محمد کرمپوری؛ روح اله اسلامی
چکیده
امپراتوری جهانی هخامنشی ایران در سیستم بینالملل دوران باستان بهعنوان یک قدرت هژمونی شناخته میشود. این دولت دارای مختصات هژمونی به معنای کلاسیک و مدرن بود که بیش از هر چیز نظام شاهنشاهی یک قدرت هژمونی را ایجاب میکرد. این هژمونی مزدایی بر اساس اندیشههای سیاسی ایرانشهری و نظم ایرانی شکل میگرفت که در استراتژی سیاست خارجی و داخلی ...
بیشتر
امپراتوری جهانی هخامنشی ایران در سیستم بینالملل دوران باستان بهعنوان یک قدرت هژمونی شناخته میشود. این دولت دارای مختصات هژمونی به معنای کلاسیک و مدرن بود که بیش از هر چیز نظام شاهنشاهی یک قدرت هژمونی را ایجاب میکرد. این هژمونی مزدایی بر اساس اندیشههای سیاسی ایرانشهری و نظم ایرانی شکل میگرفت که در استراتژی سیاست خارجی و داخلی هخامنشیان نمود مییافت. سوال اصلی این است؛ اندیشه سیاسی ایرانشهری عصر هخامنشی بر اساس مفهوم هژمونی و نظام هژمونیک در ایجاد یک نظم نوین جهانی ایرانشهری در عرصه بینالمللی چگونه شکل گرفت؟ نتایج نشان میدهد که ایران هخامنشی بهعنوان یک قدرت هژمون در سطح سیستم سهگانه دنیای باستان، سه سیستم منطقهای مهم جهان باستان یعنی سیستم شبهقاره هند و جنوب آسیا، سیستم خاورمیانه و خاور نزدیک و بخش اعظم سیستم مدیترانه را کنترل میکرد. این دولت علاوه بر اقدامات نظامی و اقتصادی مشروع برای حفظ هژمونی خود بر سیستمهای بینالمللی، از تکنیکهای کنترل مراکز قدرت ازجمله تکنیک توازن قوا برای کنترل قدرتهای منطقهای گریز از مرکز استفاده میکرد. همچنین، زیربنا و نقطه کانونی هژمونی ایران بر اساس عدالت و ایدئولوژی خاص حکومت شاهنشاهی است. در این دوران بر اساس نظم زمینی و کیهانی سیستم شاهنشاهی، هژمونی فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی ایرانشهری شکل گرفت و با یک اقتصاد پویا و پیشرفته بر مبنای قدرت اقتصادی و تجاری یک نظام پولی قدرتمند و واحد در جهان باستان ایجاد کرد. روش تحقیق در این مقاله بر مبنای روش تطبیقی قرار دارد و روش گردآوری دادهها بر مبنای کتابخانهای و منابع معتبر اینترنتی است.
نوذر شفیعی
چکیده
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «دیپلماسی دام بدهی، چگونه کار میکند؟» و «چه تأثیری بر طرح هژمون شدن چین دارد؟» فرضیۀ مقاله که به روش توصیفیـتحلیلی بررسی شده است، این است که «چین، در پی گسترش نفوذ اقتصادی، سیاسی، و راهبردی خود در منطقه و جهان برای تبدیل شدن به قدرت هژمون است و در این مسیر، از طریق ابتکار ...
بیشتر
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «دیپلماسی دام بدهی، چگونه کار میکند؟» و «چه تأثیری بر طرح هژمون شدن چین دارد؟» فرضیۀ مقاله که به روش توصیفیـتحلیلی بررسی شده است، این است که «چین، در پی گسترش نفوذ اقتصادی، سیاسی، و راهبردی خود در منطقه و جهان برای تبدیل شدن به قدرت هژمون است و در این مسیر، از طریق ابتکار «یک کمربند، یک جاده»، بهویژه با دادن وام برای اجرای طرحهای زیرساختی با عنوان «کالای عمومی» به کشورهایی که در مسیر آن قرار دارند، این کشورها را در چنبرۀ خود گرفتار میکند و از آنها بهعنوان سکویی برای نفوذ منطقهای و جهانی خود بهره میبرد». این رویکرد چین، سبب شکلگیری برداشت منفی از این کشور نزد افکار عمومی بینالمللی شده است و همین مسئله موجب شده است که چین، بهجای نزدیک شدن به موقعیت هژمون، از آن دور شود. یافتههای مقاله نشان داد که اگر کشورها در صحنۀ روابط بینالملل، تصور منفیای از کالای عمومی قدرت هژمون داشته باشند، کسب، حفظ، و ارتقای موقعیت هژمونیک با چالش روبهرو میشود.
سید جلال دهقانی فیروز آبادی؛ مهدی عطائی
چکیده
موضوع هستهای به عنوان مهمترین مسألۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهۀ گذشته، عرصۀ رقابت گفتمانهای مختلف در این حوزه بوده است. هریک از سه دولت اصلاحات، اصولگرا و اعتدالگرا رویههای متفاوتی را در قبال موضوع هستهای در پیش گرفتهاند. برای فهم چرایی این چرخشها در سیاست هستهای دولتهای مختلف، نیازمند آن هستیم که ...
بیشتر
موضوع هستهای به عنوان مهمترین مسألۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهۀ گذشته، عرصۀ رقابت گفتمانهای مختلف در این حوزه بوده است. هریک از سه دولت اصلاحات، اصولگرا و اعتدالگرا رویههای متفاوتی را در قبال موضوع هستهای در پیش گرفتهاند. برای فهم چرایی این چرخشها در سیاست هستهای دولتهای مختلف، نیازمند آن هستیم که این تغییرات را به لایههای عمیقتر گفتمانی و نظامهای معنایی ارجاع دهیم. از این رو، مقالۀ حاضر با استفاده از نظریۀ گفتمان لاکلا و موف، چارچوب نظری را فراهم آورده است که به تبیین عناصر و دقایق گفتمان ناظر بر موضوع هستهای در دولت احمدی نژاد و کشمکشها و رقابتهای هژمونیک میان این گفتمان و گفتمانهای رقیب میپردازد. از این رو،گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد را مبتنی بر این چهارچوب نظری، از طریق بررسی گفتارهای هستهای او تحلیل میکنیم. سؤال اصلی پژوهش آن است که نظام معنایی و گفتمان هستهای حاکم بر دولت احمدی نژاد چیست و چه عواملی هژمونی و افول این گفتمان را فراهم آوردند؟ تحلیل گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد نشان میدهد که این گفتمان با دالّ مرکزی «مقاومت و تحمیل»، به جهت برخورداری از عوامل سیاسی بیشتر، فعالتر و منسجمتر، بهکارگیری فرآیندهای طرد و برجستهسازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمانهای رقیب، توانست هژمونیک شود؛ اما خصلت ناپایدار سازههای گفتمانی منجر به ظهور ناسازهایی در گفتمان هستهای دولت احمدی نژاد شد که زمینۀ ظهور و هژمونی گفتمان هستهای دولت اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فراهم کرد.
مهدی فیروزآبادیان؛ محمود جلالی کروه؛ لیلا رئیسی
چکیده
چکیده
ممعمولاً روابط بین حقوق بینالملل و سیاست بینالملل، رابطهای تقابلی در نظر گرفته میشود که یکی دربرگیرندۀ عدالت و برابری و دیگری دربردارندۀ قدرت است. اغلب چنین فرض میشود که حقوق بینالملل به وسیلۀ قدرت کاهش مییابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینههای اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط ...
بیشتر
چکیده
ممعمولاً روابط بین حقوق بینالملل و سیاست بینالملل، رابطهای تقابلی در نظر گرفته میشود که یکی دربرگیرندۀ عدالت و برابری و دیگری دربردارندۀ قدرت است. اغلب چنین فرض میشود که حقوق بینالملل به وسیلۀ قدرت کاهش مییابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینههای اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط بینالمللی را محدود میکند. فرض این مقاله این است که هژمون موجد، حامی و تثبیتکنندۀ قواعد حقوقی بینالمللی است. کشورهای قدرتمند و مخصوصاً دولتهای هژمون برای کمکردن هزینههای مربوط به تثبیت صلح و امنیت بینالمللی، ناگزیر از نهادسازی و بهکارگیری قواعد حقوقیاند، چنانکه حقوق بینالملل نیز برای تحمیل قواعد خود به قدرت نیاز دارد. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و از منظری تاریخی قصد دارد به بررسی نقش هژمون در گسترش حقوق بینالملل بپردازد.