محمد علی شریفی کیا؛ فریده شعبانی جهرمی
چکیده
در عصر حاضر لزوم حمایت از داده های شخصی کاربران در فضای سایبر امری اجتناب ناپذیر می باشد، لذا حکومت ها و ساز و کار های منطقه ای و بین المللی نظیر اتحادیه اروپا نیز دست به فعالیت های تقنینی در این عرصه زده اند. از طرفی برداشت غالب در زمینه قوانین مصوب درون اتحادیه اروپا این است که اجرای این قوانین نیز محدود به سرزمین دولت های تشکیل دهنده ...
بیشتر
در عصر حاضر لزوم حمایت از داده های شخصی کاربران در فضای سایبر امری اجتناب ناپذیر می باشد، لذا حکومت ها و ساز و کار های منطقه ای و بین المللی نظیر اتحادیه اروپا نیز دست به فعالیت های تقنینی در این عرصه زده اند. از طرفی برداشت غالب در زمینه قوانین مصوب درون اتحادیه اروپا این است که اجرای این قوانین نیز محدود به سرزمین دولت های تشکیل دهنده این نهاد منطقه ای می باشد، حال آنکه از مفاد آخرین سند حفاظت از داده اروپا (GDPR: 2016) چنین برداشت می شود که ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از مرز های اتحادیه نیز قابل اعمال است. پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در تلاش است تا با بررسی متن این سند و نسخه قبلی آن (DPD: 1995)، و مهم ترین پرونده های مطرح شده در دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در خصوص انتقال داده های شخصی کاربران اروپایی به ایالات متحده آمریکا، به بررسی امکان اعمال فرامرزی این سند در کشور های غیر عضو اتحادیه نظر آمریکا بپردازد. در نهایت یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجه اتحادیه، تعداد زیاد کاربران اروپایی در فضای نت، تفاسیر و آراء ارائه شده توسط دیوان اروپا، سوابق ساز و کار های انتقال داده بین اروپا و آمریکا و همچنین ضمانت اجراهای پیش بینی شده در این سند، می توان گفت که عملا این مقررات ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از اتحادیه نیز اعمال می شود.
حسین دلاور؛ محسن اسلامی؛ سید مسعود موسوی شفائی
چکیده
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک ...
بیشتر
در طول سالهای اخیر، حضور فعال چین در ابتکارات اقتصادیـراهبردی پرشماری در صحنۀ بینالملل آغاز شده است که یکی از مهمترینِ آنها، بریکس است. عضویت چین در بریکس، ضمن تحکیم قدرت سیاسیـاقتصادی آن، شرایطی را فراهم کرده است که در بطن آن، رویکرد خود در مورد نظام سیاسیـاقتصادی جهانی و نارضایتیاش از توزیع قدرت را بهاشتراک بگذارد. در مقالۀ حاضر، روند عملکرد بریکس با مشارکت فعال چین برای بازتوزیع قدرت در شرایط خاصی بررسی شده و نویسندگان با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفیـتحلیلی مبتنیبر منابع کتابخانهای، درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمدهاند که «در جهانی که ایالات متحده ابرقدرت آن بوده، رفتار راهبردی چین در ابتکاراتی چون بریکس، بر چه مبنایی استوار بوده است؟» فرضیۀ مطرحشده نیز ناظر بر این است که «چین با تأثیرپذیری از شرایط بینالمللی پس از جنگ سرد، الگوی کلان توازنبخشی در سطوح داخلی و خارجی را پیگیری کرده است؛ ازاینرو، مشارکت فعال در ابتکاراتی چون بریکس، نشاندهندۀ جنبهای از توازن خارجی الگوی کلان چین برای بازتوزیع قدرت از طریق موازنۀ نرم است». نویسندگان، بیشتر ابزارهای اصلی موازنهسازی نرم را که چین از طریق بریکس بهکار میبرد، ازجمله دیپلماسی اقتصادی، را شناسایی کردهاند.