ابوالفضل فصیحی؛ رضا خراسانی
چکیده
این پژوهش کوشیده است تفسیر جدیدی از پدیدهی جهاد در افغانستان معاصر ارائه کند. با حملهی شوروی به خاک افغانستان، مردم افغانستان به جهاد علیه شوروی و رژیم دستنشاندهی آن در افغانستان پرداختند. جهاد مقولهای است که پسزمینهی تاریخی طولانی در افغانستان دارد. از دههی ۱۹۷۰ فرایند تولید اسطورهی جهاد آغاز شد. فرایند تولید اسطورهی ...
بیشتر
این پژوهش کوشیده است تفسیر جدیدی از پدیدهی جهاد در افغانستان معاصر ارائه کند. با حملهی شوروی به خاک افغانستان، مردم افغانستان به جهاد علیه شوروی و رژیم دستنشاندهی آن در افغانستان پرداختند. جهاد مقولهای است که پسزمینهی تاریخی طولانی در افغانستان دارد. از دههی ۱۹۷۰ فرایند تولید اسطورهی جهاد آغاز شد. فرایند تولید اسطورهی جهاد در ناخودآگاه اجتماعی جامعهی افغانستان و بهوسیلهی آیکونها صورت گرفت. آیکونها، نمادهایی هستند که کل کار بر روی اسطورهای که در پشت آن نهفته است را به خاطر میآوردند. در این زمینه میتوان از سه آیکون برای اسطورهی جهاد نام برد: آیکون استعمار، آیکون حکومت مزدور و دستنشانده و آیکون مستضعفین. اسطورهی جهاد با تبدیل کردن گروههای مذهبی به موجودیتهای سیاسی و ایجاد آنتاگونیسم و دیگریسازی، به برساخته شدن و برکشیده شدن امر سیاسی منجر شد. اسطورهی سیاسی جهاد موجب بسیج گروههای مذهبی و تبدیل شدن آنها به گروهبندیهای سیاسی شد. دیگریِِ برساخته شده توسط اسطورهی جهاد بهعنوان دشمنی تلقی شد که باید علیه آن جنگید. در نهایت این فرایند به سقوط حکومت کمونیستی در افغانستان منجر شد.
محدثه جزائی
چکیده
«خاورمیانه»، مفهومی مناقشهبرانگیز از نظر جغرافیایی و سیاسی است. از منظر جغرافیایی درباره حدود آن، اشتراک نظر گستردهای وجود ندارد و از منظری سیاسی، با توجه به نظریههای جدید در راستایِ توجه به جهانِ غیر غربی، چالشهایی در استفاده و کاربرد مفهوم خاورمیانه به وجود آمده است. برای مقابله با تکصدایی مطالعات و بررسیهای اروپایی ...
بیشتر
«خاورمیانه»، مفهومی مناقشهبرانگیز از نظر جغرافیایی و سیاسی است. از منظر جغرافیایی درباره حدود آن، اشتراک نظر گستردهای وجود ندارد و از منظری سیاسی، با توجه به نظریههای جدید در راستایِ توجه به جهانِ غیر غربی، چالشهایی در استفاده و کاربرد مفهوم خاورمیانه به وجود آمده است. برای مقابله با تکصدایی مطالعات و بررسیهای اروپایی و آمریکایی در منطقۀ خاورمیانه، برابرنهادهایی بهجای مفهوم خاورمیانه پیشنهاد شده است. عبارتهای همچون «خاور نزدیک و شمال آفریقا»، «خاورمیانه شمالی»، «خاورمیانۀ جدید»، «خاورمیانۀ اسلامی»، «غرب آسیا»، «آسیای غربی» و «آسیای جنوب غربی» بهجای آن پیشنهاد میشود. پرسش اساسی این نوشتار این است که چرا آلترناتیوها نمیتوانند در اعادۀ همان معنایی که مفهوم خاورمیانه منتقل میکند، کامیاب شوند؟ این پژوهش با تمرکز بر مقولۀ امرسیاسی و از دریچه نظریه و روش تاریخ مفاهیم، میکوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا نمیتوان از مفهوم خاورمیانه دست کشید. ماهیت «امر سیاسی» که بهگونهای جدی و عمیق بر تقابلهای دودویی تاکید میکند، بر این فرضیه صحه میگذارد که نبردی پنهان میان گروهها و نیروهای سیاسی برای تسلط بر گفتمانها، که خود را در مفاهیم انضمامی میکنند، در جریان است. از چنین منظری، فرجام نبردِ نابرابر میان دو سوی این گفتمان، پیروزیِ مفهوم خاورمیانه است که بر فرازِ مفاهیم دیگر، به حیاتِ خود ادامه میدهد. اگرچه دانشگاهها و برخی از محافل آکادمیک؛ همچنین نهادهای بینالمللی به نقد ِحضور هژمونیِ مفاهیمی همچون خاورمیانه میپردازند و در دفاع از آلترناتیوها میکوشند؛ اما تسلیمناپذیری امرسیاسی در برابر جغرافیا؛ مانع مهمی است که استفاده از مفاهیم جایگزینِ خاورمیانه را دشوار میکند.