زنیره نصری؛ مختار زیبایی؛ مسعود اخوان کاظمی
چکیده
اسرائیل از طریق سیاستها و راهبردهایی در ابعاد گوناگون (سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی) درصدد جذب همپیمانان جدیدی در نقاط مختلف جهان و ازجمله در کشورهای قارۀ آفریقا است. برایناساس، اتحادیۀ آفریقا نیز اخیراً اسرائیل را بهعنوان عضو ناظر پذیرفته است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد و اهداف حضور و نفوذ اسرائیل ...
بیشتر
اسرائیل از طریق سیاستها و راهبردهایی در ابعاد گوناگون (سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی) درصدد جذب همپیمانان جدیدی در نقاط مختلف جهان و ازجمله در کشورهای قارۀ آفریقا است. برایناساس، اتحادیۀ آفریقا نیز اخیراً اسرائیل را بهعنوان عضو ناظر پذیرفته است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد و اهداف حضور و نفوذ اسرائیل در آفریقا است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «ابعاد و اهداف حضور اسرائیل در آفریقا کدامند؟» یافتههای پژوهش نشان میدهند که «با توجه به حاکم بودن سیاست دکترین پیرامونی و عوامل شکلدهندۀ آن در اسرائیل و برخورداری کشورهای آفریقایی از مزیتهای ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، و ژئواستراتژیکی، و دارا بودن قابلیتهای فراوان اقتصادی، امنیتی، و نظامی و نیز برپایۀ ملاحظات عملگرایانۀ سیاسی و اقتصادی کشورهای آفریقایی، این رژیم تلاش میکند تا با گسترش روابط و پیوندهای خویش با این کشورها و گسترش حضور خود در قارۀ آفریقا، به اهدافی مانند ارتقای مشروعیت و وجهۀ سیاسی بینالمللی خود، تضعیف وحدت ضداسرائیلی کشورهای عربیـاسلامی، کمرنگ کردن مسئلۀ فلسطین، افزایش ضریب امنیتی (امنیت راهبردی خود در تقابل با ایران و همپیمانانش، ارتقای امنیت آبی و امنیت جمعیتی) و بهرهبرداری اقتصادی دست یابد.
علی اسمعیلی؛ محمدعلی شهریاری؛ محمد پارسا
چکیده
خاورمیانه؛ منطقهای پیچیده، با ساختاری درهمتنیده و متکثر از ساختار نظام بینالملل است که دربرگیرنده امنیت منطقه و همچنین زمینهساز روابط بینالملل دولتها در آینده میباشد. ازاینرو هدف پاسخ به این سؤال است که تحولات قطببندیها در نظام بینالملل در بازه زمانی 2021-1980 چه تأثیری بر مناقشات و امنیت خاورمیانه داشته است؟ میتوان ...
بیشتر
خاورمیانه؛ منطقهای پیچیده، با ساختاری درهمتنیده و متکثر از ساختار نظام بینالملل است که دربرگیرنده امنیت منطقه و همچنین زمینهساز روابط بینالملل دولتها در آینده میباشد. ازاینرو هدف پاسخ به این سؤال است که تحولات قطببندیها در نظام بینالملل در بازه زمانی 2021-1980 چه تأثیری بر مناقشات و امنیت خاورمیانه داشته است؟ میتوان بیان کرد منطقه خاورمیانه با توجه به شرایط داخلی و همچنین ساختار نظام بینالملل با یک ناامنی فراگیر و همهجانبه روبرو هستند بنابراین اینگونه مناطق نمیتوانند در بعد امنیتی، از تأثیر نظام بینالملل بر سمتگیریها و سیاستها و استراتژیهای خود ممانعت به عملآورند. در دوره کنونی نظام بینالملل این تأثیرپذیری بر زیرنظام خاورمیانه بسیار ویژه بوده است. یافتههای این پژوهش بر این مبنا است که با محو نظام دوقطبی در سال 1991 و همچنین ظهور نظام تکقطبی به رهبری آمریکا، خاورمیانه دچار آشوب سیستمی شده است، و نظام تکقطبی (آمریکا) در سالهای 2021-1991 بیش از نظام دوقطبی (آمریکا و شوروی) در سالهای 1991-1980 در ایجاد منازعه و جنگ در خاورمیانه تأثیرگذار بوده است. گسترش عمق و دامنه بیثباتیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در خاورمیانه یکی از پیامدهای چنین وضعیتی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای میباشد.
محمدصادق کوشکی؛ احمد رمضانی
چکیده
چین از اوایل دهه 1990 بهتبع تأمین انرژی خود به سمت توسعه و بسط همکاری با کشورهای منطقه منا حرکت کرد. این کشور از سال 2004 نیز با ایجاد مجمع همکاری دولتهای عرب-چین، به همکاریهای خود با کشورهای منطقه منا تحرک بخشید. حضور اقتصادی چین در منطقه منا در حال افزایش است. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه حضور نظامی-امنیتی چین در منطقه منا افزایش ...
بیشتر
چین از اوایل دهه 1990 بهتبع تأمین انرژی خود به سمت توسعه و بسط همکاری با کشورهای منطقه منا حرکت کرد. این کشور از سال 2004 نیز با ایجاد مجمع همکاری دولتهای عرب-چین، به همکاریهای خود با کشورهای منطقه منا تحرک بخشید. حضور اقتصادی چین در منطقه منا در حال افزایش است. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه حضور نظامی-امنیتی چین در منطقه منا افزایش خواهد یافت؟ فرضیه مقاله این است که حضور اقتصادی و سرمایهگذاریهای فزاینده چین، حضور نظامی را برای تأمین امنیت آن میطلبد. یافته-های پژوهش نشان میدهد که افزایش منافع چین در منطقه منا (حفظ امنیت انرژی، صیانت از نیم میلیون شهروند و شرکتهای سرمایه-گذار) مسبب اصلی افزایش حضور و نفوذ امنیتی-نظامی چین در منطقه منا خواهد شد. با کاربست نظریه واقعگرایی و روش توصیفی-تحلیلی سعی خواهد شد مباحث مربوطه مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. روش اسنادی نیز مبنای گردآوری مطالب در این مقاله خواهد بود.
روحالله پیربالائی؛ ناصر خورشیدی
چکیده
هدف نوشتار حاضر بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سازمان ملل متحد در سه حوزه ماهیت، ساختار و کارکرد میباشد. پرسش اصلی این است که فناوری اطلاعات و ارتباطات چه تأثیری بر این سطوح یاد شده در سازمان ملل متحد داشته است؟ در سطح ماهیت، هنوز دگرگونی قابل توجهی در سازمان ملل صورت نگرفته، ولی مفاهیم بنیادی اهداف و اصول این سازمان مانند ...
بیشتر
هدف نوشتار حاضر بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سازمان ملل متحد در سه حوزه ماهیت، ساختار و کارکرد میباشد. پرسش اصلی این است که فناوری اطلاعات و ارتباطات چه تأثیری بر این سطوح یاد شده در سازمان ملل متحد داشته است؟ در سطح ماهیت، هنوز دگرگونی قابل توجهی در سازمان ملل صورت نگرفته، ولی مفاهیم بنیادی اهداف و اصول این سازمان مانند حاکمیت و امنیت از لحاظ گستره معنائی دچار تحول شده است. ساختار سازمان ملل نیز با تشکیل اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی و ایجاد برخی ارگانهای فرعی در بعضی از ارکانهای اصلی نظیر شورای حقوق بشر، به عصر دیجیتال واکنش نشان داده است. بیشترین اثرپذیری در بخش کارکرد سازمان صورت گرفته؛ بهطوریکه با قرارگرفتن حوزههای موضوعی جدید از قبیل «ریشهکنی فقر و مسئولیت مشترک» و توسعه در دستورکار سازمان، موجب تغییر در رویکردهای پیشین دولت محورانه شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن از منابع کتابخانهای و سایتهای معتبر اینترنتی استفاده شده است.
فرزاد رستمی؛ زهرا زنگنه
چکیده
مدیریت بحران های منطقه ای نیازمند شکل گیری همکاری و همگرایی میان کشورهای یک منطقه است. حل بحرانهای زیست محیطی نیز از جمله مسائلی است که از این امر مستثنی نیست. بدیهی است در صورت عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای، مدیریت این بحران با چالش جدی مواجه خواهد شد. بحران زیست محیطی به ویژه بحران ریزگردها که طی سالهای اخیر چالشی جدی برای منطقه خاورمیانه ...
بیشتر
مدیریت بحران های منطقه ای نیازمند شکل گیری همکاری و همگرایی میان کشورهای یک منطقه است. حل بحرانهای زیست محیطی نیز از جمله مسائلی است که از این امر مستثنی نیست. بدیهی است در صورت عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای، مدیریت این بحران با چالش جدی مواجه خواهد شد. بحران زیست محیطی به ویژه بحران ریزگردها که طی سالهای اخیر چالشی جدی برای منطقه خاورمیانه بوده است، همکاری کشورهای منطقه را می طلبد. اما برخلاف انتظار تاکنون کشورهای منطقه تمایلی در راستای شکل گیری یک رژیم همکاری دسته جمعی از خود نشان نداده اند. در این پژوهش موانع فراروی شکل گیری این همگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. سوال این است که موانع فراروی شکل گیری رژیم همکاری زیست محیطی در خاورمیانه چیست؟ فرضیه پایان نامه این است که مدیریت بحرانهای زیست محیطی نیازمند مجموعه ای از عوامل همچون اجماع سازی، بکارگیری دیپلماسی چند جانبه و رژیم های بین المللی است، در مقطع کنونی در منطقه خاورمیانه، وجود بحرانها و کشمکش های سیاسی از جمله اشغال عراق، تحولات 2011 وپیامدهای آن و نیز اختلافات هیدروپلتیک میان کشورهای منطقه شرایط نامساعدی را برای مدیریت بحران های زیست محیطی از جمله مساله ریزگردها رقم زده است. در این پایان نامه از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شده است.
یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ سعید تجری
چکیده
جهانوطنگرایی، مجموعة افکار و راهکارهایی برای ایجاد نظم بینالمللی پایدارتر و عادلانهتر است؛ اما هرگز به شکلی نظاممند به «مسئلة امنیت» نپرداخته است. این مقاله طی استدلالهایی نشان میدهد که ناامنیهای بینالمللی و هم سوءاستفادههای دولتها از «گفتمان امنیت» برای ایجاد ناامنی، موقعیتی هنجاری برای رسیدن به یک «الگوی امنیتی» ...
بیشتر
جهانوطنگرایی، مجموعة افکار و راهکارهایی برای ایجاد نظم بینالمللی پایدارتر و عادلانهتر است؛ اما هرگز به شکلی نظاممند به «مسئلة امنیت» نپرداخته است. این مقاله طی استدلالهایی نشان میدهد که ناامنیهای بینالمللی و هم سوءاستفادههای دولتها از «گفتمان امنیت» برای ایجاد ناامنی، موقعیتی هنجاری برای رسیدن به یک «الگوی امنیتی» جدید پدید میآورند؛ یعنی «جهانوطنی امنیتی». در یک نگاه هدف جهانوطنی امنیتی نقد و اصلاح سیاستها و پروسههای امنیت جمعی و ملی برای ایجاد قواعد و هنجارها، بازتعریف شالودههای هستیشناختی آنها و ایجاد اصول اخلاقی است. «جهانوطنی امنیتی» این کار را برای ارائۀ درکی متمایز از امنیت جهان انجام میدهد؛ درکی که در آن امنیت تمامی دولتها و بشریت به یک اندازه اهمیت دارد. در این موقعیت زنجیرهها و فرایندهای علت و معلولی به شکل گسترده در زمان و مکان پخش شده و بازیگران امنیتی مسئولیت تأثیر جهانی اقدامات خود را به عهده میگیرند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مبانی نظری «آنتونی بورک» چارچوبهای اصلی اخلاقی و هستیشناختی جهانوطنی امنیتی تشریح شود؛ چارچوبهایی که شالودههای هستیشناختی مسلط امنیت ملی و جامعة بینالملل را مبتنی بر قرارداد اجتماعی بین شهروند و دولت، به چالش میکشند. «جهانوطنی امنیتی» استدلال میکند که دولتها نمیتوانند نسبت به تهدیدات خارجی مترتب بر اجتماع ملی اقدامات بازدارنده انجام دهند یا به آن مصونیت دهند؛ بلکه ناامنی و تهدید بدون مرزی، از خود همین انتخابها، قدرتها و سیستمهای مدرنیته ناشی میشود. این امر یک مدل تحلیلی جدید برای «امنیت جهان» پدید میآورد.
در این مقاله سعی شده است با استفاده از مبانی نظری «آنتونی بورک» چارچوبهای اصلی اخلاقی و هستیشناختی جهانوطنی امنیتی تشریح شود؛ چارچوب هایی که شالودههای هستیشناختی مسلط امنیت ملی و جامعهی بینالملل را مبتنی بر قرارداد اجتماعی بین شهروند و دولت، به چالش میکشند. «جهانوطنی امنیتی» استدلال میکند که دولتها نمیتوانند نسبت به تهدیدات خارجی مترتب بر اجتماع ملی اقدامات بازدارنده انجام دهند یا به آن مصونیت دهند؛ بلکه ناامنی و تهدید بدون مرزی، از خود همین انتخابها، قدرتها و سیستمهای مدرنیته ناشی میشود. این امر یک مدل تحلیلی جدید برای «امنیت جهان» پدید میآورد.
مجید محمدشریفی؛ مریم دارابی منش
چکیده
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته ...
بیشتر
امنیت از مهمترین موضوعات در روابط ترکیه و اتحادیۀ اروپا بوده است. رهبران ترکیه همواره سعی در پیوند زدن نگرانی های امنیتی خود با اتحادیۀ اروپا داشته و تلاش کرده اند خود را به عنوان کنشگر تأمین کنندۀ امنیت این اتحادیه معرفی کنند. اتحادیۀ اروپا نیز در راهبرد امنیتی جدید خود، سعی در گسترش حوزۀ امنیتی در خارج از مرزهای اتحادیه داشته و پدیده هایی مانند تروریسم، سلاح های کشتار جمعی، منازعات قومی، امنیت انرژی و امنیت هویتی را به عنوان چالشهای امنیتی خود تعریف کرده و برای رفع این تهدیدها، ترکیه به عنوان کنشگری مهم در نظر گرفته شده است. در آغاز، این روابط تنها محدود به حوزۀ قدرت نظامی بود و توانایی-های ترکیه در این بخش بررسی می شد. اما در سال های اخیر اتحادیۀ اروپا بیشتر سعی در استفاده از توانمندی های غیرنظامی ترکیه داشته است. بر این اساس، پرسشی که مقاله حاضر مطرح می کند این است که ترکیه برای دستیابی به عضویت دائم در اتحادیۀ اروپا از چه توانمندی های امنیتی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش، نویسندگان مقاله با پرداختن به نگرانی های امنیتی اتحادیۀ اروپا به ویژه پس از جنگ سرد و تحولات بعد از یازده سپتامبر، قابلیت ها و توانائی های ترکیه در پاسخ به این نگرانی ها را تبیین میکنند.
عنایت الله یزدانی؛ مجتبی بدخشان
چکیده
افغانستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان، پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 و حمله نیروهای بین-المللی پیرو قطعنامه سازمان ملل متحد، اهمیت روز افزونی در عرصه سیاست بین المللی پیدا کرده است. گستره تاثیرگذاری تجارت غیرقانونی مواد مخدر بر افغانستان و همچنین بر کشورهای واقع در مسیر ترانزیت و بازار کشورهای هدف قاچاق، موجب اهمیت و توجه ...
بیشتر
افغانستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان، پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 و حمله نیروهای بین-المللی پیرو قطعنامه سازمان ملل متحد، اهمیت روز افزونی در عرصه سیاست بین المللی پیدا کرده است. گستره تاثیرگذاری تجارت غیرقانونی مواد مخدر بر افغانستان و همچنین بر کشورهای واقع در مسیر ترانزیت و بازار کشورهای هدف قاچاق، موجب اهمیت و توجه ویژه به جایگاه مواد مخدر افغانستان در مطالعات امنیتی شده است. پژوهش حاضر حول این سوال تدوین یافته است که تاثیر تولید و تجارت مواد مخدر برامنیت افغانستان چیست؟ مقاله حاضر مدعی است که تولید و تجارت مواد مخدر بر امنیت افغانستان تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد. توضیح آن که با توجه به عوامل ژئوپلیتیکی، اقتصادی، سیاسی – فرهنگی در افغانستان، تولید و تجارت مواد مخدر در عرصه اجتماعی و بهداشتی به شکل مستقیم منجر به کاهش توان نیروی کار مولد و ایجاد موج گسترده اعتیاد و بیماری های ناشی از آن شده است. علاوه بر به صورت غیر مستقیم نیز این تجارت با تقویت گروه های قومی – مذهبی و ایجاد زمینه های استقلال مالی این گروه ها منجر به آسیب در فرآیند شکل گیری ارتباطات پایدار میان اقوام و متعاقب آن ایجاد هویت ملی در این کشور شده است.