
بیشتر
پنجهزار گونه اقلیت در سراسر جهان زندگی میکنند. نگاهی به نقشه پراکندگی این اقلیتها به خوبی نشان میدهد که آنها در مناطق بحرانخیز جهان جا گرفتهاند. یکی از جدیترین و جدیدترین رویدادهایی که حول موضوع اقلیتها در حقوق بینالملل شکل گرفته است، خواست «جدایی یکجانبه» از جانب آنهاست؛ یعنی جدایی که با رضایت دولت مادر همراه نیست. جدایی کوزوو از صربستان، درخواست جدایی اقلیم کردستان از عراق و درخواست جدایی کاتالونیا از اسپانیا از جمله نمونههای آشکار این وقایع به شمار میروند. موضع حقوق بینالملل درباره این جداییها چیست؟ آیا این جداییها مشروع هستند؟ نظریه «جدایی چارهساز» از جمله نظریههایی است که تلاش کرده تا به این پرسشها پاسخ بدهد. بنا به این نظریه، آنجا که پایان بخشیدن به نقض فاحش حقوق بشر جز با جدایی بخشی از سرزمین دولت مادر حاصل نمیآید، ناگزیر باید حق بر جدایی را به رسمیت شناخت. این نوشتار تلاش میکند بدون آن که به مشروعیت جدایی یکجانبه بپردازد، صحت و اعتبار نظریه جدایی چارهساز را از منظر حقوق بینالملل مورد سنجش قرار دهد. به نظر میرسد این نظریه با اصول حقوق بینالملل سازگار نیست.
مریم برازجانی؛ حسین اصغری ثانی؛ زهرا پوردست
چکیده
ارائۀ تصویری مطلوب از کشور و کسب وجهه و حیثیت بینالمللی، از خواستههای مهم دولتها در عرصۀ بینالملل و راهکاری مفید در جهت پیشبرد اهداف دیپلماسی آنها، بهحساب میآید. مقامات دولتی در کشورهای مختلف در پی آنند تا ضمن ارتقای ابعاد مثبت وجهۀ بینالمللیشان، به تثبیت موقعیت جهانی خود نیز بپردازند. رشد چشمگیر و خیزش ناگهانی اقتصاد ...
بیشتر
ارائۀ تصویری مطلوب از کشور و کسب وجهه و حیثیت بینالمللی، از خواستههای مهم دولتها در عرصۀ بینالملل و راهکاری مفید در جهت پیشبرد اهداف دیپلماسی آنها، بهحساب میآید. مقامات دولتی در کشورهای مختلف در پی آنند تا ضمن ارتقای ابعاد مثبت وجهۀ بینالمللیشان، به تثبیت موقعیت جهانی خود نیز بپردازند. رشد چشمگیر و خیزش ناگهانی اقتصاد چین از یک طرف باعث افزایش قدرت ملی آن و از طرف دیگر باعث تقویت «چینهراسی» و ارائۀ تصویری تهدیدآمیز از چین، از سوی قدرتهای جهانی شد. درمقابل چینیها، برای مقابله با تئوری تهدید و خنثیسازی موج «چینهراسی»، سعی نمودند با بهرهگیری از «دیپلماسی عمومی» تصویری صلحآمیز و همکاریطلب از کشور خود ارائه دهند. حال نویسندگان قصد دارند با روش تحلیل کیفی دادهها در چهارچوب دیپلماسی عمومی و تصویرسازی به این پرسش پاسخ گویند که: «دیپلماسی عمومی» چگونه به تغییر تصویر منفی چین در نزد افکار عمومی جهان کمک کرد؟؛ به نظر میرسد که این کشور با تمرکز و برندسازی در حوزههای فرهنگی، آموزشی و گردشگری، توانسته یک تصویر خوب از خود را جایگزین تصویر منفیای کند که توسط رقبایش به افکار عمومی خارجی ارائه شده است.
یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ سعید تجری
چکیده
جهانوطنگرایی، مجموعة افکار و راهکارهایی برای ایجاد نظم بینالمللی پایدارتر و عادلانهتر است؛ اما هرگز به شکلی نظاممند به «مسئلة امنیت» نپرداخته است. این مقاله طی استدلالهایی نشان میدهد که ناامنیهای بینالمللی و هم سوءاستفادههای دولتها از «گفتمان امنیت» برای ایجاد ناامنی، موقعیتی هنجاری برای رسیدن به یک «الگوی امنیتی» ...
بیشتر
جهانوطنگرایی، مجموعة افکار و راهکارهایی برای ایجاد نظم بینالمللی پایدارتر و عادلانهتر است؛ اما هرگز به شکلی نظاممند به «مسئلة امنیت» نپرداخته است. این مقاله طی استدلالهایی نشان میدهد که ناامنیهای بینالمللی و هم سوءاستفادههای دولتها از «گفتمان امنیت» برای ایجاد ناامنی، موقعیتی هنجاری برای رسیدن به یک «الگوی امنیتی» جدید پدید میآورند؛ یعنی «جهانوطنی امنیتی». در یک نگاه هدف جهانوطنی امنیتی نقد و اصلاح سیاستها و پروسههای امنیت جمعی و ملی برای ایجاد قواعد و هنجارها، بازتعریف شالودههای هستیشناختی آنها و ایجاد اصول اخلاقی است. «جهانوطنی امنیتی» این کار را برای ارائۀ درکی متمایز از امنیت جهان انجام میدهد؛ درکی که در آن امنیت تمامی دولتها و بشریت به یک اندازه اهمیت دارد. در این موقعیت زنجیرهها و فرایندهای علت و معلولی به شکل گسترده در زمان و مکان پخش شده و بازیگران امنیتی مسئولیت تأثیر جهانی اقدامات خود را به عهده میگیرند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مبانی نظری «آنتونی بورک» چارچوبهای اصلی اخلاقی و هستیشناختی جهانوطنی امنیتی تشریح شود؛ چارچوبهایی که شالودههای هستیشناختی مسلط امنیت ملی و جامعة بینالملل را مبتنی بر قرارداد اجتماعی بین شهروند و دولت، به چالش میکشند. «جهانوطنی امنیتی» استدلال میکند که دولتها نمیتوانند نسبت به تهدیدات خارجی مترتب بر اجتماع ملی اقدامات بازدارنده انجام دهند یا به آن مصونیت دهند؛ بلکه ناامنی و تهدید بدون مرزی، از خود همین انتخابها، قدرتها و سیستمهای مدرنیته ناشی میشود. این امر یک مدل تحلیلی جدید برای «امنیت جهان» پدید میآورد.
در این مقاله سعی شده است با استفاده از مبانی نظری «آنتونی بورک» چارچوبهای اصلی اخلاقی و هستیشناختی جهانوطنی امنیتی تشریح شود؛ چارچوب هایی که شالودههای هستیشناختی مسلط امنیت ملی و جامعهی بینالملل را مبتنی بر قرارداد اجتماعی بین شهروند و دولت، به چالش میکشند. «جهانوطنی امنیتی» استدلال میکند که دولتها نمیتوانند نسبت به تهدیدات خارجی مترتب بر اجتماع ملی اقدامات بازدارنده انجام دهند یا به آن مصونیت دهند؛ بلکه ناامنی و تهدید بدون مرزی، از خود همین انتخابها، قدرتها و سیستمهای مدرنیته ناشی میشود. این امر یک مدل تحلیلی جدید برای «امنیت جهان» پدید میآورد.
مرضیه السادات الوند؛ ابومحمد عسگرخانی
چکیده
این پژوهش بر آن است تا اثرگذاری قدرت نرم در سیاست خارجی چین نسبت به آمریکای لاتین را تبیین نماید؛ بنابراین تلاش شده است با ارائۀ چارچوبی مفهومی فراسوی مفهومسازی نای، اهداف چین از توسعۀ قدرت نرم و منابع و ابزارهای این قدرت در منطقه آمریکای لاتین شناسایی گردد. با بررسی منابع قدرت نرم چین در حوزۀ فرهنگ (فرهنگ سنتی چین، کنفوسیانیسم)، ...
بیشتر
این پژوهش بر آن است تا اثرگذاری قدرت نرم در سیاست خارجی چین نسبت به آمریکای لاتین را تبیین نماید؛ بنابراین تلاش شده است با ارائۀ چارچوبی مفهومی فراسوی مفهومسازی نای، اهداف چین از توسعۀ قدرت نرم و منابع و ابزارهای این قدرت در منطقه آمریکای لاتین شناسایی گردد. با بررسی منابع قدرت نرم چین در حوزۀ فرهنگ (فرهنگ سنتی چین، کنفوسیانیسم)، اقتصاد (الگوی توسعۀ چین و پیوندهای تجاری و اقتصادی گسترده) و سیاست (اصل برابری و سود متقابل)، این نتیجه حاصل شد که ارزشهای سیاسی چین در هر سه حوزه، قابل ردیابی است. چین در رابطۀ نوظهور و درحالپیشرفت خود با کشورهای آمریکای لاتین، که مجذوب الگوی توسعه چین، فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری آن، امیدهای گسترده برای دسترسی به بازار روبهرشد این کشور، ایدههای جدید رهبری چین برای توسعه روابط با این کشورها در چارچوب همکاری جنوب- جنوب و مانند آن هستند، از این فرصت برخوردار است تا قدرت نرم خود در این کشورها را توسعه دهد و از این بستر آماده، جهت اعمال نفوذ خود نهایت فایده را ببرد.
.
روح اله اسلامی شعبجره؛ محمد صحرایی
چکیده
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه ...
بیشتر
سیاست خارجی یعنی داشتن رویهای اندیشهای و فکر شده در ارتباط با سایر بازیگران بینالملل است. طبیعی است که تنها کشورهایی از سیاست خارجی برخوردارند که قدرتمند هستند. ساسانیان سلسلهای اثرگذار، قدرتمند و دارای سبک اندیشهای و کنشی در سیاست است به نحوی که متغیر مهمی در ساختار بین الملل دورة باستان داشته است. مضمون این پایاننامه بررسی الگوی سیاست خارجی ایران با استفاده از چارچوب تئوریک هالستی است. نگارنده کوشش کرده است در بررسی الگوی سیاست خارجی ساسانیان، مهمترین عوامل روابط فراگیر ایران با همسایگانش به ویژه رقیب قدرتمند آن امپراتوری روم، مواردی همچون ارمنستان، به رسمیت شناختن دین مسیحیت در روم، رقابت اقتصادی و تجاری بین ایران و چینوروم وتوسعه طلبی دو ابر قدرت (ایران و روم) در بینالنهرین و شبه جزیرة عربستان را درنظر بگیرد. در این پژوهش شاخصهایی همچون اهداف، جهتگیری، ابزارها، اقدامات وتکنیکهای سیاست خارجی ساسانیان مورد تحلیل قرار گرفته است. فرضیه چنین است که الگوی سیاست خارجی ساسانیان بر اساس الگوی خاص ایرانشهری است. برای اثبات اینفرضیه تاریخ سیاست خارجی ساسانیان در ارتباط با اعراب، ترکها، چینیها و رومیها مورد تحلیل قرار گرفته است. الگوی ایرانشهری ساسانیان بر اساس دفاع از دین زرتشت و هویت ملی ایرانشهر بوده است که حتی بعد از اسلام نیز در دولتهایی چون صفویه و جمهوری اسلامی تکرار شده است.
قدرت احمدیان؛ مسعود اخوان کاظمی؛ سمیرا اکبری
چکیده
اعتراضات مردمی در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی موسوم گشت، باعث شد موجی از بیثباتیها بر این منطقه سایه افکند. لذا در پرتو تحولات اخیر خاورمیانه، مسئله کردی نیز به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر مناسبات منطقهای مطرح شد. مقاله حاضر به دنبال بررسی این سؤال است که تحولات مربوط به بهار عربی چه اثراتی بر روی ...
بیشتر
اعتراضات مردمی در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی موسوم گشت، باعث شد موجی از بیثباتیها بر این منطقه سایه افکند. لذا در پرتو تحولات اخیر خاورمیانه، مسئله کردی نیز به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر مناسبات منطقهای مطرح شد. مقاله حاضر به دنبال بررسی این سؤال است که تحولات مربوط به بهار عربی چه اثراتی بر روی جایگاه اقلیم کردستان عراق داشته است؟ فرضیۀ مطرح شده این است که تحولات منطقه خاورمیانه (بهار عربی) پس از سال 2011، زمینهساز تقویت جایگاه حکومت اقلیم کردستان عراق و افزایش آگاهی و مطالبات آنها به شکل استقلالخواهی شده است. درواقع تحولات منطقه خاورمیانه و بهار عربی فرصت مناسبی برای اقلیتهای مختلف از جمله کردها به وجود آورده و این گروه قومی درحالتوسعه را به یک جامعۀ سیاسی و البته تأثیرگذار در منطقه تبدیل کرده است. یکی از مصادیق بارز این ارتقا جایگاه اعلام تاریخ برگزاری همهپرسی برای اعلام استقلال کردستان عراق در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ بود. کردها همواره در طول تاریخ به افراد فراموش شده معروف بودهاند؛ اما در حال حاضر یک نگرش جدید در عرصه بینالملل نسبت به آنها شکل گرفته است. روش به کار رفته در این مقاله، تبیینی و چارچوب نظری ارائه شده نیز نظریه اثرگذاری سطح کلان (تحولات مربوط به بهار عربی در نظام منطقهای) بر تعیین دگرگونی سیاسی بازیگر خرد با تأکید بر آرای دیوید سینگر است.
علی باقری دولت آبادی؛ جعفر حنانی
چکیده
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینههای ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانستهاند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیدههای سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیدههای سیاسی و جهان پیرامون ...
بیشتر
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینههای ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانستهاند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیدههای سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیدههای سیاسی و جهان پیرامون خود به کدامیک از رویکردهای نظری در روابط بینالملل نزدیکتر است؟ فردوسی را باید یک واقعگرای سیاسی بخوانیم یا یک آرمانگرا؟ برای این منظور از روش تطبیقی استفاده شده و تلاش گردیده است تا با استخراج مهمترین شاخصههای دو نظریه فوق، ارزیابی از اندیشههای فردوسی حاصل شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد درحالیکه فردوسی به لحاظ مباحث فرانظری به دیدگاههای سازهانگارانه نزدیک است، اما در مباحث نظری او را باید یک واقعگرا خواند. این نکته بهویژه در تفسیرهایی که از سرشت انسان، جنگ، قدرت و امنیت به دست میدهد بیش از هر چیز نمایان است. با این توضیح که واقعگرایی او از جنس هابز و والتز نیست و بهنوعی به وجهی جدید با نام «واقعگرایی آرمانخواهانه» نزدیک میشود.
امیرداوود حیدرپور؛ محمد رضا هاشمی؛ محمدحسن شیخ الاسلامی
چکیده
دولتها در برقراری مناسبات بینالمللی و روابط ژئوپلیتیک از ابزارهای متفاوتی بهره میگیرند که دیپلماسی عمومی یکی از آنهاست. دیپلماسی عمومیِ هر کشور در ایجاد تصویر ملی مناسب نزد دیگران و تصحیح برداشت آنها نقشی تعیین کننده دارد و میتواند در پیشبرد اهداف فرهنگی-سیاسی کشورها بهویژه در مقابله با تهدیدهای بین المللی با هدف ...
بیشتر
دولتها در برقراری مناسبات بینالمللی و روابط ژئوپلیتیک از ابزارهای متفاوتی بهره میگیرند که دیپلماسی عمومی یکی از آنهاست. دیپلماسی عمومیِ هر کشور در ایجاد تصویر ملی مناسب نزد دیگران و تصحیح برداشت آنها نقشی تعیین کننده دارد و میتواند در پیشبرد اهداف فرهنگی-سیاسی کشورها بهویژه در مقابله با تهدیدهای بین المللی با هدف تامین امنیت ملی کشورها نقش ایفا کند. ترجمه به مثابه کنشی فرهنگی و ابزاری کارا میتواند در تأمین اهداف دیپلماسی عمومی نقشی مهم ایفا نماید. این مقاله بر آن است که علاوه بر پیشنهاد و تبیین مفهوم دیپلماسی ترجمه، به مثابه شاخهای از دیپلماسی عمومی، با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، عملکرد دستگاههای متولی دیپلماسی ترجمه را ارزیابی کند، دستگاههایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز ساماندهی ترجمه، مجمع جهانی اهل بیت، جامعه المصطفی، سازمان تبلیغات اسلامی و مجتمع جهانی تقریب. ابزارهای دریافت دادههای این پژوهش عبات بودند از انجام مصاحبه اختصاصی با کارگزاران مربوط و طراحی پرسشنامه تخصصی . یافتههای پژوهش نشان داد دیپلماسی ترجمه در صورتی که هوشمندانه بهکار گرفته شود میتواند در زدودن انگارههای منفی از افکار عمومی کشورهای دیگر و خلق تصویری مثبت از فرهنگ و جامعهی کشور مجری این نوع دیپلماسی موثر باشد.
روح اللّه اسلامی
چکیده
در بررسی سیاست خارجی ایران علاوه بر اسناد، مدارک و دادههای تاریخی نیاز به اندیشه، مبانی و اصولی است که بتواند واقعیات را تفسیر کند. پژوهشهایی با مبانی واقعگرایی، آرمانگرایی و انتقادی سیاست خارجی ایران را مورد بررسی قرار دادهاند. بعد از انقلاب، مبانی اسلامی و شیعی نیز، سیاست خارجی ایران را با اندیشه اسلام سیاسی تحلیل کردهاند. ...
بیشتر
در بررسی سیاست خارجی ایران علاوه بر اسناد، مدارک و دادههای تاریخی نیاز به اندیشه، مبانی و اصولی است که بتواند واقعیات را تفسیر کند. پژوهشهایی با مبانی واقعگرایی، آرمانگرایی و انتقادی سیاست خارجی ایران را مورد بررسی قرار دادهاند. بعد از انقلاب، مبانی اسلامی و شیعی نیز، سیاست خارجی ایران را با اندیشه اسلام سیاسی تحلیل کردهاند. یکی از اندیشههای بومی که توانایی بررسی سیاست خارجی ایران و پوشش دادن نقاط ضعف و ارائه گزارههای اصلاحی را داراست اندیشه ایرانشهری است. پرسش این است آیا ایرانیان دارای سبک در سیاست خارجی هستند. سیاست خارجی ایرانشهری چیست و آیا اندیشه ایرانشهری دارای مبانی، استراتژی و تکنیک در سیاست خارجی است؟ اندیشه ایرانی با توجه به منابع و اصول عقلانی که به صورت میراثی ماندگار در ایران تداوم یافته است، گزارههای کاربردی و استراتژیک در مورد سیاست خارجی دارد. در نوشتار با محوریت قرار دادن اندیشه سیاسی ایرانشهری سعی شده است مبانی و اصول سیاست خارجی ایرانشهری ترسیم گردد و به استراتژیها و سیاستهای کاربردی برآمده از اینگونه نگریستن به سیاست خارجی پرداخته شود.
علی اسمعیلی
چکیده
یکی از مولفه های مهم در بررسی اوضاع خاورمیانه در سالهای 2011-2001 کنش و واکنش دو اردوگاه اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش میباشد. با توجه به این رویارویی،نویسنده پرسشها و فرضیههای ذیل را مطرح کرده است: 1- علت اصلی کنش و واکنش اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در خاورمیانه در سالهای 2011-2001 چه بوده است ؟ 2- راهبردهای ...
بیشتر
یکی از مولفه های مهم در بررسی اوضاع خاورمیانه در سالهای 2011-2001 کنش و واکنش دو اردوگاه اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش میباشد. با توجه به این رویارویی،نویسنده پرسشها و فرضیههای ذیل را مطرح کرده است: 1- علت اصلی کنش و واکنش اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در خاورمیانه در سالهای 2011-2001 چه بوده است ؟ 2- راهبردهای اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در کنش و واکنش های خود در سالهای 2011-2001 چه بوده است؟ بر اساس پرسشهای فوق، فرصیههای ذیل مطرح میشود:1- علت اصلی کنش و واکنش اتحاد ایران – سوریه و امریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه در بازه زمانی 2011-2001 برداشت تهدید بوده است.2- راهبرد اتحاد ایران – سوریه در مقابل امریکا و متحدانش در سالهای 2011-2001 خاورمیانه به ترتیب: دنباله روی و موازنه و راهبرد امریکا و متحدانش در مقابل اتحاد ایران – سوریه موازنه بوده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری دادهها منابع کتابخانهای و اینترنتی است.
علی باقری دولت آبادی؛ اسماعیل مردانلو
چکیده
یکی از چالشبرانگیزترین مباحث سیاست خارجی ایران طی سالهای 1381 تا 1394 موضوع پرونده هستهای بود. در طول این سالها دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد هر یک بهنوعی درصدد پایان دادن به این چالش برآمدند اما این مهم تنها در دولت حسن روحانی محقق شد. این شرایط منجر به طرح این سؤال میگردد که چه عواملی بر تصمیمگیری رهبران سیاسی ایران ...
بیشتر
یکی از چالشبرانگیزترین مباحث سیاست خارجی ایران طی سالهای 1381 تا 1394 موضوع پرونده هستهای بود. در طول این سالها دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد هر یک بهنوعی درصدد پایان دادن به این چالش برآمدند اما این مهم تنها در دولت حسن روحانی محقق شد. این شرایط منجر به طرح این سؤال میگردد که چه عواملی بر تصمیمگیری رهبران سیاسی ایران و توفیق آنان در شکلگیری یک توافق بینالمللی در این مقطع زمانی تأثیر گذاشت؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استدلال استوار است که طبق نظریه تصمیمگیری روزنا از میان متغیرهای 5 گانه در تصمیمگیری، عامل فرد، جامعه و نظام بینالملل بیشترین تأثیرگذاری را در حصول این توافق ایفا کردهاند. یافتههای پژوهش از ویژگیهای شخصیتی حسن روحانی، خواسته مردم برای پایان تحریمها و احقاق حق هستهای و استقبال جامعه جهانی از ریاست جمهوری حسن روحانی بهعنوان مهمترین عوامل در به سرانجام رسیدن پرونده هستهای یاد میکند. بااینحال تاثیر متغیرهای دیگر همچون نقش و بوروکراتیک را در این میان نادیده نمیانگارد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیکی و نوشتاری استفاده شده است.
حسین اصغری ثانی؛ محسن خلیلی؛ محسن اسلامی؛ مسعود موسوی شفائی
چکیده
گسترش صلح، بهعنوان هویت ملی، برجستهترین ویژگی سیاست خارجیِ پساجنگ سردِ کشور کوچک نروژ است. نامآوری الگوی نروژی صلح در نظام بینالملل، با وجود محدودیتهای ژئوپلیتیکی، مسئله اصلی این نوشتار است؛ ازاینرو، نگارندگان تلاش کردهاند با استفاده از سامانه نظری برندسازی ملت، نشان دهند که چگونه با وجود بازیگران بزرگ و قدرتمند، دیپلماسی ...
بیشتر
گسترش صلح، بهعنوان هویت ملی، برجستهترین ویژگی سیاست خارجیِ پساجنگ سردِ کشور کوچک نروژ است. نامآوری الگوی نروژی صلح در نظام بینالملل، با وجود محدودیتهای ژئوپلیتیکی، مسئله اصلی این نوشتار است؛ ازاینرو، نگارندگان تلاش کردهاند با استفاده از سامانه نظری برندسازی ملت، نشان دهند که چگونه با وجود بازیگران بزرگ و قدرتمند، دیپلماسی صلح به برندینگ سیاست خارجی نروژ تبدیل شده است. تحلیل کیفی دادهها، بر دو پایۀ تبیین تاریخی و علی استوار بوده و انگارۀ نوشتار این است که برند فراملی نروژیها، نتیجۀ تمرکز منابع بر مزیتهای فرهنگیـتاریخی صلحسازی/ صلحبانی است.
نوژن اعتضاد السلطنه؛ بهرام نوازنی
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی ریشههای دیدگاه غربستیزانۀ اسلامگرایی رادیکال (مورد داعش) و مقایسۀ آن با ایدئولوژی سیاسی جایگزین غربی، در شکل توتالیتر آن (مارکسیسمـلنینیسم) است. این مقایسه برپایۀ بازسازی نظریۀ سیاسی سید قطب، مهمترین نظریهپرداز اسلامگرایی رادیکال در دوران معاصر، و ولادیمیر لنین، نظریهپرداز مارکسیسمـلنینیسم ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی ریشههای دیدگاه غربستیزانۀ اسلامگرایی رادیکال (مورد داعش) و مقایسۀ آن با ایدئولوژی سیاسی جایگزین غربی، در شکل توتالیتر آن (مارکسیسمـلنینیسم) است. این مقایسه برپایۀ بازسازی نظریۀ سیاسی سید قطب، مهمترین نظریهپرداز اسلامگرایی رادیکال در دوران معاصر، و ولادیمیر لنین، نظریهپرداز مارکسیسمـلنینیسم انجام شده است. با وجود تمام تفاوتهای این دو دیدگاه، میتوان مبانی مشابهی را در این دو نظریهپردازی و اندیشهورزی یافت: «تاریخ بشر، بهعنوان نبرد مرگ و زندگی میان خیر و شر قلمداد میشود که در هر دو نظریه، شر موجودیت بشر را تهدید میکند. دراینمیان، افرادی هستند که شخصیتی همراه با خیر دارند و دارای مأموریت یا رسالت هستند تا بشریت را از شر نجات دهند و سرانجام، آرمانشهر جامعۀ بیطبقه را تحقق بخشند؛ در چنین فرایندی، مبارزه و منازعه، امری طبیعی است و باید برای ایجاد جامعهای متشکل از پیروان عقیدۀ راستین تلاش کرد» پرسش و مسئله اصلی این مقاله، این است که «آیا دو جریان اسلامگرایی رادیکال (مورد داعش) و مارکسیسم - لنینیسم (بلشویسم) قابل مقایسه هستند؟» و اینکه « چه شباهتها و تفاوتهایی میان این دو جریان وجود دارد؟» یافته این مقاله این است که اسلامگرایی رادیکال، یک ایدئولوژی پیشامدرن نیست، بلکه فراترازآن، میتوان آن را ایدئولوژیای بهشمار آورد که پیروان خود را (با تأکید بر این موضوع که این جوامع در تحقق وعدۀ اصلی خود، یعنی آزادی، شکست خوردهاند) به نقد جامعۀ لیبرال تحریک و تشویق میکند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفیـتحلیلی مبتنیبر منابع اسنادیـکتابخانهای است.
حسین پوراحمدی؛ رحمان حبیبی
چکیده
ج.ا.ایران برای افزایش تابآوری اقتصاد کشور و کاهش آسیبپذیری، الگوی اقتصاد مقاومتی را در دستور کار خود قرار داد. این الگو برای اجرایی شدن نیازمند حضور همه نهادها، وزارت خانهها و سازمانهای کشور است تا با برنامهریزیهای منسجم و مکمل یکدیگر بتوانند تحقق الگوی مذکور را ممکن سازند. پژوهش حاضر نیز با هدف ارائه الزامات مناسب به سیاست ...
بیشتر
ج.ا.ایران برای افزایش تابآوری اقتصاد کشور و کاهش آسیبپذیری، الگوی اقتصاد مقاومتی را در دستور کار خود قرار داد. این الگو برای اجرایی شدن نیازمند حضور همه نهادها، وزارت خانهها و سازمانهای کشور است تا با برنامهریزیهای منسجم و مکمل یکدیگر بتوانند تحقق الگوی مذکور را ممکن سازند. پژوهش حاضر نیز با هدف ارائه الزامات مناسب به سیاست خارجی برای مقاومسازی اقتصاد ملی، در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی است که سیاست خارجی ج.ا.ایران از چه الزاماتی میتواند در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و مقاومسازی اقتصاد داخلی بهرهمند گردد؟ این پژوهش سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از مدل «اقتصاد سیاسی سیاست خارجی مبتنی بر تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی»، برنامهها و الزامات راهبردی سیاست خارجی ج.ا.ایران در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی را تبیین کند. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای و اسنادی می-باشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سیاست خارجی ج.ا.ایران با فعال کردن نقش هماهنگی (هماهنگ کردن سایر نهادها و وزارت خانهها)، فرصت سازی (تعامل سازنده با کشورهای منطقه و جهان) و بسترسازی در دو حوزه داخلی و خارجی (جذب سرمایهگذاری خارجی، ارتقای صادرات، تسهیل در مبادلات تجاری و مالی، تسهیل در مبادلات بانکی با استفاده از پیمانهای پولی) و بهطورکلی فعالسازی دیپلماسی اقتصاد مقاومتی، میتواند در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی گام بردارد.
حدیث آسمانی کناری
چکیده
چین، یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی دنیا بهشمار میآید که برنامههای راهبردی کلانی را در راستای رشد شاخصهای گوناگون اقتصادی، ازجمله تنوعبخشی به صادرات، بهرهمندی از فناوریهای پیشرفته در تولید و همچنین، توسعۀ راههای تجاری در سراسر جهان دنبال میکند. در کنار پیشبرد طرحها و ابتکارهای یادشده، یکی از دغدغههای اصلی ...
بیشتر
چین، یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی دنیا بهشمار میآید که برنامههای راهبردی کلانی را در راستای رشد شاخصهای گوناگون اقتصادی، ازجمله تنوعبخشی به صادرات، بهرهمندی از فناوریهای پیشرفته در تولید و همچنین، توسعۀ راههای تجاری در سراسر جهان دنبال میکند. در کنار پیشبرد طرحها و ابتکارهای یادشده، یکی از دغدغههای اصلی این کشور در دهههای اخیر، تأمین امنیت و افزایش قدرت نظامیاش بوده است. نگهداری و پاسبانی از این دستاوردها در برابر افزایش خطر تروریسم، درگیریهای سرزمینی با همسایگان، و همچنین تأمین امنیت مسیرهای تجاری و کریدورهای بینالمللی، بهویژه مسیرهایی که در ابتکار بزرگ «یک کمربند، یک جاده» مشخص شده است، از مهمترین دلایل بالا بردن بودجۀ نظامی، بهرهگیری از تجهیزات پیشرفته، و تعریف نقشهای جدید برای حضور در نقاط فراسرزمینی توسط چین بهشمار میآیند؛ بااینحال، ازآنجاکه افزایش قدرت نظامی، بهسبب افزایش نگرانیهای منطقهای و فرامنطقهای همسایگان و رقبا، احتمال بروز «مشکل امنیتی» را افزایش میدهد، چین در راستای افزایش انواع همکاریها نیز تلاش کرده است. اینگونه فعالیتها در قالب دیپلماسی نظامی، قابلبررسی هستند که مراد از آن، بررسی فعالیتهای صلحآمیز و اغلب غیررزمی و غیرخشن توسط ارتش و نیروهای مسلح است. این مقاله برآن است که دیپلماسی نظامی چین و نقش آن در سیاست خارجی این کشور را بررسی و واکاوی کند. پرسش پژوهش این است که «درپیش گرفتن رویکرد دیپلماسی نظامی توسط چین، چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟» این مقاله با بهکارگیری روش تبیینی، درصدد نشان دادن رابطۀ معنادار میان دیپلماسی نظامی و شاخصهای سیاست خارجی است. بررسیها نشان میدهد که «درپیش گرفتن چنین رویکردی از طریق تأثیرگذاری بر سیاست خارجی ازجمله شکلدهی به محیط امنیتی، گسترش جغرافیای عملیاتی، و افزایش نفوذ، سبب افزایش توانمندی چین در پیگیری منافع، افزایش قدرت، و نقشآفرینی این کشور در عرصۀ دگرگونیهای بینالمللی میشود».
رضا اختیاری امیری؛ جواد شفقتنیاآباد
چکیده
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یککمربند- یکراه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب میکند که از یک سو میتواند برنامههای این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقهای با چالشهایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بینالملل ...
بیشتر
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یککمربند- یکراه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب میکند که از یک سو میتواند برنامههای این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقهای با چالشهایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بینالملل تضعیف نماید. به همین دلیل دهلی نو در صدد است تا با اتخاذ سیاستهایی مانع از ظهور هژمونی منطقهای چین در قالب ابتکار یککمربند- یکراه شود و همزمان نیز جایگاه خود را در نظام منطقهای و بینالمللی تقویت نماید. بر همین اساس، سوال پژوهش بر این مبنا قرار دارد که هند چه سیاستهایی را در منطقه در قبال تهدیدات ابتکار یک کمربند- یکراه چین اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که هند جهت مواجهه با ابتکار یک کمربند- راه و قدرت فزاینده چین در قالب این ابتکار، سیاستها و راهبردهایی نظیر ایجاد کریدورهای رقیب تجاری، توسعه زیرساختهای حمل و نقل دریایی، تقویت همگرایی اقتصادی با کشورهای منطقه، افزایش قدرت و نفوذ دریایی، تقویت چندجانبهگرایی منطقهای با هدف گسترش همکاریهای فنی و تجاری و همچنین ائتلافسازی فرامنطقهای را، در راستای حفظ توازن قدرت، در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله کیفی و بر مبنای رویکرد تحلیلی- تبیینی میباشد. دادههای این پژوهش کیفی نیز از منابع کتابخانهای و اینترنتی استخراج شده است. همچنین به منظور تحلیل علمی وتئوریک مسئله پژوهش از نظریه موازنه قوای کنت والتز بهره گرفته شده است.
علی باقری دولت آبادی
چکیده
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبههای دیپلماسی مدرن است که پس از همهگیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، همزمان با همهگیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. برایناساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه ...
بیشتر
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبههای دیپلماسی مدرن است که پس از همهگیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، همزمان با همهگیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. برایناساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه به چین کمک کرد تا در شرایطی که کشورهای دیگر با رکود اقتصادی دستوپنجه نرم میکردند، اقتصاد خود را پویا نگه دارد؟» فرضیۀ اصلی پژوهش این است که «کارکردهای دیپلماسی سلامت، ازجمله گسترش روابط با کشورها، تلطیف چهرۀ بینالمللی، فرصتسازی برای کسب منافع اقتصادی از راه توسعۀ صادرات، و... به چین کمک کرد تا پویایی اقتصاد خود را حفظ کند». روش بهکاررفته برای انجام پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد تحلیلیـتبیینی بوده و برای گردآوری دادهها نیز از روش کتابخانهای استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که چین توانسته است در پرتو دیپلماسی سلامت به بازارهای جدیدی (در کشورهای درحالتوسعه) دست یافته، برای خود شهرت و محبوبیت سیاسی کسب کند و نقش بازیگری مسئول و خیرخواه را بهنمایش بگذارد. در نتیجۀ این سیاستها، در سال 2020، استقبال از کالاهای بهداشتی چین و بهتبع آن، صادرات این کشور، افزایش یافت.
یاسر اسماعیل زاده
چکیده
امروزه جهان درگیر مسائل پیچیده و مخاطرات فراوانی شده است. وجود رقابتهای فزاینده، فرهنگ های متنوع و متعارض، نبرد قدرت و نابرابری های اقتصادی نمایانگر این موضوع است که بازیگران مختلف، اهداف و مقاصد متفاوت دارند. در واقع می توان یکی از دلایل اساسی رشد و فعالیت فزاینده گروه های ترویستی مختلف را در عدم انسجام و همگرایی جهانی در سیاست ...
بیشتر
امروزه جهان درگیر مسائل پیچیده و مخاطرات فراوانی شده است. وجود رقابتهای فزاینده، فرهنگ های متنوع و متعارض، نبرد قدرت و نابرابری های اقتصادی نمایانگر این موضوع است که بازیگران مختلف، اهداف و مقاصد متفاوت دارند. در واقع می توان یکی از دلایل اساسی رشد و فعالیت فزاینده گروه های ترویستی مختلف را در عدم انسجام و همگرایی جهانی در سیاست های ضدتروریسم دانست. این مقاله در پی واکاوی این پرسش اساسی است که همگرایی جهانی برای مبارزه با تروریسم چه چارچوب و الزامات منطقی دارد؟ این مقاله معتقد است که منطقی استراتژیک برای همگرایی و همکاری بین المللی برای مبارزه با تروریسم وجود دارد که می توان آنرا از رهیافت نظریه هایی مانند حکمت چینی باستان، نظریه بازی ها و همچنین در نظریه دفاع هدف متحرک نگریست و به دنبال اهداف ضدتروریسم جهانی بود. این مقاله با تأکید بر وجود مزیتهای استراتژیک مختلف در همگرایی جهانی برای مبارزه با تروریسم، قصد دارد به این نتیجه برسد که کشورها می بایست به این نقطه از فهم راهبردی برسند که همکاری متقابل برای نیل به منافع متقابل در اولویت قرار گیرد. به عبارتی اگر همگرایی جهانی و همکاری برای مقابله با تروریسم وجود نداشته باشد، تروریسم در جهان فرصتی برای تهاجم بیشتر و مخاطره آفرینی فزاینده تر پیدا خواهد کرد. نهایتاً راه حل های اصلی که از مجرای آن در قالب تبادل و همکاری بین المللی می توان کارایی الگوریتم های امنیتی پیشرفته را ارتقاء داد، طرح خواهد شد.
روح اله اسلامی
چکیده
یکی از هدفهای علم سیاست پرهیز از خشونت و ایجاد شرایط و ساختاری است که از طریق آن صلح تأمین شود. در قرن بیستم متفکران سیاست خارجی، دیپلماسی و حقوق بینالملل راجع به تنظیمات سیاست و رفتار بازیگران بینالملل تکنیکهای زیادی را بامنطق مکانیکی و کوانتومی ابداع کردهاند. در دوران سنتی که دولت ملّی، سازمان های بینالملل، وزارتخانهها ...
بیشتر
یکی از هدفهای علم سیاست پرهیز از خشونت و ایجاد شرایط و ساختاری است که از طریق آن صلح تأمین شود. در قرن بیستم متفکران سیاست خارجی، دیپلماسی و حقوق بینالملل راجع به تنظیمات سیاست و رفتار بازیگران بینالملل تکنیکهای زیادی را بامنطق مکانیکی و کوانتومی ابداع کردهاند. در دوران سنتی که دولت ملّی، سازمان های بینالملل، وزارتخانهها و سفارتها موجود نبودند و قدرت سیاسی شکلی پادشاهی و استبدادی داشت، برخی از متفکران راجع به آداب دیپلماتیک و تشریفات و تکنیکها در رفتار بازیگران بینالملل گزارههایی ارزشمندنوشتهاند. «ابن فرا» نویسندهای بسیار خلّاق و سیاستشناس در دورۀ میانۀ اسلامی است که یکی از نخستین رسالههای آداب دیپلماتیک و تشریفات سفارت را با منطق حکومت مندی سنتی و متافیزیکی با استفاده از منابع اسلامی، یونانی و ایرانی نوشته است. «رسلالملوک» رسالهای کاملاً تکنیکی است که در آن از استخدام و آموزش و تمرین، تا ویژگیهای دیپلمات و تشریفات جزئی سفارت مورد تحلیل قرار گرفته است. این مقاله با استفاده از روش پدیدارشناسی و چارچوب تئوری حکومت مندی دیپلماسی، قصد دارد کتاب «رسلالملوک»، را بهصورت انتقادی واکاوی کند.
حمید احمدی؛ ملیحه خوشبین
چکیده
این مقاله در پی ریشه یابی علت ناکامی مشروطهخواهان در دستیابی به آرمان ها و برنامه های دولت مشروطه است. انقلاب مشروطه پس از پیروزی، گرفتار ناملایمتهایی شده و در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند. در این دوره، ایران در نظام بین-الملل ادغام شده بود؛ بنابراین فهم تحولات داخلی آن بدون درک تحولات نظام بین الملل اگر غیر ممکن نباشد، کاری ...
بیشتر
این مقاله در پی ریشه یابی علت ناکامی مشروطهخواهان در دستیابی به آرمان ها و برنامه های دولت مشروطه است. انقلاب مشروطه پس از پیروزی، گرفتار ناملایمتهایی شده و در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند. در این دوره، ایران در نظام بین-الملل ادغام شده بود؛ بنابراین فهم تحولات داخلی آن بدون درک تحولات نظام بین الملل اگر غیر ممکن نباشد، کاری دشوار خواهد بود. به این ترتیب با نگاهی به وضعیت نظام بین الملل در آن مقطع تاریخی به تبیین تحولات انقلاب مشروطه می پردازیم. در این پژوهش در چهارچوب نظریۀ موازنۀ قدرت، با تکیه بر تحولاتهای ساختاری در نظام بین الملل، رویدادهای پس از انقلاب را تا زمان جنگ جهانی اول و شکست دولت مشروطه بررسی می کنیم. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسشی است که چرا انقلاب مشروطه با وجود تلاش های بسیار، چندی پس از پیروزی زود هنگام خویش ناکام ماند؟ در پاسخ به پرسش فوق می توان این فرضیه را ارائه داد: از آنجا که اهداف انقلاب مشروطه ایران با سیاست ها و منافع روسیه و متحد آن، انگلستان، در تضاد بود، این دو قدرت با همکاری یکدیگر و کارشکنی های خود بر سر راه مشروطهخواهان سبب ناکامی آن شدند.
مرضیه السادات الوند؛ ابومحمد عسگرخانی
چکیده
قدرت نرم یکی از مهم ترین جنبه های استراتژی خارجی چین محسوب می شود که در سده جدید ظهورکرده است. قدرت نرم چین عمدتا به عنوان ابزاری برای اهداف دفاعی و نه تهاجمی ازجمله تاکید پکن بر ثبات و صلح با همه کشورها؛ ترویج تصویری بهتر از چین؛ اصلاح برداشت های خارجی و تکذیب "تز تهدید چین"؛ تضمین امنیت انرژی برای تداوم توسعه اقتصادی به منظور همکاری ...
بیشتر
قدرت نرم یکی از مهم ترین جنبه های استراتژی خارجی چین محسوب می شود که در سده جدید ظهورکرده است. قدرت نرم چین عمدتا به عنوان ابزاری برای اهداف دفاعی و نه تهاجمی ازجمله تاکید پکن بر ثبات و صلح با همه کشورها؛ ترویج تصویری بهتر از چین؛ اصلاح برداشت های خارجی و تکذیب "تز تهدید چین"؛ تضمین امنیت انرژی برای تداوم توسعه اقتصادی به منظور همکاری بیشتر با کشورهای درحال توسعه؛ ایجاد شبکه ای از متحدان؛ و تلاش برای رقابت مبتنی بر قدرت نرم با قدرت-های بزرگ در بلندمدت تلقی می شود. در این مقاله با بررسی منابع و ابزارهای قدرت نرم چین درمی یابیم که منابع قدرت نرم چین بر سه عنصر قدرت نرم یعنی فرهنگ، ارزش های سیاسی، و ماهیت و سبک سیاست خارجی که توسط جوزف نای تعریف شده است، مبتنی است. اما رهیافت چینی قدرت نرم با این عناصر تفاوت های قابل توجهی دارد. درحالی که بحث نای از قدرت نرم امریکا، فرهنگ معاصر امریکایی را نشان می دهد، بحث چین از قدرت نرم چینی بر فرهنگ سنتی چین تاکیددارد. نای بر جذابیت ارزش ها و نهادهای سیاسی امریکایی، از جمله دمکراسی و حقوق بشر تاکیددارد، درحالی که ارزش های سیاسی چینی در هر سه دسته بندی منابع قدرت نرم چین اعم از فرهنگ، اقتصاد و سیاست یافت می شود و نمی توان آن را بعنوان یک منبع صرف و منفک از سایرین یادکرد. در حوزه فرهنگ ارزش هایی چون "جهان هماهنگ" با توجه به گسترش "دکترین مین" و ارزش های کنفوسیوسی، درحوزه اقتصاد جذابیت الگوی توسعه اقتصادی چین(اجماع پکن) و "سیاست حسن همجواری" در حوزه سیاست موردتوجه قرارگرفته است.
مینا محتشمی؛ تقی ابراهیمی سالاری؛ محمد حسین مهدوی عادلی
چکیده
این مقاله با بررسی ابعاد و شاخصهای امنیت انرژی، به ارائۀ شاخص ترکیبی جامع، جهت ارزیابی امنیت انرژی در کشورهای عضو (OECD) میپردازد. ابعاد درنظرگرفتهشده براساس تعریف سواکول (2011) انتخاب شده است که عبارتاند از: «بعُد دسترسی به انرژی»، «بعُد تکنولوژی»، «بعُد قیمت انرژی»، «بعُد محیطزیست» و «بعُد پایداری حکومت»؛ که برای ارزیابی ...
بیشتر
این مقاله با بررسی ابعاد و شاخصهای امنیت انرژی، به ارائۀ شاخص ترکیبی جامع، جهت ارزیابی امنیت انرژی در کشورهای عضو (OECD) میپردازد. ابعاد درنظرگرفتهشده براساس تعریف سواکول (2011) انتخاب شده است که عبارتاند از: «بعُد دسترسی به انرژی»، «بعُد تکنولوژی»، «بعُد قیمت انرژی»، «بعُد محیطزیست» و «بعُد پایداری حکومت»؛ که برای ارزیابی و محاسبۀ این ابعاد 182 شاخص به کار رفته است. ساخت این شاخص ترکیبی براساس روششناسی هفتمرحلهای ارائهشده در کتاب راهنمای ساخت شاخصهای ترکیبی، روششناسی و راهنمای کاربران مرکز تحقیقات کمیسیون اروپایی (JRC) و OECD)) صورت گرفته است. نتایج نهایی رتبهبندی حاکی از آن است که کشور آمریکا به طور ویژه، به ابعاد مختلف امنیت انرژی توجه داشته است. بنابراین، توانسته است با اختلاف خوبی با دیگر کشورهای (OECD)، در جایگاه اوّل امنیت انرژی این گروه قرار میگیرد. ایجاد ذخیرهسازیهای استراتژیک نفتی، تنوعبخشی در عرضة انرژی، برخورداری از سطح تکنولوژی بالا و وضعیت حکمرانی مناسب از مهمترین عوامل دخیل در دستیابی به این جایگاه شناخته میشوند.
اعظم امینی؛ علیرضا ابراهیم گل
چکیده
قانون صلاحیت دادگستری جمهوری اسلامی ایران برای رسیدگی به دعاوی مدنی علیه دولتهای خارجی در واکنش به تصمیمات محاکم آمریکایی علیه دولت جمهوری اسلامی و ارگانهای وابسته به آن و نقض مصونیت آنها وضع شد. مستند محاکم مزبور در صدور این تصمیمات، قانون مصونیت دولتهای خارجی آن کشور مصوب 1976 بوده است. صرفنظر از اعتبار آرای صادره، اکنون محاکم ...
بیشتر
قانون صلاحیت دادگستری جمهوری اسلامی ایران برای رسیدگی به دعاوی مدنی علیه دولتهای خارجی در واکنش به تصمیمات محاکم آمریکایی علیه دولت جمهوری اسلامی و ارگانهای وابسته به آن و نقض مصونیت آنها وضع شد. مستند محاکم مزبور در صدور این تصمیمات، قانون مصونیت دولتهای خارجی آن کشور مصوب 1976 بوده است. صرفنظر از اعتبار آرای صادره، اکنون محاکم هریک از دو کشور ایالات متحدهی آمریکا و جمهوری اسلامی ایران آراء متعددی را بر اساس قوانین داخلی علیه دولت مقابل صادر کردهاند و اشخاصی ذینفع آراء صادره هستند. بر اساس مقررات جاری ایالات متحده، پیششرط عادیسازی روابط میان دو کشور، حلوفصل اختلافات ناشی از این دعاوی است. از دیرباز راهحلهای مختلفی برای حلوفصل اختلافاتی مشابه این قبیل اختلافات میان دولتها وجود داشته است که ازجمله آنها میتوان به شیوهی حلوفصل از طریق انعقاد موافقتنامههای مقطوع و تأسیس کمیسیونهای دعاوی خارجی و دیگری دادرسی دعاوی گستردهی بینالمللی اشاره کرد. هرکدام از این راهکارها، ظرفیتها ومحدودیتهای خاص خود را دارا هستند. بهنظر میرسد شرط حلوفصل اختلافات موجود در عهدنامهی مودّت بین ایران وآمریکا (1955) بهعنوان تنها مکانیسم موجود حلوفصل اختلافات میان طرفین، مبنای حقوقی لازم برای حلوفصل این قبیل دعاوی از طریق ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری یا داوری را فراهم میسازد.
هادی اعظمی؛ سید هادی زرقانی؛ علی اکبر دبیری
چکیده
از آنجایی که منطقهگرایی به معنای بذل توجه ویژه به یک منطقه جغرافیایی مشخص است، کشورها برای عضویت و شکل دهی به سازمانهای منطقهای و تحقق منافع و ایده آلهایشان به مناطقی توجه میکنند که بیشترین وابستگی اقتصادی، سیاسی- امنیتی و فرهنگی را به آن داشته باشند. در واقع، دولتها سازمانهای منطقهای را براساس اولویتهای منطقهای و ...
بیشتر
از آنجایی که منطقهگرایی به معنای بذل توجه ویژه به یک منطقه جغرافیایی مشخص است، کشورها برای عضویت و شکل دهی به سازمانهای منطقهای و تحقق منافع و ایده آلهایشان به مناطقی توجه میکنند که بیشترین وابستگی اقتصادی، سیاسی- امنیتی و فرهنگی را به آن داشته باشند. در واقع، دولتها سازمانهای منطقهای را براساس اولویتهای منطقهای و دیدگاههای ژئوپلیتیک خود بر میگزینند. در این پژوهش با استفاده از ساختار فضائی نظریه سیستم ژئوپلیتیک جهانی، به بررسی جایگاه کشورهای سازمان همکاری شانگهای و نیز ایران در قلمرو ژئواستراتژیک و مناطق ژئوپلیتیک پرداخته شده و زمینههای جغرافیایی و اولویتهای منطقهای اعضای آن مشخص گردیده است. در نهایت دیدگاههای ژئوپلیتیک چین و روسیه به عنوان دو قدرت اصلی این سازمان و ایران به عنوان عضو ناظر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است نشان میدهد که بر خلاف روسیه و چین که شکل دهی و عضویت در این سازمان بر اساس اولویتهای منطقهای و دیدگاههای ژئوپلیتیک آنها صورت پذیرفته است، عضویت ایران در این سازمان انطباق چندانی با اولویت منطقهای و هویت ژئوپلیتیک آن ندارد.