رضا اختیاری امیری؛ جواد شفقتنیاآباد
چکیده
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یککمربند- یکراه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب میکند که از یک سو میتواند برنامههای این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقهای با چالشهایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بینالملل ...
بیشتر
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یککمربند- یکراه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب میکند که از یک سو میتواند برنامههای این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقهای با چالشهایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بینالملل تضعیف نماید. به همین دلیل دهلی نو در صدد است تا با اتخاذ سیاستهایی مانع از ظهور هژمونی منطقهای چین در قالب ابتکار یککمربند- یکراه شود و همزمان نیز جایگاه خود را در نظام منطقهای و بینالمللی تقویت نماید. بر همین اساس، سوال پژوهش بر این مبنا قرار دارد که هند چه سیاستهایی را در منطقه در قبال تهدیدات ابتکار یک کمربند- یکراه چین اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که هند جهت مواجهه با ابتکار یک کمربند- راه و قدرت فزاینده چین در قالب این ابتکار، سیاستها و راهبردهایی نظیر ایجاد کریدورهای رقیب تجاری، توسعه زیرساختهای حمل و نقل دریایی، تقویت همگرایی اقتصادی با کشورهای منطقه، افزایش قدرت و نفوذ دریایی، تقویت چندجانبهگرایی منطقهای با هدف گسترش همکاریهای فنی و تجاری و همچنین ائتلافسازی فرامنطقهای را، در راستای حفظ توازن قدرت، در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله کیفی و بر مبنای رویکرد تحلیلی- تبیینی میباشد. دادههای این پژوهش کیفی نیز از منابع کتابخانهای و اینترنتی استخراج شده است. همچنین به منظور تحلیل علمی وتئوریک مسئله پژوهش از نظریه موازنه قوای کنت والتز بهره گرفته شده است.
افسانه دانش؛ وحید سینایی
چکیده
رشد و توسعه سریع چین و هند در سالیان اخیر، این کشورها را به پدیده ای جذاب در مباحث توسعه تبدیل کرده است. با این حال، این دو کشور با دو ساختار سیاسی متفاوت به توسعه دست یافته اند. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه ساختار دولت و توسعه اقتصادی در این کشورها است. شناخت این رابطه به ویژه برای کشورهای در حال توسعه اهمیت بسزایی دارد. زیرا جوامع درحال ...
بیشتر
رشد و توسعه سریع چین و هند در سالیان اخیر، این کشورها را به پدیده ای جذاب در مباحث توسعه تبدیل کرده است. با این حال، این دو کشور با دو ساختار سیاسی متفاوت به توسعه دست یافته اند. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه ساختار دولت و توسعه اقتصادی در این کشورها است. شناخت این رابطه به ویژه برای کشورهای در حال توسعه اهمیت بسزایی دارد. زیرا جوامع درحال گذار، جویای شناخت نسبت ساختار سیاسی و توسعه در کشور خود می باشند. نتایج این بررسی نشان می دهد که دموکراسی یا اقتدارگرایی ضرورتاّ پیش شرط توسعه نیست، بلکه وجود شاخص های دولت توسعه گرا در چین و هند شامل: نخبگان توسعه گرا، استقلال نسبی دولت، دیوان سالاری قوی و جامعه مدنی ضعیف بسترهای لازم را برای توسعه در دو کشور چین و هند فراهم کرده است.
سیّد هادی زرقانی؛ ابراهیم احمدی
چکیده
به گواه اسناد تاریخی روابط دو کشور ایران و هند دارای پیشینهای به درازای پنج هزار سال است. ولی به شکل دولتهای مدرن امروزی، روابط دو کشور بلافاصله پس از استقلال هند از پاکستان در 1947 برقرار شد و علیرغم نقش متغیرهای مداخلهای، در قبل و پس از انقلاب، دو کشور هیچگاه وارد تنش جدی نشدند و همواره در پی تنشزدایی و رفع ابهام در روابط مابین ...
بیشتر
به گواه اسناد تاریخی روابط دو کشور ایران و هند دارای پیشینهای به درازای پنج هزار سال است. ولی به شکل دولتهای مدرن امروزی، روابط دو کشور بلافاصله پس از استقلال هند از پاکستان در 1947 برقرار شد و علیرغم نقش متغیرهای مداخلهای، در قبل و پس از انقلاب، دو کشور هیچگاه وارد تنش جدی نشدند و همواره در پی تنشزدایی و رفع ابهام در روابط مابین بودند. هماکنون نیز ایران و هند به تبعیت از وابستگیهای متقابل و نگرانیهای مشترک، مناسبات قابلقبول و روبهجلویی دارند. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش اینگونه است که زمینههای تنشزدایی و میل به همکاریهای مشترک ژئوپلیتیکی ایران و هند متأثر از چه عواملی هستند؟ در پاسخ به سؤال پژوهش، این فرضیه مطرح است که طیفی از وابستگیهای متقابل، مانع هرگونه تنش بین دو کشور شده است؛ لذا در بسیاری از زمینهها دو کشور، میل به تعامل و همکاری دارند. عواملی نظیر: ملاحظات و نگرانیهای مشترک امنیتی، منافع مشترک درحوزۀ انرژی، موقعیت مناسب ایران در دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی، نقش بندر دریایی چابهار در کریدور شمال- جنوب، منافع و مشارکت (استراتژیکی، اقتصادی و عمرانی) در افغانستان از جمله مواردیاند که باعث وابستگی متقابل منافع ایران و هند هستند و به خودی خود زمینههای همکاری و تعامل دوسویۀ دو کشور را فراهم آوردند. غیر از این، پیشبینی میشود با حصول توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی، روابط هند و ایران گسترش چشمگیری داشته باشد. بهویژه اینکه برخورداری هند از رشد بالای اقتصادی، بهرهمندی از مؤلفههای قدرت (نرم و سخت) و توان بالای تکنولوژیک؛ فرصتهای مناسبی را نیز فراروی ایران قرار میدهد. این پژوهش براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به شیوۀ کتابخانهای و براساس مراجعه به منابع معتبر کتب، مقالات و گزارشات مستند گردآوری شده است.
سید احمد فاطمی نژاد
چکیده
پیوند اقتصاد و منازعۀ بین المللی یکی از محورهای مهم اقتصاد سیاسی بین الملل است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر عنصر اقتصاد در مدیریت منازعۀ هند و پاکستان با استفاده از رویکردهای اقتصاد سیاسی بین-الملل است. بنابراین، مقاله حاضر در پنج قسمت سامان می یابد. پس از بیان مسأله، تلاش می گردد تا چارچوب نظری مختصر و منسجمی فراهم شود که به طور خلاصه ...
بیشتر
پیوند اقتصاد و منازعۀ بین المللی یکی از محورهای مهم اقتصاد سیاسی بین الملل است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر عنصر اقتصاد در مدیریت منازعۀ هند و پاکستان با استفاده از رویکردهای اقتصاد سیاسی بین-الملل است. بنابراین، مقاله حاضر در پنج قسمت سامان می یابد. پس از بیان مسأله، تلاش می گردد تا چارچوب نظری مختصر و منسجمی فراهم شود که به طور خلاصه بر نسبت عناصر اقتصادی و منازعه متمرکز باشد. حاصل این قسمت هویدا شدن دو متغیر کلان همکاری دوجانبه و اقتصادمحوری است که ذیل هر یک چند شاخص مهم مطرح می گردد. سپس، همکاری دوجانبه هند و پاکستان در دو شاخص تجارت و سرمایه گذاری متقابل بررسی و نسبت آن ها با منازعه این دو کشور سنجیده می شود. آنگاه، با استفاده از آمارهای موجود نشان داده خواهد شد که چگونه اولویت یافتن اقتصاد برای هند و پاکستان، آن ها را از منازعات دوجانبه دور کرده و به رفتار احتیاط آمیز سوق داده است. سرانجام، نتیجه گیری مختصری از مطالب ارائه می گردد.