محمدشریف تنیوال؛ سید احمد فاطمی نژاد؛ سیدحسین اطهری؛ فاطمه محروق
چکیده
سیاستگذاری خارجی و تأمین منافع ملی از طریق آن، یکی از اساسیترین نیازها و بههمانسان از پیچیدهترین وظایفی برای همه دولتهای ملی بهشمار میآید. افغانستان نیز در طول تاریخ، مسیر دشواری را برای دستیابی به اهداف و منافع ملی طی کرده و با در نظر گرفتن نیازها و امکانات ملی خویش، جهتگیریها و رویکردهای متعددی را در سیاست خارجی ...
بیشتر
سیاستگذاری خارجی و تأمین منافع ملی از طریق آن، یکی از اساسیترین نیازها و بههمانسان از پیچیدهترین وظایفی برای همه دولتهای ملی بهشمار میآید. افغانستان نیز در طول تاریخ، مسیر دشواری را برای دستیابی به اهداف و منافع ملی طی کرده و با در نظر گرفتن نیازها و امکانات ملی خویش، جهتگیریها و رویکردهای متعددی را در سیاست خارجی خود اتخاذ و دنبال کرده است. دراینمیان، دورۀ بیست-سالۀ اخیر که با استقرار نظام جمهوری و تحولات چشمگیر در معادلات منطقهای و فرامنطقهای و درعینحال تهدیدات فراوان بهویژه امنیتی برای افغانستان همراه بود، از اهمیت بالایی در سیاست خارجی کشور برخوردار است. ازاینجهت، نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که «نشانههای امنیتیشدن سیاست خارجی افغانستان بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱م چه بوده و در چه سطوحی بازنمایی شده-اند؟» فرضیۀ پژوهش این است که «یکی از بارزترین ویژگیهای سیاست خارجی افغانستان در دورۀ مورد بررسی، جنبۀ امنیتی آن بوده که اتخاذ رویکرد امنیتی- نظامی و برنامههای خلع سلاح به همراه پیشبرد پروسۀ صلح در سطح داخلی و نیز، رویکرد سیاسی- امنیتی و ائتلاف راهبردی- امنیتی همراه با لابیگری در نشستهای دو و چندجانبۀ دولتی و همایشهای منطقهای و فرامنطقهای در سطح خارجی، از مهمترین نشانههای آن بودهاند». بهمنظور بررسی این فرضیه، چارچوب نظری امنیتیکردن و روش کیفی مبتنی بر رویکرد تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفته و دادههای این پژوهش از منابع کتابخانهای و اینترنتی استخراج شده است.
سیدهاشم منیری؛ سیدحسین اطهری
چکیده
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از چارچوب نظری زبانشناسی شناختی و روش «پراگلجاز» به بررسی بافت مفهومی سیاست خارجی دولت سیزدهم بپردازد. بنیادیترین راهبرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، نظمِ عدالت محور، و حلوفصل مسائل بینالمللی بر پایهی نظم و عدالت است. موانع موجود در رسیدن به این هدف ممکن است مسیر موردنظر را کُند و یا متوقف ...
بیشتر
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از چارچوب نظری زبانشناسی شناختی و روش «پراگلجاز» به بررسی بافت مفهومی سیاست خارجی دولت سیزدهم بپردازد. بنیادیترین راهبرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، نظمِ عدالت محور، و حلوفصل مسائل بینالمللی بر پایهی نظم و عدالت است. موانع موجود در رسیدن به این هدف ممکن است مسیر موردنظر را کُند و یا متوقف کند. فهم این مسیر در سخنرانیها و بافت زمینهمند دولت قابل بازنمایی و درک است. پرسش اصلی این است که دولت سیزدهم از چه استعارههای مفهومی در گفتمان نظمِ عدالت محور استفاده کرده است؟ فرضیه بر آن است که استعاره «مسیر» پربسامدترین مفهوم در گفتمان دولت آقای رئیسی است. یافتهها نشان میدهد روابط ناعادلانه، بیعدالتی و تبعیض به علت «ذهن» و «نظام سرمایهداری جهانی» با محوریت آمریکا مانع از به انجام رسیدن این مسیر است؛ این مانع با ایجاد «تحول جهادی» قابلبازسازی است. نتایج نشان میدهد، عبارتهای زبانی و فضای ذهنی در دستگاه سیاست خارجی، ساختارهایی هستند که از طریق همبستگی مستقیم و بیواسطه با رویدادها، «معنی» را بین «مخاطب» و «دیگران» پدید میآورند.
محمد داود عرفان؛ حسین اطهری؛ روح اله اسلامی؛ مهدی نجف زاده
چکیده
مکتب سیاسی هرات که با تأسی از اندیشههای اسلامی- عرفانی مولانا عبدالرحمان جامی و شبکهای از دانشمندان دوران تیموری شکل گرفته است، بر عدل، صلح، زبان فارسی، مدارا و تساهل، آموزههای ایران باستان و آموزههای ترکی- مغولی تأکید دارد. امیرعلی شیرنوایی، وزیر دربار تیموریان و مولانا حسین واعظ کاشفی دو تن از شاگردان جامی در بارور شدن مکتب ...
بیشتر
مکتب سیاسی هرات که با تأسی از اندیشههای اسلامی- عرفانی مولانا عبدالرحمان جامی و شبکهای از دانشمندان دوران تیموری شکل گرفته است، بر عدل، صلح، زبان فارسی، مدارا و تساهل، آموزههای ایران باستان و آموزههای ترکی- مغولی تأکید دارد. امیرعلی شیرنوایی، وزیر دربار تیموریان و مولانا حسین واعظ کاشفی دو تن از شاگردان جامی در بارور شدن مکتب سیاسی هرات، نقش ارزندهای را ایفا کردهاند. آموزههای جامی از طریق این دو، وارد جوامع سیاسی آن دوره شده و از طریق دربار در زمینهی اجتماعی و فرهنگی عملاً جریان یافته است. صلح یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که با مفاهیم دیگری چون مصلحت، مصالحه، مدارا و تساهل همپوشانی داشته و در نظریه و عمل مکتب سیاسی هرات تبلور یافته است، طوریکه عصر تیموریان یکی از ادوار صلحآمیز تاریخ منطقه بهشمار میرود. این مقاله با چارچوب مفهومی مکتب سازه انگاری و روششناسی هرمنوتیک کوئنتین اسکینر در صدد پاسخ به پرسش جایگاه صلح بین جوامع در اندیشهی سیاسی مکتب هرات است. به نظر میرسد که حضور مولانا جامی رهبر فرقهی نقشبندیه که به صلح مدارا مشهور است؛ بهعنوان مشاور بزرگ فرهنگی دربار، یکی از دلایل اصلی فضای صلحآمیز دورهی تیموریان است. جامی با ایجاد شبکهای از اندیشمندان عرفانیمشرب، در درون و بیرون از حاکمیت تیموری، صلح را به عنوان وضعیت اصلی آن دوره مطرح ساخته بود.
حسین اطهری؛ سیدعباس حسینی داورانی
چکیده
از زمان آغاز جنبشهای موسوم به «بهار عرب»، متفکران حوزههای مختلف در سراسر جهان به چیستی و چرایی آنها از منظر رویکردهای مختلف پرداختند. یکی از رویکردهایی که می توان از طریق آن رخدادهای عربی را مورد بررسی قرار داد تغییر فرهنگی و تحلیل ارزشهای بقا و ابراز وجود در این کشورهاست که در این نوشتار مورد بحث قرار گرفته است. براساس این مفروض ...
بیشتر
از زمان آغاز جنبشهای موسوم به «بهار عرب»، متفکران حوزههای مختلف در سراسر جهان به چیستی و چرایی آنها از منظر رویکردهای مختلف پرداختند. یکی از رویکردهایی که می توان از طریق آن رخدادهای عربی را مورد بررسی قرار داد تغییر فرهنگی و تحلیل ارزشهای بقا و ابراز وجود در این کشورهاست که در این نوشتار مورد بحث قرار گرفته است. براساس این مفروض که کنش جمعی در هر کشور همسو با ارزشهای فرهنگی آن جامعه و تغییر فرهنگی است، تلاش نگارندگان مقاله معطوف به پاسخ به این پرسش است که کنش جمعی اعراب موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی بر اساس کدام نوع ارزشهای فرهنگی شکل گرفته است و آغاز، فرآیند و فرجام آن چه ویژگیهایی دارد. انتظار داریم تا در پایان به تأیید این فرضیه برسیم که جهان عرب، کشورهایی برخوردار از ارزشهای بقا هستند و متناسب با این ارزشها، وارد کنشی شدند که بسیار دیرهنگام، خشونتآمیز و پیچیده بود که فرجام آن چیزی جز باز تولید مسأله و رشد ارزشهای بقا نخواهد بود.